یک فعال سیاسی گفت: فساد حاصل شکاف بین قدرت و مسئولیت است و هرچقدر فاصله این شکاف بیشتر شود، فساد بیشتر خواهد شد.
عباس عبدی در نشستی در پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تحت عنوان”صداهایی که شنیده نشد” با حضور دکتر حسین راغفر اقتصاد دان و دکتر محمد امین قانعی راد جامعه شناس افزود: فساد به مثابه میوه درخت عملکرد یک سیستم است و تا زمانی که فقط با این میوه مبارزه شود و تنه و ریشه درخت از مبارزه مصون بماند، مشکل فساد حل نمی شود.
این روزنامه نگار در این نشست که محور آن “فساد و نابرابری” بود و توسط موسسه مطبوعاتی جماران برگزار شد، شفافیت را لازمه مبارزه جدی با فساد دانست و یادآور شد: در یک جامعه پویا به کسانی که فساد را افشاء کنند جایزه می دهند.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی برای مبارزه جدی با فساد وجود نهادهای نظارتی مستقل یک ضرورت است و نهادهای مدنی غیررسمی، نهادهای مردمی و به خصوص مطبوعات مستقل می توانند در این مبارزه پیشتاز باشند.
این فعال سیاسی در بخش دیگری از سخنان خود جابجایی مفاهیم فساد و صلاح را در جامعه امروز ایران یک تهدید نامید و از وجود برخی رانت ها و اعطای امتیازات ویژه به اقشاری از جامعه انتقاد کرد.
عبدی با هشدار به تداوم تمایزهای ویژه مخصوصا در عرصه رقابت هایی که جوانان درگیر آنها هستند، تصریح کرد: این تمایزها و تبعیض ها ذره ذره جمع و به دریایی تبدیل خواهد شد که دیدن نشانه های عینی آن خیلی مشکل نیست.
وی با تشریح روند گسترش فساد در جامعه، انحلال نهادهای برنامه ریزی کشور درطول هشت سال دولت های نهم و دهم را سرآغاز افسارگسیختگی فساد و تضعیف نظام نظارتی رسمی کشور خواند و گفت: در دولت یازدهم شاخص های مبارزه با فساد بهبود پیدا کرد و قانون دسترسی آزاد به اطلاعات که در زمان دولت اصلاحات لایحه اش به مجلس داده شده بود در سال ۹۳در دولت یازدهم برای اجرا ابلاغ شد.
* شکل گیری جنبش سیاسی در دوران رژیم شاه
این فعال سیاسی با تشریح روند شکل گیری جنبش سیاسی در دوران رژیم شاه تصریح کرد: با افزایش درآمدهای نفتی رژیم شاه، اقتصاد ایران در بین سال های
۴۲تا ۵۲ رشد چشمگیر دو رقمی را تجربه کرد، بطوری که این رشد در دنیا بیسابقه بود و مجموع نرخ تورم هم در این ۱۰سال به ۲۵درصد رسید و با افزایش فرصت های اشتغال نه تنها نرخ بیکاری در کشور به شدت پایین آمد، بلکه پای نیروهای کار خارجی هم به کشورمان باز شد.
به گفته عبدی در کنار این رشد اقتصادی، یک جنبش قوی سیاسی نیز برای مبارزه با رژیم شاه شکل گرفت که مهم ترین عامل آن پس افتادگی سیاسی رژیم شاه بود، یعنی کل نیروهای سیاسی نهادمند به حاشیه رانده شدند و رژیم شاه معتقد شده بود که دوران دین باوری در ایران به پایان رسیده است.
وی با اشاره به اینکه ادبیات شاه از سال ۵۲کاملا متفاوت ازدهه ۴۰بود، گفت: از سال ۵۲به بعد ادبیات شاه عوض می شود و در سخنرانی هایش طوری سخن می گوید که انگار برای دنیا تعیین تکلیف می کند و این رفتار شاه باعث می شود که نیروهای داخل سیستم نیز نسبت به او خوشبین نباشند.
این پژوهشگر اجتماعی با تشریح فعالیت های سیاسی – رسانه ای در دوران شاه و پژوهش های انجام شده در آن دوران بر درک دقیق جوانان از واقعیت های جامعه تاکید کرد و گفت: طبق نتایج این پژوهش ها معلوم شد که در جامعه ایران، آن چیزی که نظام شاه فکر می کرد جریان نداشت و از دهه ۴۰به بعد برخلاف همه تصورات رایج مشاهده شد که رشد انتشار و فروش کتب مذهبی بیشتر از سایر کتاب هاست.
