1- شروع سال 1398 را باید نقطه عطفی در تاریخ ترکمن صحرا دانست. آغاز سال که باید همراه با شادی شروع فصلی و سالی نو میبود به دلیل نامهربانی طبیعت با انسان و نامهربانی انسان با طبیعت به سالی با تلخکامی تبدیل شد. ترکمن صحرا را سیل به سان دایهای نامهربان چنان در آغوش گرفت که گفتی این دایه کاش هیچ جای مادر را نمیگرفت. اما کجا بود مادر؟ این روزها نه با آغاز سیل بلکه با جدی شدن مساله سیل هرکس در قامت مادری دلسوز ظاهر شد؛ چه بسیار شاعر بودند و نبودند اما شعر سرودند، چه بسیار خبرنگار بودند و نبودند اما خبرنگار شدند، چه بسیار کارشناس نبودند و کارشناسی کردند. یکی سرود، یکی نوشت، یکی خواند، یکی نظر داد، یکی تحلیل کرد و بودند یکیهایی که هم به میخ زدند و هم به نعل. یکیهایی که موج سواری کردند، یکیهایی که خارج گود نشسته با چند تا نظر و تحلیل خود را در قامت یک لیدر دیدند. این به آن گفت دارد از این فرصت استفاده کرده موج سواری میکند و آن به این، برچسب دیگری زد. اما هرچه گفته و نوشته و خوانده شد و نیت هرکس هرچه بود، این همه خوب بود. سیل درناک بود. طبیعی بود که هرکس به این درد عکسالعمل نشان دهد. حالا نیت چه نشان دادن خود باشد و چه اخلاص.
2 -هنوز توهين مسعود خلیلی رییس فدراسيون سوارکاری به ترکمن ها داغ بود و عدهای داشتند میرفتند که به نفع خلیلی حتی مظلومنمایی کنند که یک دفعه سیل هرنوع خبر و حادثهای را بلعید و اخبار بسیاری از شبکههای اجتماعی داخل استان گلستان را به خود اختصاص داد. آققلا را سیل در نوردیده و یک فاجعه به وقوع پیوسته بود و گمیشان سرسختانه مقاومت میکرد. مگر حدود 5 کیلومتر سپر را چطور میشود بدون همدلی و وحدت ساخت. همدلی مردم گمیشان در ساخت این سد مثال زدنی شد. آنها با چنگ و دندان و البته با اتحاد در مقابل این آزمون سربلند بیرون آمدند، هرچند به دلیل کمبود امکاناتی که باید دولت اختصاص میداد 6 نفر را در کمال ناباوری از دست دادند اما استقامت و اتحادشان و جرأت انتقادشان از وضعیت موجود نشان داد که این مردم نجیب که نجابتشان دیگر داشت معنی سکوت در برابر هرنوع تبعیض و بی عدالتی را میداد، جایی که مورد تهدید قرار بگیرند میتوانند نجابتشان را اینگونه تعريف کنند: استقامت، اتحاد و انتقاد از وضع موجود.
3 - در این سیل ما شاهد دو نوع رفتار متضاد بودیم. درست در نقطه مقابل همان همدلی و اتحاد، دوستانی در تماس با من بارها از نوع برخورد مردم با مساله دریافت کمکها و حرص عدهای برای دریافت کمک بیشتر انتقاد کردند و گفتند ما ترکمنها چه بودیم و چه شدیم. زمانی نه چندان دور یکی از ویژگیهای بارز ترکمن صحرا نبودن گدا در آنجا بود. مردمانی که چنان هوای هم را داشتند که نیازی نبود یک نفر دست نیاز به سمت کسی دراز کند و اینها به صورتی ارگانیزه حل شده در جامعه بود. غنی دست فقیر را باید میگرفت. نه فقیر از این وضعیت حس بدی داشت و نه غنی منت میگذاشت. اما اکنون یک رفتار قابل تأمل جامعه شناختی در زمان توزیع کمکها دیده شده که بسیاری را با این سوال مواجه ساخت که ما کی اینطور شدیم؟ بله این سؤالي قابل تأمل است که ما کی و چرا اینطور شدیم؟ در رابطه با حرص داشتن عدهای برای دریافت کمکهای بیشتر باید بگویم که در مصیبتهای اینچنینی در خیلی جاهای دنیا امکان چنین چیزی و حتی دله دزدی وجود دارد و مختص به یک منطقه نیست اما دیدن چنین رفتار حریصگونه از سوی عدهای و حتی گرفتن کمک در جایی که نیازی به گرفتن این کمک نبود اگر رو راست باشیم مارا ناراحت کرد و با این دو سوال ما کی و چرا اینگونه شدیم مواجه ساخت.
