عید نوروز هماره یادآور دگرگونی، از فصلی سرد به فصلی پر از جنب و جوش زندگی و زنده شدن طبیعت بوده است. با خیزش طبیعت در فصل بهار است که شادمانه ترین رنگ ها در دشت و دمن پاشیده می شود، جویباران جاری و آواز پرندگان در شاخسار درخت طبیعت از سر گرفته می شود. لاله و سبزی، از نهفت خود سربرآورده ، زندگی دوباره یافته، امید به فردایی بهتر را نوید داده است.
اما چندین سال است که آمدن نوروز و آغازیدن فصل بهار ، چهره دیگری از واقعیت های تلخ را بر اکثریت جامعه ما بالاخص جمع فرودستان نمایان ساخته ، و اختلافات طبقاتی بین اقلیتی قلیل بر سر خوان غنا نشسته و اکثریت کثیر نادار با سفره ای حقیر، حائل و پرچینی سترگ کشیده است.
سال کهنه و پوسیده جاری در حالی سپری شده، و برای سالی نو و بهاری پر طراوت جا خالی می کند، که با ادامه سیاست های نخ نما شده، هیچ چشم اندازی برای بر انداختن پرچین های حائل بین فقر و غنا ، و فرو ریختن دیوار بین طبقات دارا و ندار، و بهبود اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم وجود نداشته ، و هرگونه بهبود اوضاع در گرو ادامه فریاد حق طلبانه و مبارزات عدالت جویانه، و آزادی طلبانه مردم می باشد که تا پای جان بر علیه ظلم طبقاتی و ستم ساختاری، و بر علیه گرانی و تورم ، و انواع به قول سیاست مداران حاکم بر کشور ؛ ناترازی های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و... مبارزه و مقاومت می کنند. سال هاست که مردم ستم دیده کشور با تشدید مداوم بحران اقتصادی رکود- تورمی و کوچک شدن سفره های مختصرشان آشنا هستند. در سال و سنوات گذشته بالاخص سالی که در حال گذر از آن هستیم، انواع بحران ها و به قول حاکمان ؛ ناترازی ها همه مرزهای گذشته را چهار نعل در نوردیده، و بیکاری و فقر گروه هایی از جامعه را که پیشتر طبقه متوسط خوانده می شدند را نیز به اعماق دره ی فقر و فلاکت افکنده است.
فرار سرمایه اعم سرمایه مادی و انسانی و فرا مغزها از نتایج تعمیق انواع بحران های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است که در سال 1403 رکوردها راشکسته است.افزایش سرسام آور تورم مزمن، و گرانی کمرشکن و فقر دهشتناک طبقات فرودست جامعه، به طور مستقیم ناشی از نامدیریتی و ناکارآمدی مدیریتی نظام حاکم بر کشور بوده ،که انواع ناترازی ها را رقم زده است. فساد گسترده، تحریم های اقتصادی و هزینه های سیاست های غلط داخلی و بین المللی سیاستمداران، از عوامل موثر در شکل گیری وضعیت کنونی معیشتی مردم بوده است. بودجه سالی که در شرف شروع آن هستیم نمونه روشن از وضعیت اقتصادی رو به وخامت است که نتیجه اش نشانه رفتن سفره کوچک و خالی اقشار مستضعف کشور خواهد بود.
در نهایت، آیا با چنین چشم اندازی از وضعیت معیشتی جمعیت کثیری از جامعه، می توان پرچین های طبقاتی فقر و غنا را برانداخت و عید نوروز و جشن و شادمانی را همگانی تر کرد. آیا می توان کاری کرد که همه اقشار جامعه، از همه مواهب به اندازه نیاز انسانی بهره گیرند، و طراوت باغ و جوشش جویباران برای همه باشد، و زیبایی ها نه در چشم اندازها، بلکه جزئی از زندگی همه انسانها بوده، و عید و بهار برای انسانی زیستن و بهره مند شدن همه، از مواهب آن، از برای همه باشد. تا همگان بتوانند از زیبایی های زندگی و آنچه که تکامل بشری اعم از ذهنی و عینی به ارمغان آورده، عادلانه بهره مند شوند.
امید که چنین باد، و عید و بهار برای همه مبارک و شادی آفرین باشد.
به هر حال؛ بهار است و معجزه هایش، و ما سجده نشین گل های باغچه.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.