در شرح گذر زمان و تفاوتهای دورهای در عالم سیاست این بس که با انتشار خبر استخدام ژنهای خوب در شهرداری، دستور رسیدگی به این موضوع در کوتاهترین زمان ممکن صادر شد. این دستور در پاسخ به انتظاری بود که در شرایط دشوار اقتصادی در برابر چنین استخدامهایی به وجود آمد. هنوز چیزی از طرح ژنهای خوب نگذشته و کمتر کسی فکر میکرد جامعه به این ترکیب توصیفی، واکنشی سریع نشان دهد و آن را همچون ضربالمثلی از خودستایی به حافظه سیاسی خود ببرد. بخش وسیعی از سیاسیون هم به آن واکنش نشان دادند و درست در زمانی که بهنظر میرسید کمکم از شتاب ماجرا کاسته شده، خبر استخدام ژنهای خوب در شهرداری منتشر شد. انتشار این خبر ابتدا فقط بهت و حیرت به همراه داشت اما خیلی زود دامنه ماجرا وسیع و پس از آن دستورهای لازم صادر شد. انتظار نمیرفت که توانمندیها و تخصصها در استخدام به حاشیه برود و جای آن را ژنهای خوب بگیرند با این حال وجه خوب ماجرا این است که این بار ژنها پشت سکوت و تاریکی قرار نگرفتند، حساسیتها بالا گرفت و در این بین شهردار جدید نشان داده که در این زمینه حاضر به مسامحه نیست و دستور لازم را صادر کرده است. سازمان بازرسی شهرداری به ماجرا ورود کرده و موضوع به زودی رسیدگی میشود. اما باید بر این نکته انگشت گذاشت که کاش در طول دوازده سال گذشته هم بازرسی شهرداری همین اندازه حساسیت نشان میداد. کاش با نظارت و دقت بیشتر بر موضوع اجازه داده نمیشد که تا وضعیت شهرداری به خصوص در بدهیهای و استخدامهای سیاسی شهرداری سابق به این جا بکشد و وارد کار میشد. اگر کار به همین سرعت پیگیری میشد، چه کسی میتوانست نگران ورود بیضابطه به جایگاههای مدیریتی باشد و آیا در آن صورت به اطمینان مردم خدشهای وارد میشد؟
طوفان پنج نفره!
داستان تکراری این است که خبر استخدام ژنهای خوب با دستور مدیرعامل سازمان بازنشستگی شهرداری تهران در رسانهها منتشر میشود و در ابتدا جز ترکیب همزمان حیرت و حسرت، واکنشی به همراه نمیآورد. البته اخباری از شهرداری به بیرون کشیده میشود و میل مفرطی وجود داشته که ماجرا در سکوت رسانهای انجام شود. با این حال خبر میرسد که معاون منابع انسانی سازمان بازنشستگی درست پس از انتشار این خبر تودیع و از کار کنار گذاشته شده است. نکته مهم این است که تاریخ درخواست و ثبت نامه، ۱۹ اردیبهشت و تاریخ دریافت آن نیز همان روز بوده است. پس از آن و در تاریخ ۲۲ اردیبهشت با شروع به کار نیروهای جدید موافقت میشود. معنای روشن این تاریخها این است که فرآیند استخدام مدیران شهری در دورهای که حسینی مکارم سرپرست شهرداری بوده، فقط ۳ روز طول کشیده است. در عین حال وقتی مساله با سرپرست شهرداری در میان گذاشته شد، پاسخ داد: نیروی انسانی سازمان بازنشستگی مستقل از شهردرای است. نکته سوال برانگیز این است که سایت شهرداری تهران نشان میدهد حکم انتصاب رئیس سازمان بازنشستگی از سوی محمدعلی نجفی شهردار تهران در اسفندماه سال گذشته صادر شده است. حسینی مکارم ادامه میدهد: شهرداری نظارتی بر سازمان بازنشستگی ندارد و اینکه: سازمان بازنشستگی ماهیت حقیقی دارد و ساختار و ارکان آن را شهرداری انتخاب نمیکند و شهرداری تهران بنا به قانون تنها به آن سازمان کمک مالی میکند، بنابراین اگر سازمان بازنشستگی درآمدی هم داشته باشد برای خودش است و عملکرد این سازمان در حوزههای مختلف زیر نظر شهرداری نیست و تابع نظر خودشان است لذا شهرداری تنها مسئولیت نیروهایی را دارد که توسط معاونت منابع انسانی شهرداری جذب میشوند. وقتی موضوع تودیع معاون منابع انسانی سازمان بازنشستگی مطرح شد اما حسینی مکارم اظهار بیاطلاعی کرد. هرچند حسینی مکارم معتقد است ارکان سازمان بازنشستگی ارتباطی به شهرداری تهران ندارد، اما معاون منابع انسانی شهرداری تهران برعکس نظر دیگری دارد. ابراهیم شیخ ابراز داشته که مجوزی برای استخدام نداده و اگر هم قرار بوده استخدامی باشد باید با موافقت او بوده باشد. وقتی پرسیده میشود که چرا با آغاز به کار این افراد موافقت شده پاسخ داده است: اصلا هیچ استخدامی بدون موافقت من امکانپذیر نیست. چنین است که از کنار هم گذاشتن این حرفها و پاسخها تنها سوال به ذهن متبادر میشود. ارتباط هست یا نیست؟ خبر داشتهای یا نداشتهای؟
ژنهای ترسناک!
اینکه سرپرست شهرداری تهران با واژههای آشنا در ادبیات این سالها پاسخهایی میدهد و یکی از مدیران زیرمجموعه او پاسخهای دیگر و با کنار هم گذاشتن پاسخها نه تنها ابهامی برطرف نمیشود که بر ابهامها افزوده میشود نشان دهنده این است که مساله ژنهای خوب در تاریکی معنا دارد و اگر نوری به آن افکنده شود چیزی جز استفاده از رانت نیست. همان رانتی که بین مسئولان و مدیران و عموم مردم شکاف میاندازد. جذب چند ژن خوب در یکی از سازمانها از این نظر اهمیت دارد که اعتبار مدیران و مسئولان دلسوز هم تحتتاثیر قرار میگیرد و با ادامه چنین روندی، آن هم در دورانی که اصلاحطلبان زیر فشار سنگین مخالفان سیاسی قرار گرفتهاند، زمینه برای سوءاستفاده کسانی فراهم میشود که در دورانی دوازده ساله پاسخگوی هیچ نکتهای نبودهاند و اگر در آن دوران با همین حساسیت به موضوع مربوط به رانت و فساد پرداخته میشد، با تغییر و دستبهدست شدن مدیریت شهری پروندهها به قوه قضائیه ارسال نمیشد. حرف آخر اینکه ژنهایی که از آن سخن گفته میشود چنان هستند که کمتر کسی میتواند مسئولیت جذبشان را به عهده بگیرد.
مرتضی خبازیان
منبع: آرمان امروز27/2/97
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.