stone.jpg

همزیستی نیوز - 26 دسامبر 2003 جهان يكي از بزرگترين روزنامه نگاران خود و به نظر برخي، از وفادار ترين افراد به حرفه روزنامه نگاري را از دست داد كه بسياري از روزنامه ها براي اعلام درگذشت او تيتر «تَك مرد روزنامه نگاري» را انتخاب كرده بودند.

 آي. اف. استون ( I. F. Stone ) که در 81 سالگي در شهر بوستون آمريكا براثر حمله قلبي درگذشت، ستون مصاحبه هاي عمومي مقامات را یک «شستشوي مغزي مردم» خوانده بود و از رسانه ها خواسته بود که بدون ابراز نظر خود و استعلام نظر دیگران، آنها را نقل نکنند و مبلّغ نشوند.

 «استون» كه شش دهه روزنامه و كتاب نوشت «فلسفه روزنامه نگاري» را تنظيم كرد كه پيش از وي وجود نداشت و برپايه نظر او، مدارس روزنامه نگاري به پذيرش دانشجو ـ تنها پس از «آزمايش استعداد» پرداخته اند. به عبارت ديگر؛ مدرسه روزنامه نگاري «كارخانه ديپلم سازي» نبايد باشد زیرا که هركس بدون داشتن استعداد ويژه و وسعت معلومات عمومی نمي تواند روزنامه نگار شود. به نظر «استون» روزنامه نگار در درجه اول بايد تبليغ، تحريف و دروغ را از «خبر مطلق» تشخيص دهد و گزارش ها را برحسب توجه و ميزان مخاطب رديف بندي كند.

وي كه هشت روزنامه معروف آمريكا را سردبيري كرده بود و به مدت 18 سال هم ناشر يك هفته نامه چند صفحه ای و گاهی تکثیر بوسیله ماشین فتوکپی به نام «استون ويكلي» و ارسال آن به روزنامه نگاران، استادان دانشگاه ها و شخصیت ها بود ـ به صورت وبسایت های کنونی، با اختصاص دادن هر صفحه روزنامه به يك نوع مطلب مخالف بود و بر اين مخالفت آنقدر پافشاري كرد تا روزنامه ها هركدام داراي چند سِكشن (لائي) شدند و سِكشن اول (A) اختصاص به خبرهاي روز يافت.

استون روزنامه نگاران را به «اَمين »، نيمه امين، و غيرامين تقسيم كرد و گفت كه روزنامه نگار غيرامين بايد طرد و نيمه امين به مردم شناسانده شود تا در قبول مطالب او احتياط كنند. استون یک روزنامه نگار اینوستیگیتیو بود.

استون نوشته است: "بدون داشتن روزنامهِ واقعا مستقل و حرفه ای، هر كشور را ـ گرچه داراي انتخابات و مجلس ـ نمي توان «دمكراسي» ناميد، زيرا كه ستون هاي روزنامه (نه راديو ـ تلويزيون) بايد كارنامه هر نماينده مجلس باشد و اين كارنامه ملاك قضاوت مردم براي تجديد انتخاب آن نماينده بايد قرار گيرد و كارنامه، «حاصل كار» است ـ نه «نطق پيش و پس از دستور». براي مردم مهم است كه بدانند آيا وکيل آنان هميشه در دسترسشان بوده، و تماس تلفني، دريافت و پاسخ نامه و تماس حضوري مردم با نماينده و يا رئيس جمهوری (نماينده كل جامعه) چگونه بوده است. روزنامه هاي حزبي و یا روزنامه هوادار دولت بايد با علامت خاص (لگو) از روزنامه هاي مستقل مشخص شوند تا مخاطبان بدانند که بی طرف و عمومی نیستند. روزنامه ملّی یک کشور نبايد اعلان تجاري چاپ کند و يا اينکه روزنامه حزبي در كيوسك فروخته شود. روزنامه حزبي بايد براي اعضاي حزب و علاقه مندان آن حزب و ایدئولوژی ارسال شود. نشریه اختصاصی که برخی مؤسسات برای انتشار برنامه های خود چاپ می کنند نباید توزیع عمومی (تکفروشی) و اعلان تجاری داشته باشد و توزیع آن باید پُستی و پِیکی باشد.

 «استون» بود كه «ژورناليسم كُمباتيو» را ابتكار كرد. وي هر روز ده روزنامه مختلف را دقيقا مي خواند و در ستون (مقاله) همان روز خود، تفاوت انشاء و عناصر خبري، و اختلاف در عرضه خبرها را كه در آنها به دست آورده بود مي نوشت و اين كار خودرا «افشاء روزنامه ها» و روشن ساختن مخاطبان (مردم) عنوان داده بود.

«استون» درپايان هر سفر يك كتاب نوشت. در سال 1956 از شوروي ديدن كرد و نوشت كه در شوروي مردم بيش از كشورهاي كاپيتاليست استثمار مي شوند و رهبران شوروي و مقامات دولتی این جماهیریه به سوسياليسم مؤمن و صادق نيستند و درحالي كه از برابري حرف مي زنند براي خود بيمارستان و فروشگاه اختصاصي دارند. پس از ديدار از اسرائيل نوشت كه فلسطين بايد به صورت فدراسيوني از اعراب و يهوديان درآيد تا در آرامش بسر بَرد. استون توصیه کرده است که یک روزنامه نگار پس از کسب تجربه و معروفیت، هرچند وقت یک بار به مسافرت رود و شرح مشاهدات خودرا با عکس در روزنامه و مجله منتشر و یا کتاب کند و این کتاب باید عنوان کتاب ژورنالیستی داشته باشد که نوع خاصی است.

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار