b_300_300_16777215_00_images_955_sistem.jpg

هويت و اعتماد ، دو مقوله ساختاري و مبنايي در علوم اجتماعي به شمار مي رود. هويت به چيستي و ماهيت فردي و اجتماعي افراد واينكه كي هستند و به كدام آيين و مرام انساني متعلق اند، برمي گردد و اعتماد پيوند دهنده افراد  و اشخاص يك جامعه است  و زمينه ساز مشاركت ميان اعضاي آن .

اين روزها با گسترش و بسط كاربري در فضاي مجازي كه حاصل پيوست فن افزارهاي نرم و سخت در صنايع هاي تك همراه و همچنين ارتباطات كامپيوتر  _واسط است، اين دو مفهوم علمي و بنيادي نيز دستخوش دگرگوني ماهوي شده و كمابيش حتي از صفحه ذهن كاربران حذف شده اند. طبق تئوري دو فضايي دكتر سعيد رضا عاملي استاد ارتباطات دانشگاه تهران، انسان امروز در دو فضاي واقعي و فيزيكي و فضاي مجازي و فاقد فيزيك و تجسم زندگي و سير مي كند و دائم در حال تغيير وضعيت دوگانه در بين اين دو حالت ؛ يكي ديدني و ملموس و ديگري ناديدني و و نامریی است. انسان هاي روزگار ما از سويي به جهت دسترسي به عناصر و ابزار هاي ارتباط دهنده و پوششگر رابطه ساز، در حال تجربه ، لمس و عينيت محیط محاط برخود هستند و از ديگر سو با حضور مجازي در سپهري فرازميني و مشاهده نشونده ، از ساحتی لذت و سود مي برند كه جنسی فرا مادیتی و رويت نشدني دارد .

برآيند برهم نشيني اين دو فضا و سير نوساني مشاركت در آن هم ، انسانِ دو فضايي را نقش مي زند كه ميان واقعيت و مجاز زندگي در حال دست و پا زدن است و در تعلیق وضعیت به سر می برد  . پيش از اين آدم ها ، اعتماد و هويت فردي و اجتماعي خويش را در كنش و تعامل با ديگر اعضاي واقعي، ديدني و شناسنامه دار پيرامون خويش و در محدوده ميدان ديد و شناخت خود به تجربه مي نشستند ، با افراد و اشخاصي دوست و مصاحب مي شدند و هم كلام و هم قدم كه او را از نزديك مي شناختند، به اخلاق و روحيات ، خصلت ها و ويژگي هاي شخصيتي اش آگاهي و وقوف نسبتا جامعی داشتند و به قول معروف او را "سبك" و "سنگين" كرده بودند، در سفر و حضر آزموده و تا آنجايي كه راه و جا داشت، زير و بمش را درآورده بودند و گاه مدت ها و روزها ، هويت او را در ترازوي سنجش خود قرار داده بودند تا "اعتماد" خود را نصيب وي سازند.

اين اعتماد فردي و اجتماعي قامت افراخته ، مستحكم، بابنياد، اصيل و شريف بود. چرا كه در ارتباطي رو در رو با درك و هضم همه خصائص اصلي و فرعي طرف مقابل بدست آمده بود، اما فضاي مجازي داستاني ديگر رقم زد و هويت و اعتماد را به گونه اي دگرگونه معنا بخشيد. از آنجايي كه اساس فضاي مجازي بر غيرواقعي و مجاز بودن افراد و اشخاص است و هويت كاربران در بين پروفايل و حساب كاربري و گاه شماره اي پنهان و مستتر است و در برشي عمقي تر اصولا كاربران بر اين باورند كه سطح ارتباط و تماس آنان در حدي محصور به دنيايي غير از واقعيت هاي ملموس زندگي روزمره باقي مي ماند حساسيت ها و دقت نگري هاي آنان براي توزين و احراز هويت دوستان مجازي خود بسيار ساده انگارانه و در لايه رو توقف مي كند و از اين رو به آساني و سهولت "اعتماد" در فضاي آنلاين نضج مي گيرد و با درخواستي از سوي غريبه اي به استناد هويت كاربرانه اش به عنوان دوست، لایک محبت  و پيام خوش آمد گويي مي گيرد، اما به شهادت آمار و گزارش هاي منتشره پليس مجازي داخلي و خارجي و همچنين مشاهده ها و تجربه هاي شخصي و روايات ديگران، اعتماد مجازي به ديگران هم گاهی بسيار مي تواند دردسر ساز، خطرآفرين و مهلک بوده و قصه اي دردناك را با سرانجامي ناخوش پديد آورد.

