شاید، زمانی که پابلونرودا، دیپلمات و شاعر شیلیایی برنده نوبل در دهه ۶۰ میلادی، شعر فوق را سرود، هرگز تصور نمیکرد، جملهای که او از روی استعاره و مجاز و به خاطر به کار بردن صنعت ادبی خلق کرد، روزی تحقق عینی یابد!
هوا، نخستین نیاز زیستی بشر است. حتی بدون آب هم میتوان چندین ساعت یا یکی دو شبانه روز زیست اما بدون هوا، حتی چند ثانیه نیز نمیشود زنده ماند.
وضع آلودگی هوای شهرهای بزرگ و صنعتی و حتی شهرهای کوچکتری که چندان سابقهای در آلودگی نداشتهاند، امسال به حد ویرانگری رسید. در تهران، به عنوان پرجمعیتترین شهر کشور و حتی منطقه، آلودگی به میزانی رسید که شهردار گفت باید شهر را تخلیه کرد. یک پنجم جمعیت کشور، فقط در تهران مشغول تنفس سم هستند. آمار مرگ و میر بهشت زهرا، نشان از افزایش قابل توجه مرگ و میر دارد. بیماران تنفسی، قلبی، ریوی، نوزادان، کودکان و سالمندان در خطر مرگ قرار دارند. کرج، اراک، تبریز، شیراز، اصفهان، مشهد، و حتی همدان به شدت آلوده شدهاند. مدارس برخی شهرها تا یک هفته ممتد تعطیل شدند. بیش از ۱۷ هزار نفر در چند روز به اورژانس بیمارستانها رفتند. در خبرها آمد که میزان آلودگی در سردشت به ۸ برابر حد مجاز رسیده است. سردشتی که یک بار سابقه بمباران شیمیایی دارد، گویی دوباره در معرض حمله شیمیایی قرار گرفته است.
طبیعی است که در این شرایط، که جان آدمیان مستقیماً در حال تهدید شدن است، اولویت یک همه مسئولان باید حفظ جان مردم باشد، نه هیچ چیز دیگر. اما آیا واقعاً چنین است! سخنان مسئولان را بشنوید. برخی سرگرم پالرمو و CFT و FATF هستند، برخی درگیر بودجه، برخی مشغول انتخابات پیشرو، برخی مشغول استراماچونی!… میزگردهای تلویزیون را ببینید چند کارشناس و مسئول مینشینند ساعتها حرف میزنند درباره دلایل کاهش میزان ازدواج، و بعد از اینکه چندین دلیل فرضی غلط را بررسی میکنند، یادشان میآید که تعداد متولدان دهه ۷۰ کمتر از دهه ۶۰ است، بنابراین تعداد ازدواجهای دهه ۹۰ هم باید کمتر از دهه ۸۰ باشد و این کاملاً طبیعی است و اتفاق خاصی هم نیفتاده است! بعد، یک نفر دیگر میگوید بلی، ولی در همین تعداد هم، میل به ازدواج کمتر شده و باید ریشه این مسأله بررسی شود و بالاخره متوجه میشوند که تورم ۴۰ درصد است و نرخ بیکاری جوانان نیز در حدود ۳۰ درصد است و طبیعی است که میل به ازدواج کم میشود. بعد هم با این کشف بزرگ به مردم شب به خیر میگویند و برنامه تمام میشود! وقتی از استودیو بیرون میروند تازه میفهمند که قبل از ازدواج و تمکن معیشتی و مسکن و اشتغال، اول باید بتوان نفس کشید و در این هوای مسموم اساساً امکان نفس کشیدن دارد از دست میرود. اما حیف که دیگر برنامه تمام و آنتن قطع شده است…!
اما آنها که مستقیماً کتشان را میکَنَند و پا در میدان میگذارند و درباره آلودگی هوا و اقداماتشان(!) سخن میگویند، چه میگویند؟ اول که همه تقصیرها بر عهده وارونگی هوا است و هیچ سوء مدیریتی در کار نبوده و باید دعا کنیم وارونگی اتفاق نیفتد. هیچکس هم نمیگوید که وارونگی که هر سال رخ میدهد، چرا امسال اینگونه خطرناکتر شده است؟ دوم اینکه میگویند هیچ مشکلی از بنزینها نیست و بنزین و گازوئیل ما از نوع بهترین سوختهای خاورمیانه و بلکه جهان است بنابراین خدای ناکرده مسئولیتی را متوجه مدیران نکنید.
ضمناً هیچ مشکلی هم در خودروهای ساخت داخل نیست. چنین نگویید که خودروسازان محترم ناراحت میشوند. آنها شبانهروز زحمت میکشند تا چرخ صنعت خودروسازی بگردد. در این هنگامه تحریم، اگر حرفی درباره کیفیت خودرو و سوخت و غیره بزنید، با دشمن همسو شدهاید. نهایتاً هم میگویند ۳۳ درصد آلودگی مربوط به خودروهای دیزلی، ۲۸ درصد خودروهای بنزینی و موتورسیکلتها، ۸ر۱۷ درصد صنایع، ۳ر۲ درصد سیستمهای گرمایشی و… است. تو گویی با این تقسیمبندی، مشکل حل میشود!
واقعیت غمانگیز آن است که به خاطر انواع بیکفایتیها و فرافکنیهای مسئولان در طول سالیان، هوای شهرهای بزرگ و کوچک کشور، تبدیل به محیطهای شیمیایی و خطرناکی شده است که عنقریب است فاجعه بیافریند و ریههای نازک و صورتی کودکان نازنین و مظلوم این دیار، به سرعت خاکستری و سیاه میشود و مسئولان محترم اجرایی کشور، به حقیقت گمان دارند که مردم، وقتی پای تلویزیون چهرههای توجیهگر و لبخندهای ملیح آنان را میبینند، یکصدا این شعر پابلونرودا را، از عمق وجود زمزمه میکنند که: «هوا را از ما بگیر، خندهاترا نه!».
علیرضا خانی/ سردبیر روزنامه اطلاعات
منبع: روزنامه اطلاعات/7 دی 98
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.