حادثه دلخراش تصادف یک دستگاه تریلی حامل سیمان و یک دستگاه مینی بوس در محور گنبد - مراوه تپه در هفته گذشته که به کشته شدن 15نفرو مجروح شدن 18 نفر از هم وطنان بی گناه ما در شرق استان گلستان منجر شد یک بار دیگر زنگ خطر را در بیخ گوش مسئولان استان و بخصوص مدیران ذیریط طنین انداز کرد.
گرچه این زنگ درمقاطع مختلف به علت وقوع حوادث مشابه این حادثه وحتی دلخراش تر از آن و با صدای بلندتر شنیده شده است، اما متاسفانه جز اظهار تاسف و همدردی با خانواده های داغدیدگان و انداختن توپ تقصیر به زمین بخش های دیگر، واکنش عملی برای برخورد با مقصران و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه از این مسئولان و مدیران دیده نشده است.
پرواضح است که تداوم وقوع حوادث ناگوار جاده ای در استان و کشور را نمی توان نتیجه کم کاری و کوتاهی یک بخش یا یک وزارتخانه، سازمان یا اداره دانست و به قول معروف یک تنه به سراغ قاضی رفت، بلکه محدوده چرخه این حوادث بسیار فراتر از یک یا چند بخش و وزارتخانه است و دست های فراوانی درکار است که چه در افزایش و چه در کاهش این گونه حوادث اسفبار می توانند تاثیرگذار باشند.
اما جان کلام اینجاست که درهرحادثه ای در کنار همه عوامل موجد آن، یک عامل اصلی و بسترساز وجود دارد، مثلا در مورد یک حادثه جاده ای، درست است که خودرو غیراستاندارد، راننده ناشی و سهل انگار و قوانین و مقررات ناکارآمد در وقوع آن حادثه می تواند دخیل باشد، اما بطور قطع جاده به عنوان بستر اصلی وقوع آن از یک نقش حیاتی و کلیدی برخوردار است.
به همین دلیل متولیان ساخت، نگهداری و مرمت جاده ها و پل ها باید بپذیرند که فرمانده این جنگ خانمان سوزهستند و آمار وحشتناک تلفات این جنگ در کشور که حتی از آمار تلفات جنگ تحمیلی نیز فراتر رفته است، پایین نخواهد آمد مگر اینکه آنها در جایگاه متولی و تصمیم سازان بالاتر از آنها در جایگاه مجلس، طرحی نو دراندازند و با شناسایی جاده های غیراستاندارد که البته در استانی مانند استان ما بخصوص در منطقه ترکمن صحرا کارمشکلی نیست، نسبت به رفع مشکلات عدیده آنها اهتمام ویژه داشته باشند.
از جمله این جاده های غیراستاندارد می توان به جــاده بنــدر ترکمــن - آق قــلا معـروف بـه خـط آلمـان اشاره کرد که بـا حـدود۴۰ کیلومتـر طول سـه شهرسـتان و بیــش از۵۰ روســتا را در بر می گیرد و متاسفانه در طــول ســال هــای گذشــته تصادفــات و حــوادث زیــادی کــه منجــر بــه فــوت و جراحــت بســیاری از هـم وطنـان عزیزمـان شـده اسـت در ایـن محـور اتفـاق افتـاده و رونـد ایـن اتفاقـات ناگـوار همچنــان در ایــن مســیر ادامــه دارد.
گرچــه شــرح ایــن وضعیــت خطرنــاک بــه انحــای مختلــف چــه بــه صــورت اداری و خصوصــی و چــه بـه صـورت عمومـی از طریـق رسـانه هـا بـه سـمع و نظـر دسـتگاه هـای مسـئول و متولـی ایـن جـاده رسـانده شـده اسـت، امـا همیشـه بهانـه ایـن بـوده کـه بودجـه و اعتبـارات کافـی بـرای رفـع مشـکلات آن نیسـت!
بـه نظـر مـی رسـد کـه وضعیـت بحرانـی ایـن جـاده مــی طلبــد کــه بــه هرحــال بایــد فکــری اساســی بــرای آن کــرد؛ چــون بــا افزایــش جمعیــت و فراوانـی خودروهـا نسـبت بـه چنـد دهـه قبـل، ایـن جــاده نیــز بایــد توســعه و حداقــل چهاربانــده شــود.
وضعیــت پــل هــا نیــز در ایــن مســیر بخاطــرنداشــتن حفــاظ مناســب بســیار فاجعــه آفریــن اســت و کیفیــت روکــش آســفالت هــم نامناســب وبخاطـر کـم عـرض بـودن جـاده و نداشـتن شـانه، ایــن مســیر بســیار ناایمــن بــوده و علائــم هشــداردهنـده کافـی و اسـتاندارد هـم در آن کـم مشـاهده مــی شــود و ازهمــه مهــم تــر آنکــه، روشــنایی درایــن مســیر وجــود نــدارد و تــردد از آن در هنــگام شــب واقعــا خطرنــاک و آبســتن هرگونــه اتقــاق ناگــوار اســت.
بــه احتــرام خانــواده هایــی کــه جگرگوشــه هــای شـان را در حادثه اخیر شرق استان و حـوادث مشابه دیگر بخاطـر ایـن همـه مشـکلات و کمبودهـا از دسـت داده انـد و افــرادی هــم کــه درایــن حــوادث بــرای همیشــه مصـدوم و معلـول شـده انـد و همچنیـن در جهـت رفــاه حــال مــردم شــریف و فهیــم استان گلستان و بخصوص منطقــه ترکمن صحرا مــی طلبــد کــه مســئولان ذیربط پیگیــری و توجــه جــدی در همه ایــن مــوارد داشــته باشــند.
حاجی گلدی کر
دیدگاهها