وی گفت: امروز نیز پژوهش های علمی و دقیقی در خصوص مسائل جامعه انجام می شود ولی همانطور که در آن دوران نتایج پژوهش ها از سوی رژیم شاه جدی گرفته نشد، امروز نیز نتایج پژوهش ها با بهانه هایی از قبیل غربی بودن نظرسنجی ها جدی گرفته نمی شود.
*انتقاد از برخورد صدا و سیما با مقوله پژوهش
عبدی با انتقاد از برخورد صدا و سیما با مقوله پژوهش تصریح کرد: این رسانه که نتایج پژوهش انجام شده در خصوص آدامس جویده شده توسط مردم انگلیس را با آب و تاب انعکاس می دهد، حاضر نیست نتایج پژوهش های علمی داخلی درباره مسائل داخل ایران را منعکس نماید، چرا که نتایج به دست آمده از واقعیت های جامعه با مذاق صدا و سیما هماهنگی ندارد.
این فعال سیاسی در بخش دیگری از سخنان خود از فقدان یک نهاد نظارتی بیرونی در کشور به عنوان یک نقطه ضعف در مدیریت کلان کشور نام برد و گفت: در ابتدای انقلاب این نهاد را به یک نهاد نظارتی اخلاقی تبدیل کردیم و نظام نظارتی کشور را به سازوکار درونی یک فرد تقلیل دادیم. رژیم شاه گرچه داعیه اخلاقی نداشت، اما این حسن را داشت که در تعیین مدیران و مسئولان کشوری و لشکری بر اخلاقیات استناد نمی کرد.
*نابرابری ها در شهرها و روستاهای ایران
یک اقتصاد دان هم در این نشست گفت: در ابتدای انقلاب نابرابری ها در شهرها و روستاهای ایران در شکل حلبی آبادها، مفت آبادها و مانند اینها در حاشیه شهرهای بزرگ بخصوص تهران توسعه پیدا کرد که شاکله اصلی آنها را مهاجرانی تشکیل می دادند که از مناطق محروم آمده بودند. این کانون های جمعیتی در حاشیه شهرهای بزرگ یکی از مظاهر نابرابری در جامعه آن روز کشورمان به شمار می رفت.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا یادآور شد: موضوع حاشیه نشینی یا به عبارت دیگر اسکان غیررسمی در آن زمان به گستردگی امروز نبود و ماهیت این دو نیز تاحدودی متفاوت بود، زیرا مهاجران که در آن زمان در مجاورت شهرها زندگی می کردند با یک فرهنگ قوام یافته شهری مواجه بودند و به سرعت هنجارهای شهرنشینی را می آموختند.ولی امروز شهرک های متفاوتی به فواصل زیاد از شهرها شکل گرفته است که ساکنان آنها از قواعد شهرنشینی تبعیت نمی کنند چرا که از زیرساخت های شهرنشینی مانند مدارس، مهدکودک ها، شهرداری ها، ادارات آب، برق، گاز و مانند اینها محرومند.
راغفر مشخصه بارز ساکنان این شهرک ها را تعلق آنها به قومیت های مختلف و قوام نیافتگی فرهنگی آنها دانست و گفت: اعتیاد، بیکاری، جرم و جنایت از تبعات این فرهنگ حاکم در این شهرک ها به شمار می رود.
وی از شهرک های اطراف شهر مشهد به عنوان یکی از نمونه های بارز این پدیده نام برد و گفت: جمعیتی که در این شهرک ها در قالب اسکان غیررسمی مستقر هستند بیشتر از جمعیت شهر مشهد در ابتدای انقلاب است و ناامنی، قاچاق مواد مخدر، حمل غیرمجاز اسلحه و مانند اینها توسط ساکنان این شهرک ها به مشهد انتقال می یابد.
*توزیع نابرابر فرصت ها
این اقتصاد دان با تشریح شرایط اجتماعی کشور از توزیع نابرابر فرصت ها،
محصولات اجتماعی و درآمدهای نفتی به عنوان عامل اصلی رشد بی تناسب نابرابری ها در کشور نام برد و یادآور شد: در این نابرابری های لجام گسیخته اشکال مختلف قدرت و ثروت شکل گرفته است.