حكايت ها و داستان هاي شنيدني و عبرت آموز از اعتماد هاي نابجا و سهل انگارانه با تكيه بر هويت هاي تيره و مبهم مجازي بر سر زبان ها و يا در آيينه رسانه ها بازتاب پيدا كرده است. دكتر نگين حسيني در بهمن 1392 در مطلبي با عنوان "فرشته در تاريكي" درمجله مدیریت ارتباطات به بازخواني يك جنايت از محتواي پيام هاي فيس بوكي به ماجراي قتل دختر ايراني به نام "ساناز نظامی " در آمريكا مي پردازد. او در بخشي از گزارش خود با اشاره به آشنايي دختر مقتول ازطریق فیس بوک با جواني به نام نيما كه بعدتر منجر به ازدواج ، مهاجرت به آمريكا و نهايتا مرگ او (بر اثر ضرب و شتم شديد ) مي شود و رد و بدل دهها و بلكه صد ها كامنت بين دو نفر (دختر در تهران و پسر در آمريكا) بر اين نكته متمركز مي شود كه هويت واقعي و عريان آن جوان تا زمان زندگي مشترك و زير يك سقف كه بسيار هم كم مجال و اندك بوده بر دختر مقتول بازنمود نشده بود و اساس آشنايي و پی افكندن يك زندگي تنها بر پايه كامنت ها و پست هاي فيس بوكي و تبادل شده در فضاي مجازي بوده است.

از اين دست وقايع تلخ و گزنده كم نيست كه گاه مثل ماجراي ساناز به فرجامي بسيار اسف بار ختم مي شود و گاه شايد به قيمت تباهي يك زندگي و ..... وعمري سوخته  منجر شود. كاربران فضاي مجازي مي بايست تخم مرغ طلايي اعتماد خود به ديگري را به سادگي در هر سبدی قرار ندهند و براي بدست آوردن هويت دوست مجازي خود، هوشمندي و فراست هزينه كنند.  

كاربران فضاي مجازي دو دسته عمده اند؛ يا ادامه شخصيت واقعي افرادي اند كه در فضاي ملموس، هويت متشكل و مشخصي دارند و كاربران آنان را در كسوت دوست، همكار، همكلاسي تجسم و تجسد مي كنند و به خوبي يا در اندازه مقبولي مي شناسند و دسته دوم ناشناسان و گمناماني اند كه بنا به هر دليل و انگيزه اي با هويت هاي جعلي و دستكاري شده در فضاي مجازي فعالند. خطر و آسيب اين گروه بيشتر و كاراتر خواهد بود. اگر ريگي در كفش و طمعي در سر و دل داشته باشند، اينان ناشناخته اند، غيرواقعي اند، نيات تاريكي در سرپروانده اند، در سايه و ابهام قدم می زنند و مرموزانه قصد و غرضشان را از پوشش به خود گرفته بازنمي نمايانند، هويت گم و مه اندوده اينان زنگ هشداري است فرا راه كاربران (بدون توجه به جنسيت) كه طرف مقابل و دوست مجازي شان هويت تار و ماتي دارد و از وراي اين شيشه هاي به شدت دودي ، چهره او مشخص نيست و نمي بايست كليد سبز چراغ اعتماد را به آساني فشرد و او را به حريم خلوت خود ميهمان كرد. به همان سخت گيري كه هر كسي در زندگي فردي و اجتماعي خود براي گزينش دوست و رفيق و ... به كار مي گيرد، فضاي مجازي نيز هر نام و عنوانی، لايق و سزاوار دوستي و همدمي نيست و همانطور كه در فضاي واقعي تا هويت مشخص به طور نسبي و گاه دقيق موشكافانه عيان نگردد، دوست به حساب نمي آيد و از پس انداز "اعتماد" سكه اي برايش خرج نمي گردد، در فضاي مجازي نيز، هویت هم ركني مهم و ضروري است و اعتماد مجازي دست كمي از اعتماد در كوچه و خيابان و مدرسه و دانشگاه و ... ندارد و قابل دريغ و چشم پوشي نيست.  

* روزنامه نگار و مدرس دانشگاه 

 

 

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار