b_300_300_16777215_00_images_959_salimi.jpg

همزیستعی نیوز - اخیراً رئیس‌جمهور دوره اصلاحات، پیشنهاد تشکیل یک کمیسیون مشترک بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برای پیگیری موضوعات کلان کشور داد؛ پیشنهادی که عباس سلیمی‌نمین می‌گوید اصولگرایان از آن استقبال می‌کنند.

به گزارش ایسنا، «امید ایرانیان» نوشته است: مدتی است که بیش از گذشته درباره اشتراکات دو جریان سیاسی صحبت می‌شود. در واقع جناح‌های سیاسی کشور بیش از آنکه از تفاوت‌ها بگویند از اشتراکات می‌گویند.

قبل از انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی بود که محمدرضا عارف پیشنهاد ائتلاف نسبی با اصولگرایان را مطرح کرد اما با اقبال اصولگرایان مواجه نشد. اما بعد از انتخابات گویی اصولگرایان، با توجه به شرایط روز کشور، بیشتر لزوم همگرایی بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را درک کنند و طی اظهارنظرهای متفاوتی از اشتراکات دو جریان سخن گفتند. در نهایت نیز سیدمحمد خاتمی، پیشنهاد تشکیل یک کمیسیون مشترک بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برای پیگیری موضوعات کلان کشور داد. پیشنهادی که از آن در رسانه‌ها، بسیار صحبت شد و مورد استقبال عقلای دو جریان قرار گرفت. اما در عین حال استقبال از این پیشنهادات در حد اظهار نظرهای رسانه‌ای باقی ماند و هیچ کس، چراغ اول را برای آغاز گفت‌وگوهای مشترک، روشن نکرد. این در حالی است که هنوز هم خیلی اصولگرایان و حتی اصلاح طلبان بر این باورند که تنها راه حل ریشه کن کردن، مشکلات ریشه‌ای در کشور چون فسادهای سازمان‌یافته، با گفت‌وگوی مشترک میان دو جریان و همچنین فعالیت مضاعف نهادهای مدنی حل خواهد شد.

عباس سلیمی‌نمین، تحلیلگر اصولگرا نیز معتقد است اصولگرایان و اصلاح‌طلبان اشتراکات زیادی دارند که می‌توانند بر سر آنها گفت‌وگو کنند تا مشکلات عمیق و ریشه‌ای را حل کنند اما با این حال عده‌ای سد راه شکل‌گیری این گفت‌وگوها می‌شوند؛ گروهی که خود را میان جریان‌های مختلف پنهان کرده‌اند.

او در گفت‌وگو با «امید ایرانیان» به تشریح چگونگی شکل‌گیری این گفتمان مشترک و همچنین نقش نهادهای مدنی و دولت در از بین بردن مسائلی عمده‌ای چون فساد می‌پردازد که مشروح آن در پی می‌آید.

آقای سلیمی‌نمین فکر می‌کنید که تا چه اندازه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نقاط مشترک دارند؟

اینکه بگوییم آنها هیچ نقطه مشترکی ندارند، بی انصافی است. چراکه من بر این باروم، آن‌ها نقاط مشترک فراوانی دارند.

چندی پیش پیشنهادی مطرح شد، مبنی بر اینکه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان کمیسیون مشترکی برای حل مشکلات ریشه‌ای کشور تشکیل دهند، به نظر شما این پیشنهاد تا چه اندازه قابلیت اجرایی داد؟

اولاً اینکه این بسیار پیشنهاد خوبی است. اما خیلی‌ها مایل نیستند که این کار صورت بگیرد و مانع ایجاد می‌کنند.

این خیلی‌ها چه کسانی یا ارگان‌هایی هستند؟

منظورم عناصر فاسدی است که در زیر لوای باند بازی، گروه گرایی و قبیله گرایی مأوا گرفته‌اند. در واقع منظورم افراد متخلف است که برای اینکه مصونیت پیدا کنند خودشان را در چتر جریانات مخفی می‌کنند.

فکر نمی‌کنید که این کار نیازمند یک کار فراجناحی مانند همان، تشکیل کمیسیون مشترک است؟

بله. این اقدام فراجناحی را می‌طلبد اما آقایان حاضر نیستد. من در نامه نگاری که با آقای کرباسچی داشتم همین موضوع را گفتم که اگر می‌خواهید با فساد مقابله کنید، کار فراجناحی کنید. شما که الان بحث شهرداری را مطرح می‌کنید، بیایید در این زمینه شهرداری امروز را بررسی کنید و حتی نمی‌خواهیم که مسائل دوره خود را بگویید.  شما که کارشناس هم هستید، بیایید و کمک کنید. اگر این کار را بکنید، بعد می‌توانیم تخلفات را در جاهای دیگر هم  بررسی کنیم و با این کار وجه اشتراکی به وجود بیاوریم. اما آنها این کار را نکردند. به نظر شما چرا نمی‌آیند؟ پاسخ این است که می‌ترسند،  بعداً به مسائل خود آنها پرداخته شود.

اصولگرایان از تشکیل این کمیسیون مشترک استقبال می‌کنند؟

بله. چرا نمی‌کنند؟ اصولگرایان، خودشان در این راستا پیشگام شدند و حتی خطاهایی که در زیر مجموعه‌شان هم صورت گرفته را به نقد کشیدند و حتی از قوه قضائیه تندتر عمل کردند. کاری که مجموعه آقای توکلی در ارتباط با شهرداری تهران انجام داد، به مراتب دقیق‌تر، مستندتر، عادلانه‌تر و بی‌طرفانه‌تر بود که حتی برخی اصلاح‌طلبان هم بسیار استقبال کردند.

پس چرا اقدامی نمی‌کنند؟ آقای عارف هم سال گذشته، پیشنهادی مشابه داد که دو جریان باید بر سر اشتراکات، صحبت کنند.

آقای عارف در این زمینه یک ویژگی قابل توجه دارد که قابل ارزیابی است اما تشکیلات اصلی اصلاح طلبان دست عارف نیست. من قبول دارم که برخی نیروهای اصلاح طلب، بسیار ارزشی هستند و می‌توان با آنها در مسیر اصلاح گام برداشت چون هیچ جریانی به تنهایی نمی‌تواند سلامت را در جامعه پاسداری کند. باید وجدان عمومی شکل بگیرد. در این صورت حالا که نیروهای فاسد امکانات و تشکیلات دارند و نیرو در مکان‌های مختلف کاشته‌اند، در این سو هم باید برابر فساد، اشتراکاتی به وجود آید و از اشتراکات بهره گرفته شود؛ اما شاهدیم که عده‌ای با تمام توان برابر این امر ایستاده‌اند و نمی‌گذارند که اجماع به وجود آید. اسلام می‌گوید، نظارت عمومی. نظارت عمومی در کنار نظارت رسمی، لازمه سلامت جامعه است و بدون نظارت عمومی، نمی‌توانیم از سلامت در جامعه پاسداری کنیم.

بحث تشکلات نیست. شما فکر کنید که آقای عارف به عنوان یک فرد اصلاح طلب، این پیشنهاد را داد و حاضر شد که پا پیش بگذارد اما اصولگرایان سکوت کردند.

خب، این بسیار خوب است و من هم معتقدم که دو جریان باید به هم نزدیک شوند و کار مشترک کنند. تا نتوانیم نسبت به مسائل مشترک و در مسیر منافع مشترک گام برداریم، افراد فرصت طلب از اختلافات، استفاده می‌کنند. چراکه یکسری افراد مایل نیستند در جامعه یک هم آوایی به وجود آید. این‌ها از اختلافات بهره می‌گیرند و مصونیت پیدا می‌کنند. در حالی که همه دلسوزان سلامت جامعه باید با هم در مورد برخی پرونده‌ها، تخلفات کار کنند. شما فکر می‌کنید که واقعاً در مورد برخی مسائل نمی‌توانند عناصر اصلاح‌طلب و اصولگرا با هم کار کنند؟ من به عنوان یک اصولگرا می گویم که قطعاً می‌توانند. چراکه آدم‌های سالم و خوبی در اصلاح‌طلبان و اصولگرایان داریم اما چرا اینها در این زمینه‌های مشترک با هم کار نمی‌کنند؟ چون عناصر فرصت طلب میدان دار هستند و نمی‌گذارند. من سه تا نامه به آقای کرباسچی نوشتم و گفتم که نمی‌گذارید در کنار قوه قضائیه نهادهای مدنی هم شکل بگیرد که حاصل اتفاق جامعه باشد.

یعنی فکر می‌کنید که تشکیل نهادهای مدنی تأثیرگذار است؟

قطعاً هست. اگر نهادهای مدنی که سالم باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند فرار کند.

بنابراین دولتی که مدعی مبارزه با فساد است باید دست نهادهای مدنی را باز بگذارد؟

بله اما نمی‌کند. این در حالی است که می‌تواند، این کار را انجام دهد. وقتی من فسادی را می‌بینم و نامه می‌نویسم بی‌اعتنایی می‌کند. در حالی که باید جواب دهد و مسئول دفتر رئیس جمهور استقبال کند ولی این کار را نمی‌کنند. چراکه نمی‌خواهند بابی باز شود که این باب مستقل از دستگاه قضا، ارزیابی‌هایی ارائه کند. این در حالی است که هر زمان نهادهای مدنی همراه با قوه قضائیه یک موضوع را دنبال کردند، اجماع ایجاد شده است و افراد نمی‌توانند جو سازی کنند که برخورد سیاسی می‌شود. آقای احمدی‌نژاد در مورد اطرافیانش مدام می‌گفت که قوه قضائیه با ما برخورد سیاسی می‌کند و از موضوع فرار می‌کرد. حالا اگر نهاد مدنی هم بود، دیگر نمی‌توانست با این ترفند، به اطرافیانش مصونیت بدهد. بنابراین باید با این ترفند مقابله کرد. به خصوص اینکه الان افراد متخلف ده‌ها رسانه و سایت دارند و نمی‌گذارند نهاد مدنی شکل بگیرد.

گفتید که نهادهای مدنی در کنار قوه قضائیه بسیار مؤثر خواهند بود. بنابراین قوه قضائیه هم باید از شکل گیری نهادهای مدنی حمایت کند.

ببینید، این تصور غلط است که قوه قضاییه به تنهایی می‌تواند سلامت را به جامعه برگرداند. چراکه به راحتی می‌توانند یک قاضی را بخرند و یا فردی را در نهادهای نظارتی و نهادهای بازدارنده، آلوده کنند و جلوی برخورد ناهنجاری‌ها را بگیرند. آنجا ما قادریم که مقابله جدی کنیم که نظارت رسمی در کنار نظارت عمومی، با هم به صورت موازی حرکت کنند. وقتی موازی حرکت کردند. اگر کسی آلوده شد، قابل تشخیص خواهد بود. در جایی اگر نهاد رسمی نظری داد که مغایر با نظارت عمومی بود، این شاعبه ایجاد می‌شود که چه شده این خطا نادیده گرفته شده است؟ در اینجا جامعه به تأمل دعوت می‌شود و می‌فهمد که کجا عدم سلامت وجود دارد.

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار