رییس جمهوری کشورمان که صبح روزشنبه در مراسم آغاز سال تحصیلی حضور یافته بود؛ پرسش مهر سال تحصیلی ۹۶-۹۵ را به مساله خشونت اختصاص داد و از دانش آموزان سوال کرد: خشونت از کجا نشات گرفته است؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟
رییس جمهوری در تکمیل پرسش خود از دانشآموزان سراسر کشور سوال کرد: «چگونه میتوانیم کشور و جامعه ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم؟ چگونه میتوانیم جوامع، منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
رییس جمهوری محترم ما یک شب قبل در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل به این سئوالات خود اینگونه پاسخ داده بود:
ریشه کن کردن خشونت در منطقه، بدون مردم سالاری، ارتقاء حقوق شهروندی و توسعه اقتصادی، میسر نیست.
بررسی پرسش های آقای روحانی از دانش آموزان که طبق آمارهای رسمی طیف وسیعی ازجمعیت 6 الی 18سال را شامل می شود، جدا از اینکه آیا موضوع این پرسش ها با ظرفیت فکری، توانمندی و روحیه لطیف نوباوگان، کودکان، نوجوانان و جوانان زیر18سال سنخیت دارد یا خیر، می تواند حاوی این پیام مهم باشد که خشونت امروزه نه تنها یک دغدغه ملی و حتی فراملی در حوزه سیاست و اجتماع که به یک دغدغه فرهنگی تبدیل شده است.
به عبارت دیگر کار به جایی رسیده است که موضوعاتی مانند خشونت که غالبا برای مقابله با آنها افراد خاص در اتاق های اختصاصی می نشستند و نسخه های خاص می پیچیدند، به حدی نگران کننده شده که بالاترین مقام اجرایی کشور دست یاری به سمت کسانی دراز کرده است که اولین و عمده ترین قربانیان خشونت محسوب می شوند، بدون آنکه اکثر آنها حتی یکبار درعمرشان این کلمه را شنیده باشند، حال چه برسد درباره آن مقاله هم بنویسند.
درهر صورت، این اقدام رییس جمهوری را باید به فال نیک گرفت از این منظر که یکی ازمهم ترین و در عین حال خطرناک ترین پدیده های اجتماعی حتی قرن را به یک گفتمان روز در کشور تبدیل و فضا را برای یافتن دلایل اصلی و حقیقی بروز خشونت درجامعه مساعد و مهیا کرده است.
طبیعی است دانش آموزان یعنی فرزندان من و شما برای یافتن پاسخ پرسش های آقای رییس جمهوری به ما مراجعه خواهند کرد،آیا ما قادر هستیم آدرس درست به فرزندان خود بدهیم و به قول معروف آنها را دنبال نخود سیاه نفرستیم؟
آیا ما که عامل به خشونت در خانواده و جامعه هستیم و بنا به دلایل درست یا نادرست(هیچ فرقی نمی کند) متوسل به خشونت شنیداری، دیداری، زبانی، کلامی و شفاهی یا خشونت نوشتاری، قلمی و کتبی و یا خشونت فیزیکی، بدنی و حرکتی می شویم تا چه حد استحقاق این را داریم که به فرزندان دلبندمان درس ضد خشونت بدهیم؟
آیا وقتی فرزندان ما در طول 24ساعت از مجاری رسمی و غیررسمی، رسانه های قانونی و غیرقانونی و محافل و مجامع سنتی و مدرن با مظاهر متنوع خشونت با رنگ و لعاب گوناگون مواجه می شوند، ما چگونه می خواهیم و می توانیم خشونت را از اذهان پاک آنها بزداییم؟
طبیعی است که آقای روحانی بخوبی آگاه هستد که برای مبارزه اصولی با پدیده خشونت در جامعه ای مانند جامعه ما و فراتر از آن یعنی منطقه خاورمیانه و حتی در سطح جهانی همانطور که به درستی در مجمع عمومی امسال سازمان ملل مطرح کردند، حکومت ها نیاز به مردم سالاری، تامین حقوق شهروندی و توسعه اقتصادی دارند و در نبود هریک از اینها ظهور پدیده شوم خشونت در لوای مختلف دور از انتظار نخواهد بود.
به نظر می رسد که رییس جمهوری برای رفع موانع پیش روی درتامین هرکدام از این نیازها راه سخت و ناهمواری را در پیش داشته باشد و شاید انتخاب قشر دانش آموز به عنوان مخاطب پرسش های خود درباره خشونت به این دلیل باشد که :
1 - خشونت را در فضای مملو از خشونت و با همراهی عاملان خشونت نمی توان ازبین برد.
2- مبارزه با پدیده خشونت یک مبارزه طولانی مدت است و این مبارزه نه یک پروژه بلکه یک پروسه است.
3- و چه بهتر که این پروسه از ابتدای شکل گیری شخصیت انسان ها یعنی از طریق کودکان آغاز شود.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.