لایکر عنوان میکند: «موفقیت تویوتا از متوازنسازی نقش افراد در یک فرهنگ سازمانی نشات میگیرد؛ فرهنگی که با یک سیستم فنی متمرکز بر جریان ارزش افزوده بالا، از آنها انتظار پیشرفت مداوم دارد و آن را ارزش مینهد.» شرکتهایی که میخواهند از عملکرد تولید تویوتا تقلید کنند، اغلب با شکست مواجه میشوند، چون فرهنگی ایجاد نمیکنند که از این فعالیتها حمایت کند. لایکر میگوید: «شناخت دلایل موفقیت و سیستمهای توسعه کیفیت تویوتا، بهطور خودکار به این معنی نیست که میتوانید شرکتتان را که شرایط و فرهنگ متفاوتی دارد، متحول کنید.»
اتفاقی که در فرهنگ تویوتا رخ میدهد این است که به محض اینکه پیشرفت قابلتوجهی را به سوی یک هدف آغاز میکنید، آن هدف تغییر میکند. یک فرهنگ عمیق و ریشهدار، دائما چالشهای جدیدی ایجاد میکند و منتظر نمیماند چالشهای قبلی به سرانجام برسند. مدیران ارشد فقط با بازتاب صادقانه عملکرد خودشان میتوانند یاد بگیرند بر چیزهایی تمرکز کنند که به پیشرفت نیاز دارند و در نتیجه شکافها را کم کنند و بهجایی برسند که بهعنوان رهبران سازمان، حضورشان لازم است.
یک فرهنگ خود-بازتابدهنده سازمانی را تشکیل میدهد که «بهانه نمیآورد» و این موضوعی ضروری در مواقع بحران است. بهعنوان مثال، وقتی تویوتا با مشکل جدی غیر قابلکنترل شدن پدال گاز برخی خودروهای خود مواجه شد و مجبور شد برای جمعآوری این خودروها فراخوان بدهد، مدیران شرکت فرصتی یافتند تا هرچه را که برای اطمینان از کیفیت کار در طراحی خودروها انجام داده بودند مورد بازنگری قرار دهند؛ از مهندسی و تولید گرفته تا ساخت قطعات و ... شرکتهایی که میتوانند از بحرانها به نفع خود استفاده کنند، همیشه برتر از سازمانهایی هستند که همواره از خودشان رضایت دارند و معتقدند بهترین عملکرد را دارند.
مریم رضایی
منبع: دنیای اقتصاد
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.