همزیستی نیوز - روانشناس بالینی گفت: زوجهای که دچار دلسردی، تنش، استرس و عدم اعتماد به یکدیگر شدهاند برای نجات زندگی خود باید از شیوه «زوج درمانی» استفاده کنند.
وی تصریح کرد: یک رابطه اکثر مواقع بر اساس جذابیت شکل میگیرید ولی نمیتواند صرفا بر همین پایه ادامه پیدا کند حتی تحقیقات ثابت کرده که جذابیت، بعد از گذشت حداکثر ٧ سال از شروع زندگی مشترک به حداقل میرسد و فاکتورهای دیگری نظیر صمیمیت و تعهد نقش بیشتری در بقای یک زندگی ایفا خواهد کرد.
این زوجدرمانگر ادامه داد: تعهد به این معناست که زوجین در طول زندگی، همسر خود را بر سایر روابط در اولویت قرار دهند و با توجه به نیازهای معقول یکدیگر متعهد باشند همچنین پارامتر صمیمت که شاید بارزترین فاکتور یک رابطه رشد دهنده است با شفافیت، گفتوگو و وقت گذرانی مشترک امکانپذیر است.
این روانشناس بالینی تأکید کرد: برخی از افراد ناپخته که هدف از زندگی اشتراکی را صرفاً هیجان خواهی و لذت جویی میدانند بعد از گذشت چندسال از رابطه و کاهش جذابیت و شور برای دریافت هیجان مجدد به دنبال روابط غیر معقول میروند که خود این رفتار، ناقض صمیمت و تعهد در روند زناشویی است.
مروارید بیان داشت: از طرفی افراد باید تصوری مبتنی بر واقعیت از زندگی زناشویی داشته باشند، به طور مثال فردی که در زندگی مجردی نتوانسته طعم خوشبختی و رضایت را بچشد ،نمیتواند با ازدواج انتظار رسیدن به خوشبختی یا رضایت خاطر داشته باشد این افراد باید قبل از ازدواج حال خود را بهبود ببخشند.
وی ابراز کرد: وقتی صمیمیت، همدلی، تعهد و امنیت در یک رابطه توازن خود را از دست دهد عارضههایی نظیر دلسردی، استرس، نگرانی، بیتفاوتی و عدم اعتماد پدیدار خواهد شد که البته همه این موارد نیز در دراز مدت، یک رابطه عاشقانه را به سمت مجادله همیشگی، خشونت و حتی طلاق سوق خواهد داد.
این روانشناس ادامه داد: درمانگرها همواره تلاش میکنند زوجین به طور همزمان در جلسات مشاورهای حضور داشته باشند ولی اغلب یکی از طرفین به دلیل ترس از متهم شدن و یا بی اشتباه دانستن خود، از شرکت در جلسات مشاورهای امتناع میکند که باید در این خصوص بیشتر فرهنگ سازی شود چرا که نشستهای مشاورهای جایی برای «مچگیری» نیست بلکه درمانگرها در نقش «دستگیر» و راهنما عمل میکنند.
مروارید افزود: یکی از مشکلات زوجین ناهماهنگی و عدم تنظیم بین «فرستنده» و «گیرنده» است، که متخصصان از آن به عنوان «ناهماهنگی زبان عشق ورزی»یاد میکنند به عبارتی عدم شناخت مناسب از خود، همسر، موقعیت، عدم ابرازگری، پرخاشگری، قهر، قربانی پنداشتن خود و خودبرتربینی از جمله عواملی است که منجر به تنش ارتباطی می شود.
وی گفت: متهم کردن یکدیگر، تقریبا در همه زوجهای ناشاد مشترک است آنها اغلب چنان به برخی از فرضیات ذهنی و سوءتفاهم ها باوردارند که سایه این نگرشهای غلط باعث عمیق تر شدن مشکلاتشان می شود به همین دلیل درمانگرها تلاش میکنند با بازسازی شناختی، زوجین را با خصوصیات همدیگر در هر مرحله از زندگی بیشتر آشنا کنند.
مروارید خاطر نشان کرد: اگر چه برخی عادت دارند که همه مشکلات خانواده ها را به مسائل اقتصادی و معیشتی مربوط کنند ولی واقعیت این است که بیشتر چالشها در بین زوجها به کمبود مهارتهایی ارتباطی باز میگردد.
این روانشناس بالینی گفت: در واقع عدم آگاهی از نیازهای احساسی همسر و وظایفی که در هر مرحله از زندگی باید توسط هر یک از زوجین ایفا شوند از جمله زوایای پنهان یک اختلاف عمیق است که در جلسات زوج درمانی این نقاط تاریک واکاوی و آشکار میشود.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.