همزیستی نیوز - اتفاقات ناگوار و هنجارشکنی در بازی پرسپولیس و داماش گیلانیان، مهر تأییدی بر سوء مدیریت در فوتبال ایران است که در سالهای گذشته به کررات تکرار شده اما هیچ نهاد فوتبالی و غیر فوتبالی حاضر به پذیرش پیامدهای این اتفاقات نشده است.
به گزارش ایسنا، فوتبال ایران بیش از این که از نظر سخت افزاری به فوتبال روز دنیا و حتی کشورهای توسعه یافته آسیایی نزدیک شود، هر هفته ابعاد جدیدی از نبود مدیریت در برگزاری بازیها را به نمایش میگذارد؛ نمایشی که جز بیآبرویی و از دست رفتن اعتبار فوتبال ایران نتیجهای ندارد.
هفتههای پایانی لیگ برتر و جام حذفی، به اندازهای با حاشیههای مختلف در برگزاری مسابقات همراه بوده که میتوان "مثنوی هفتاد من" از سو مدیریت متولیان فوتبال ایران نوشت. در تمامی هفتههای گذشته از بازی تراکتورسازی با پیکان، پرسپولیس و سپاهان در تهران، سپاهان و پرسپولیس در اصفهان و حتی بازی پرسپولیس و داماش گیلانیان در خوزستان، به هر نحوی شاهد بینظمی و اغتشاش روی سکوی ورزشگاهها بودیم که مدیران فوتبال ایران هیچ گاه حتی به طور شفاهی حاضر به پذیرش اشتباهات خود نشدند.
بازی پرسپولیس و داماش به عنوان ویترین فوتبال ایران، قرار بود مایه مباهات هشتاد میلیون ایرانی شود اما سیر اتفاقات عجیب این بازی، نهایتاً مایه شرمساری شده است. ناتوانی در کنترل تعداد هواداران تیمهای میزبان و میهمان و بیرون ماندن هواداران داماش گیلانیان؛ بعد از اتفاقاتی که هفته گذشته در نحوه تقسیم کردن سکوها در بازی پرسپولیس و سپاهان رخ داد؛ این سوال را مطرح میکند که آیا مسؤولان فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و هیأت فوتبال خوزستان به اندازه کافی در هفتههای گذشته از نحوه بلیت فروشی درس نگرفتند و اکنون آنها نباید در برابر تکرار این اشتباه تکراری پاسخگو باشند؟
مهدی تاج، حیدر بهاروند، عبدالکاظم طالقانی و از همه مهمتر سعید فتاحی با مدیریت متمادی و طولانی مدت در فوتبال، نباید خودشان را مقام پاسخگو به اتفاقات ناگوار بازی پرسپولیس و داماش و حتی بازیهای گذشته فوتبال ایران ببینند؟
اوج شاهکار مسؤولان باتجربه فوتبال ایران، انتشار خبر لغو بازی و خروج هوادار پرسپولیس از ورزشگاه و باز شدن جا برای هواداران تیم داماش بود تا بازی در نهایت بعد از گذشت بیش از ۲ ساعت برگزار شود و سبک جدیدی از مدیریت منابع انسانی و هوادار را به نمایش بگذارد.
اتفاقات اخیر با ناراحتی و نارضایتی فوتبال دوستان، مدیران عالی رتبه فوتبالی و حتی کشوری همراه شده است و حتی واکنش نمایندگان مجلس را هم به دنبال داشته و فدراسیون فوتبال در نهایت به محرومیت و تعلیق فعالیت سعید فتاحی به عنوان خردترین مدیر این اتفاقات تا اطلاع ثانوی و دعوت بهاروند و طالقانی به کمیته اخلاق بسنده کرده است. آیا این اتفاق سوالات متعددی را برای قشر طرفدار و هوادار فوتبال و حتی مدیران به وجود آورده است که آیا باید بپذیریم که این اتفاقات هم به خاطر هواداران است؟ آیا هواداران باید بلیت فروشی و تقسیم سکوهای ورزشگاه را مدیریت کنند و مسؤولان فوتبالی از مهدی تاج تا حیدر بهاروند هیچ نقشی در اتفاقات ندارند؟
چرا بعد از تکرار متوالی این اتفاقات در سالیان گذشته و به خصوص در چند هفته اخیر، هیچ طرح و برنامهای برای مدیریت سکوها و برگزاری بدون حاشیه بازیها اندیشیده نشده است؟
چرا برگزاری بازی فوتبال که ویترین و حاصل تلاش همه ارگانها از تیمهای ورزشی تا هوادار و نهادهای امنیتی است، باید تبدیل به معضلی برای کشور شود و مقامهای تصمیم گیر در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ همچنان بی تفاوت به این موضوع، به هدفهای بزرگتر نظیر میزبانی رقابتهای بینالمللی فکر کنند؟
آیا اتفاقات اخیر در ورزشگاهها، شایسته فوتبال پنج ستاره است؟ آیا در کشورهای بدون ستاره، این اتفاقات رخ میدهد؟ سوالی اساسی و مهمی که مطرح میشود این است که آیا زمان آن نرسیده که مسؤولان فدراسیون فوتبال و نهادهای مربوطه به جای انداختن توپ در زمین هوادارانی که صرفاً برای تماشای فوتبال بدون دغدغه به ورزشگاه میروند، اشتباهات خود را بپذیرند؟
بدون شک این که اتفاقات این چنینی در مهمترین بازیهای فوتبال ایران رخ میدهد، نشان از بیکفایتی مسؤولان امر و نبود طرح و برنامه برای مدیریت بازیهای دارد. شاید نتوان از فدراسیونی که تمام مدیران آن بازنشسته هستند و بر اساس قانون باید تعیین تکلیف میشدند انتظار داشت که بهتر از این عمل کنند.
فینال جام حذفی با تمام حواشی خود به پایان رسید تا فصل ۹۸-۹۷ با انواع و اقسام حاشیهها روی سکوها به ایستگاه آخر برسد اما اکنون زمان این است که مدیران فوتبال هم کلاه خود را قاضی کنند و ببینند اشکال کار از کجاست و چرا به جای لذت بردن از فوتبال، حواشی به متن فوتبال ایران تبدیل شده است؟
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.