به گفته وی مصرف گرایی مبتذل و منحط ، نوکیسگی و رژه اشرافیگری در شهرهای بزرگ باعث شد که هویت جوانان ساکن درشهرک های حاشیه این شهرها به چالش کشیده شود.
دکتر راغفر در ادامه به دلایل نارضایتی قشر نسبتا مرفه متوسط جامعه قبل از انقلاب از رژیم شاه اشاره کرد و گفت: در این جامعه چشم انداز کارمندان معمولی از آینده زندگی خود عبارت از این بود که با یک شیفت کار روزانه در سن حدود ۴۵سالگی صاحب خانه و خودرو خواهند بود، ولی چرا این کارمندان و بخصوص کارمندان شرکت نفت که درآمد و شرایط بهتری هم داشتند به صف معترضین برعلیه رژیم شاه پیوستند.
وی با اشاره به اینکه این کارمندان احساس کردند که مورد تبعیض قرار می گیرند و قربانی بازی های نظام سیاسی حاکم هستند، تصریح کرد: در برهه کنونی نیز اتفاقاتی که در هفته های اخیر در کشور روی داد متاثر از چنین احساسی است، مضاف بر اینکه محرک و رهبری حرکت های انقلاب اسلامی را بیشتر طبقه متوسط به عهده داشت ولی حرکت های اعتراضی اخیر را بیشتر طبقات فرودست جامعه هدایت کردند.
*تضعیف کانون های انسجام بخش در انقلاب
این استاد دانشگاه تضعیف کانون های انسجام بخش در انقلاب اسلامی مانند دین را عامل انشقاق و پراکندگی مردم دانست و گفت: این موضوع به عنوان یک تهدید می تواند به شکل گیری تعارضات گسترده در سطح جامعه بیانجامد.
وی همچنین به نقد سیاست خارجی کشور در چهار دهه گذشته پرداخت و یادآور شد: در سایه این سیاست، دشمنان قدرتمند در اطراف کشور شکل گرفتند و هزینه های سنگینی را به کشور تحمیل کردند.
دکتر راغفر بی توجهی سیاستمداران به تهدیداتی که یکپارچگی کشور را نشانه گرفته اند منشاء بسیاری از معضلات کشور دانست و گفت: نابرابری یکی از این معضلات است که بواسطه برخی از تصمیمات این سیاستمداران صاحب قدرت در زمینه توزیع درآمد نفت و یارانه ها و تعیین نرخ ارز و مانند آنها به وجود آمده است.
به گفته وی از چهار دهه بعد از انقلاب تنها در دهه اول بواسطه وجود نفس روحیه انقلابی در میان مردم و وقوع جنگ، وحدت اجتماعی در کشور شکل گرفت ولی این وحدت بعد از دوران جنگ به علت رها شدن اقتصاد و ترویج فردگرایی دچار خدشه شد.
وی با اظهار تاسف از شکل گرفتن اشکال مختلف خصومت در میان مردم بخاطراین شرایط در طول سه دهه اخیرتصریح کرد: وقتی به دست آوردن ثروت نه از راه تلاش، خلاقیت و نوآوری بلکه از راه زد و بند و نزدیکی به محافل قدرت میسر باشد و منشاء خلق ارزش نه تولید بلکه توزیع زیرزمینی باشد، معلوم است که همه با چشم تردید به یکدیگر نگاه کنند و از هم گسستگی در میان اقشار جامعه پدیدار شود که خطر این وضعیت بیشتر از خطر وضعیت جامعه ایران در پیش از انقلاب است.
این استاد دانشگاه با مقایسه اقتصاد آمریکا در دوران بوش و اقتصاد امروز ایران گفت: مثالی از دولت آمریکا را میآورم که باید از آن درس گرفت، زیرا ما در این کشور نابرابریهای عظیمی را شاهد هستیم و علت آن همان یک درصد جمعیتی است که بیش از چند میلیارد دلار از ثروت مردم جهان را در دست دارند.نابرابریهای بزرگی که در این کشور وجود دارد امکان بازسازی نداشته و دنیا نیز با بحران اقتصادی آمریکا با خطرات جدیتری در سالهای آینده روبرو خواهد بود.
راغفر گفت: در این کشور صاحبان ثروت اغلب از بانکها و شرکتهای بیمه وارد نظام اقتصادی شدند و مدیریت آن را برعهده گرفتند. سپس فاجعه ۲۰۰۸ پیش آمد و دولت بوش اعلام کرد ۷۰۰ میلیارد دلار برای بازسازی نهادها و بانکهای ورشکسته از منابع عمومی به مردم کمک خواهد کرد که تاکنون بیش از سه تریلیون دلار دولت آمریکا به آنان کمک کرده است و این خود منشأ نارضایتی در آمریکاست، به این معنا که عدهای در نظام اقتصادی و بانکی تبهکار بودند که هم پاداش گرفتند و هم مردم هزینه آن را دادند.
* پول مردم غارت شد
این استاد دانشگاه تصریح کرد: مصداق این موضوع را در اقتصاد ایران شاهد هستیم، بدین معنا که بانک ها، موسسات و صندوق های خصوصی که از سال ۱۳۸۰ به بعد شروع به فعالیت کردند در حقیقت متعلق به اصحاب قدرت و وابستگان آنان هستند، زیرا در واقع ما در ایران بانک خصوصی به معنای واقعی نداریم و متأسفانه این مراکز، پول مردم را غارت کردند در حالی که دستگاه قضایی ما در مقابل آن با توجه به اعتراضات وسیع مردم منفعل عمل میکند.
به گفته وی حتی سخنان ریاست جمهوری در تلویزیون در پاسخ به وضعیت پیش آمده که گفت ۱۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی را به صاحبان این بانکها دادهاند نیز نمیتواند قانعکننده باشد، زیرا افراد دیگری غارت و دزدی کردهاند اما پولش از منابع عمومی تأمین شده و به عبارتی تاوان آن را مردم میدهند به این صورت هیچ دزدی نیز مجازات نشده و همین امر احساس بیعدالتی را در مردم بوجود میآورد که میتواند بستری را برای شورش ایجاد کند.
وی یادآور شد: اگر دولت مبادرت به این کار نمی کرد معلوم نبود که دامنه اعتراض های سپرده گذاران در این موسسات به کجا ختم می شد و صاحبان این موسسات نیز معلوم نشد که چه سرنوشتی پیدا کردند و این وسط تنها مردم بودند که قربانی عملکرد نظام بانکی کشور شدند.
راغفر با انتقاد از دولت که در چنین شرایطی در لایحه سال ۹۷بحث افزایش قیمت حامل های سوخت، افزایش جرایم رانندگی و حذف بخش عمده ای از یارانه بگیران را مطرح کرده است، تصریح کرد: این موارد خود به خود بهترین خوراک را برای گسترش اعتراض های خیابانی فراهم می آورد.
این استاد دانشگاه افزود: هر تصمیمی که در کشور گرفته میشود باید با توجه به شرایط آحاد مردم بالاخص اقشار متوسط و فرودست باشد تا آنان متضرر نشوند، به عنوان مثال، هنگامی که دولت لایحهای برای بودجه سال آینده تدوین میکند که یارانه ۳۰ میلیون از یارانهبگیرها قطع میشود، باید مشخص شود که یارانه چه کسانی قطع خواهد شد تا اذهان مردم دچار تشویق نشود یا هنگامی که می گویند بنزین از یک هزار به یک هزار و ۵۰۰ تومان خواهد رسید، بازهمان اقشار متوسط و فرودست نگران این موضوع خواهند شد.
وی مثال دیگری در مورد پرداخت مالیات زد و گفت: اقشاری از جامعه چون دلالان، برخی از سازندگان مسکن و واسطهگران نه تنها هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند بلکه از اعمال خود سود کامل هم دریافت میکنند، در نتیجه حس نابرابری در مردم به وجود آمده است و تصمیمگیران برای جلوگیری از این موارد می بایست سعی کنند احساس بیعدالتی در مردم ایجاد نشود تا جامعه منسجم باقی مانده و در پیوندهای اجتماعی گسست ایجاد نشود.
دکتر راغفر با هشدار نسبت به جدی بودن این اعتراضات گفت: اگر یک تغییر اساسی در نظام تصمیم گیری کشور شکل نگیرد پایه های سیاسی نظام با تهدیدهای خیلی جدی از درون جامعه مواجه خواهد شد.
*تفاوت شعارها با واقعیت ها
یک استاد جامعه شناسی هم در این نشست گفت: در دوران رژیم گذشته شاه از رسیدن کشور به تمدن بزرگ دم می زد، در صورتی که فقر در بخش هایی از جامعه بیداد می کرد، امروز نیز دولت از رشد ۶درصد اقتصاد کشوربه عنوان یک پیروزی یاد می کند، در صورتی که خیل عظیمی از فارغ التحصیلان دانشگاه ها
از فرط بیکاری به راه های دیگر کشیده می شوند.
دکتر محمد امین قانعی راد افزود: نابرابری های اجتماعی از دل این مسائل بیرون می آید ولی سئوال این است که آیا این نابرابری ها به تحول در جوامع منجر می شود.
رییس سابق انجمن جامعه شناسی ایران با اشاره به اینکه آنچه یک جامعه را متحول می کند نه این نابرابری ها، بلکه خدشه دار شدن امنیت زندگی مردم است، یادآور شد: در شمال افریقا نابرابری های اجتماعی نبود اما تضاد پایگاهی ایجاد شده بود به این معنی که نسبت تحصیلات با اشتغال متناسب نبود ونرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان سیر صعودی داشت.
به گفته وی این شرایط، امروز در کشورما هم ایجاد شده ومسئولان ذیربط که در دهه های اخیر صرفا به توسعه کمی آموزش عالی مبادرت کرده و به خیل عظیمی از جوانان کشور مدرک دانشگاهی داده اند، قادر به ایجاد اشتغال برای آنها نیستند و در نتیجه تضاد پایگاهی در کشور خودش را نشان داده است.
این استاد مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور تصریح کرد: اعتراض های
خیابانی در کشور به وجود نابرابری های اجتماعی نیست بلکه بسیاری از معترضان کار می خواهند یا اینکه حقوق عقب مانده شان را طلب می کنند.
وی از کاهش قدرت خرید مردم نیز به عنوان یک عامل محرک تشدید اعتراضات مردمی در کشور یاد کرد و گفت: بروز این گونه عوامل در جامعه به این معنی نیست که مردم به دنبال رفع نابرابری در جامعه هستند.
دکتر قانعی راد آستانه تحمل مردم را در جوامع مختلف یکسان ندانست و گفت: در بسیاری از جوامع سنتی آستانه تحمل مردم منبع مشروعیت فرهنگی دارد و جامعه ما در قبل از انقلاب از این نوع منبع یعنی مشروعیت دینی داشت.
*جای خالی تشکل یابی اجتماعی
به گفته وی آنچه امروز آستانه تحمل جامعه ما را در برابر نابرابری های اجتماعی افزایش می دهد تشکل یابی اجتماعی است که در جامعه امروز ایران جای آن خالی است.
وی با اظهار تاسف از اینکه هنوز که هنوز است سازمان های کار در کشور ما به رسمیت شناخته نشده اند و گفتگوی سه جانبه بین دولت، تشکل های کارفرمایی و تشکل های کارگری به نتیجه مشخص نرسیده است، گفت: نابرابری های
امروز را تنها می توان با تشکل های مدنی و صنفی به رسمیت شناخته شده برای مردم توجیه کرد و قدرت توجیه مشروعیت های فرهنگی به شدت پایین آمده است.به گفته وی اگر حکومت ها نتوانند مردم را نسبت به وجود نابرابری ها توجیه کنند، مردم احساس می کنند که تحقیر شده اند و بروز واکنش از این مردم خیلی دور از انتظار نیست.
این استاد جامعه شناسی گفت: قبل از انقلاب نمایش نابرابری ها چندان معمول نبود، اما امروزه این نمایش را می توان در خودروهای گران قیمتی که برخی از مسئولان رده بالا استفاده می کنند یا علاقه وافری که برخی از صاحبان ثروت های بادآورده برای عیان کردن عمق ثروت شان نشان می دهند، به خوبی مشاهده کرد.
دکتر قانعی راد با هشدار نسبت به تراکم نفرت اجتماعی در کشور بر ضرورت تقویت هویت تعمیم یافته ایرانی و دینداری بی غل و غش مردم ایران تاکید کرد.
تاج محمد کاظمی
منبع: روزنامه اطلاعات 23بهمن 96
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.