4 - یکی از نکات قوتی که در این حادثه شاهد بودیم قدرت شبکههای اجتماعی بود. دیدیم که چطور با فشار شبکههای اجتماعی استاندار گلستان برکنار شد. اگر شبکههای اجتماعی فشار نمیآوردند مسلما این اتفاق نمیافتاد و استاندار برای توجیه غیبت خودش دروغی را که گفته بود باورپذیر میکرد. همچنین تاثیر دیگر شبکههای اجتماعی را در پیشروی نکردن آب و کم شدن اثر مخرب این سیل به دلیل اطلاع رسانیهای ثانیهایشان دیدیم. اگر این شبکهها نبودند دور نبود که گمیشان زیر آب میرفت و از آن ویرانهای بیشتر برجا نمیماند.
5- نکته دیگر که بیشتر به طنز میماند در عدم داشتن اختیار فرمانداریها در رابطه با گرفتن تصمیم در مواقع بحران است. فرماندار آققلا حتی نتوانست اجازه شکافتن راهآهن را بدهد. نه تنها فرماندار بلکه هیچ کدام از مسولین شهری گویا قدرت تصميم گیری در برابر بحران را نداشتهاند. مدیر یکی از کانالهای خبری آق قلا در همان روزهای اول که سیل آق قلا را تهدید میکرد با یکی از اعضای شورای شهر آققلا (اسم محفوظ) مصاحبه کرد. این عضو شورا در پاسخ به سوال این خبرنگار در رابطه با شکافتن راه آهن، خیلی بیتفاوت گفت که در حیطه اختیاراتش نیست، درثانی اگر باشد هم امکانات شکافتن ندارند و سوم هم که واقعا خندهدار است، گفت مردم خانه و کاشانهشان را جمع کرده و شهر را ترک کردهاند، کسی برای شکافتن راهآهن نمانده است. بله عدهای از مسولین در این سیل نشان دادند که مسوول زمان آرامش هستند و موقع بحران هنوز یاد نگرفتهاند که چطور تصمیم بگیرند.
6- راهآهن در نهایت بعد از چند روز و باز براثر فشار شبکههای اجتماعی توسط سپاه با انفجار شکافته شد و عجب مردمانی هستیم ما، مایی که انتقاد میکردیم که اصلا ساخت این راه آهن به این صورت درست و اصولی نبوده از همان کسانی که باعث و بانی ساخت این راهآهن هستند به خاطر انفجار و کمکهایشان تشکر کردیم. در یکی از گروهها دیدم که یکی از شهردار آق قلا تشکر کرده بود، دیگری گفت چرا از شورا تشکر نمیکنی. هرچند تشکر در جای خودش همیشه خوب است اما در این بحران شهردار، شورا، فرماندار و استاندار و غیره وظيفهشان را انجام دادند، این آنها هستند که باید به خاطرایستادگی مردم تشکر کنند. از مردم عذرخواهی کنند اگر قصوری کردند، اگر دیر به دادشان رسیدند، اگر بخشی از سیل قهر طبیعت باشد بخشی ندانم کاری مسوولان است. از این بابت عذر بخواهند و از مردم تشکر کنند که با همدلی و اتحادشان اجازه ندادند خسارات بیشتر به شهرها وارد شود. در این بین فرماندار و شورای شهر و مسولین گمیشان نشان دادند که قدرت مدیریت بحران را دارند. از ابتدا در کنار مردم بلکه خود، یکی از مردم بودند. (محض یادگرفتن بقیه ذکر شد)
7- سپر گمیشان بیتردید به عنوان یک خاطره و یک تاریخ در یادها خواهد ماند. 5 کیلومتر را جوانان تقریبا با حداقل امکانات بنا کردند. با بیداری و با دستهایی که گاه توانشان تمام میشد. اما وقتی به شهرشان نگاه کردند اجازه ندادند خستگی بر آنها چیره شود. بعضی از گمیشانیهایی که خارج از گمیشان زندگی میکردند از زندگیشان زدند و شبانه روز کشیک دادند. اینها نشان دادند شهرشان از منفعتشان مهمتر است.
8 -اما نکته آخر، همدلی سایر اقوام و مردم شهرهای مختلف با این حادثه قابل تقدیر بود. نشان دادند ترکمن تنها نیست. نشان دادند با هر قومیت و نژادی ایرانی در کنار ایرانی است.
پانویس: جناب آقای مسعود خلیلی ما هنوز توهین شما را فراموش نکردهایم.
در پایان یادی میکنیم از کسانی که در راه خدمت به حفاظت از شهر شهید شدند و نیز کسانی که این حادثه جان آنها را گرفت. روحشان شاد.
نتیجه: حالا با این همه اطلاعات، تحلیل، شعر، انتقاد، آهنگ، موسیقی و غیره که در رابطه با سیل و مسائل آن نوشته و خوانده شد، با این همه چیزهایی که در این سیل شاهد بودیم، آیا ترکمن قبل از سیل و بعد از سیل یکی خواهد بود؟ آیا لازم نیست کمی در مفهوم نجابتی که به یدک میکشیم باز تعریف کنیم؟
به امید روزهای بهتر برای همه مردم.
صدیقه (آیلا) جاذبی
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.