b_300_300_16777215_00_images_WhatsApp-Image-2021-03-27-at-02.02.19.jpeg

عید نوروز است و همه چیز حال و هوای خاص خودش را دارد.گرچه نوروز امسال مثل سال های دیگر نیست و جزیره قشم خلوت و کم تردد است، اما بازهم انگار حال و هوای خاص خودش را دارد.

به رسم سنت دیرینه ایرانیان، ما هم در کنار درب ورودی « خانه کتاب » میزی برای هفت سین اختصاص دادیم. هفت سین هفت رنگ که گلدان گل سنبل زیبایی در وسط آن خود نمایی می کند. بوی دل انگیز گل سنبل فضای سالن را عطر آگین کرده است. بویی شبیه زندگی، بوی بهار، فصل رویش.

به تغییرات طبیعت در آغاز هر سال فکر می کنم. هوایی که کم کم گرم و شرجی می شود، روزها  بلند تر و شب ها کوتاه تر می شوند. آیا ما انسان ها هم می توانیم مثل طبیعت حال درونمان را تغییر دهیم و دوباره از نو شروع کنیم...؟؟

چارلز دیکنز نویسنده بزرگ انگلیسی در کتاب « سرود کریسمس » چه زیبا تغییر درونی یک انسان را همراه با تغییر سال نو به تصویر کشیده  و اثری ماندگار و بی بدیل خلق کرده است. کتابی که در کریسمس ۱۸۴۳ به چاپ رسید.

داستان از مغازه صرافی آغاز می شود. مغازه ای  که متعلق به پیرمرد خسیسی به نام اسکروچ است. اسکروچ  به جای قلب در سینه اش تکه یخی درحال تپیدن است و جز پول به چیز دیگری فکر نمی کند.

شب کریسمس است و در حالی که تمام مردم شهر در تکاپوی برپایی جشن و تحویل سال نو هستند او داخل مغازه همراه با  کارمندش باب کراچیت سخت مشغول کار است گویی برایش جشن و شادی های تحویل سال اصلا اهمیت ندارد.

بالاخره بعد از یک روز کاری سخت به خانه باز می گردد و درعین ناباوری درحالی که روی مبل اتاقش مشغول استراحت است . روح  مارلی  دوست و شریک قدیمی اش را ملاقات می کند. روح  مارلی به او می گوید: امشب  قرار است سه روح را ملاقات کنی  که هرکدام برای تو پیغامی به همراه دارند.  هر بار که صدای ساعت شهر را شنیدی یکی از روح ها به سراغت می آید و سپس ناپدید می شود.

با نواخته شدن صدای ساعت شهر اسکروچ روح سال های گذشته را می بیند و با روح به گذشته اش سفر می کند. زمانی که او جوانی فقیر در عین حال شاد و پر انرژی بود و در یکی از جشن های سال نو با دیدن دختری زیبا و مهربان تمام وجودش از عشق گرم و سرشار می شود.

برای دومین بار ساعت شهر شروع به نواختن می کند و به همراه آن دومین روح یعنی روح زمان حال به سراغش می آید . اسکروچ که حالا به دیدار با روح ها عادت کرده همراه او به خانه کارمندش « باب » می رود . خانه قدیمی کوچکی که با صدای شور و شوق ساکنینش برای برگزاری جشن کریسمس می خواهد از جا کنده شود. خانواده باب پر جمعیت و فقیر هستند زیرا اسکروچ در ازای کار زیاد حقوق کمی به باب می دهد.

«تیم» پسر کوچک باب که به دلیل معلولیت با عصای زیربغل راه می رود هم درجشن و پایکوبی اهالی خانه شرکت می کند. دیدن «تیم» شور و شعف عجیبی در دل اسکروچ ایجاد می کند و بعد از سال ها  احساس می کند «تیم» کوچولو را از ته قلب دوست دارد . اما روح به او می گوید به زودی «تیم» به خاطر نداشتن پول معالجه بیماری اش از دنیا خواهد رفت.

در همین حین اسکروچ برای سومین بار صدای ضرب ساعت شهر را می شنود . روحی هولناک به سراغ اسکروچ می آید .... بله نیاز به معرفی ندارد اسکروچ خوب می داند این روح ترسناک روح زمان آینده است که اسکروچ را به آینده نه چندان دوری می برد.

صبح کریسمس است اسکروچ همراه روح در خانه اش هستند پیشخدمت ها از مرگ صاحب خانه حرف می زنند. جنازه ای روی تخت اسکروچ است. اسکروچ می فهمد که این جنازه متعلق به خودش است. روح قبری را به او نشان می دهد ......

اسکروچ با گریه و التماس از روح می خواهد که به او فرصت زندگی  بدهد تا بتواند تمام بدی های گذشته اش را جبران کند. روح، اسکروچ را به داخل قبر پرت می کند .....

چشمان اسکروچ از تابش لطیف آفتاب، آرام باز می شود. صبح کریسمس است و او روی تختش دراز کشیده است.

اسکروچ در حالی که با شادی لباس هایش را می پوشد به خیابان می رود. با فریاد و خوشحالی کریسمس را به اهالی شهر تبریک می گوید و اول از همه به سراغ باب میرود و علاوه بر افزایش حقوق باب به او قول می دهد تمام هزینه های معالجه «تیم» را شخصا بر عهده بگیرد.

از آن شب به بعد اسکروچ آدم دیگری می شود. پیرمردی مهربان، خوش اخلاق و دست و دل باز و از همه مهم تر صمیمی ترین دوست «تیم» کوچولو.

اسکروچ توانست بر زمستان درونش غلبه کند و بهار را مهمان قلب یخ زده اش کند.

کاش ما هم بتوانیم با آغار هر بهار و شروع هرسال نو بدی ها را کنار بگذاریم و نو جوانه بزنیم و شکوفه بدهیم.

هاجر مظاهری

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار