b_300_300_16777215_00_images_0104_000.jpg

من همیشه اعتقاد داشته و دارم که اگر حقوق ما مردها در این جامعه در عرصه های مختلف به صورت قانونی و فراقانونی تضییع می شود، میزان این تضییع در قبال حقوق زنان مضاعف است.

یعنی زنان همین که به دنیا می آیند کافیست تا تهاجم برای تضییع حقوق آنها از هرطرف آغاز شود، این مهاجمان چه کسانی  هستند:

اول از همه، برخی از ما پدران هستیم که به محض اینکه هنگام تولد فرزندمان خبر می دهند نو رسیده، پسر نیست، اخم مان توی هم می رود و از همان اول به انسانی که تمام وجودش به وجود ما گره خورده است، قلبا خوشامد نمی گوییم!     

دوم، برخی از ما برادران هستیم که به خواهرمان نه به عنوان یک انسان مستقل و آزاد که یک انسان وابسته و اسیر نگاه می کنیم، انسانی که من به عنوان برادر، مسئول زندگی او می شوم، با این نگاه که دختر ذاتا ضعیف و قادر به تشخیص مصالح خود نیست!

سوم، برخی از ما مردان هستیم که به زنان مان نه تنها پس از ورود آنها به خانه مشترک مان، بلکه قبل تر، به خانه مادرشان پیام می دهیم که حواسش جمع باشد که صاحب و مالکی دارد! و به قول معروف گربه را دم حجله می کشیم!

چهارم، برخی از ما بهتران!! هستند که از قضا در یکی از سه گروه یاد شده حضور دارند و اتفاقا دستی هم بر آتش دارند! یعنی ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه دست به دست هم دادند تا آنها در جایگاهی قرار بگیرند که بتوانند درباره حقوق زنان نظر بدهند و قانون، مقررات و آیین نامه  وضع کنند تا عده ای برای اجرای این قانون، چوب به دست در کوچه و خیابان دنبال زنان و دختران راه بیافتند!

پنجم، برخی از ما مردان و متاسفانه زنان هستیم که نمی دانم چرا با جنس زن کلا مخالفیم و همه کاسه کوزه ها را بر سر زنان می شکنیم، یعنی از نظر ما هرجا سخن از اخلاق و عفاف است، این زن است که باید پاسخگو باشد، این زن است که باید مواظب باشد، ای زن است که باید رعایت کند و این زن است که باید محکوم شود. این مردان و زنان ضد زن، همه جا هستند، در خانه، کوچه، خیابان، تاکسی، اتوبوس، مترو، بازار، اداره، شرکت، سازمان، وزارتخانه، دولت، مجلس و .....همه اینها هم، چنان حق به جانب درباره زنان موضع می گیرند که نعوذبالله حکم رسمی از خدا در جیب دارند و خود را موظف به اجرای آن حکم می دانند!

گرچه مشخص است که این معضل در جامعه ما جنبه شخصی ندارد و حاصل فرایند یک جریان فرهنگی است که در یک دوره چندین دهه ای، شرایط فعلی را رقم زده است که البته نمی توان این جریان را حتی جریان غالب تصور کرد، بلکه یک جریان تحمیلی است که به عنوان جریان اصیل و مردمی قلمداد می شود.

در چنین شرایطی من در حیرتم که زنان این سرزمین به کدامین گناه باید مجازات شوند و تن نحیف و روح شکسته آنها چگونه این همه هجمه را که روزانه بر سر و روی شان آوار می شود، تحمل می کند!

و البته وقتی می بینم این تن های نحیف، چون کوه محکم و استوارایستاده اند و با سرافرازی در تمامی جبهه ها از موجودیت خود قهرمانانه دفاع می کنند، نه تنها به خود، بلکه به تمامی مردان این سرزمین که تبعیض بین زن و مرد را بر نمی تابند، نهیب می زنم که در کجای تاریخ مبارزه این قهرمانان ایستاده ایم؟

 تاج محمد کاظمی

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار