بسیاری از والدین کودکان و نوجوانان خود را تا دم در مدرسه می رسانند و خوشحالند که هرجا که می روند کودک خود را همراهی می کنند غافل از اینکه تنها همراهی در خیابان و مدرسه کفایت نمی کند و خطراتی از جمله دوستان ناباب، مصرف مواد و دیگر خطراتی که حتی فکر والدین نیز به ذهنشان خطور نمی کند، در غیبت دوست نبودن با کودک در کمین فرزندانشان است.
فرقی نمی کند مدرسه شاهد باشد یا تیزهوشان، نمونه دولتی یا غیرانتفاعی و عادی، منطقه پایین باشد یا بالا، از هر نوعش باشد والدین نباید به اطمینان این اسامی از فرزندانشان غافل باشد، بحث سر مدرسه نیست، بر سر آن است که والدین فکر می کنند اگر فرزند خود را در فلان مدرسه خوب یا فلان آموزشگاه معتبر یا باشگاه ورزشی ثبت نام کنند و فرزند رفت و آمد دیگری غیر از این مکان ها نداشته باشد، دیگر هیچ چیزی نه مواد و نه حتی سیگار، فرزندشان را تهدید نمی کند.
بسیاری از الگوهای مصرف مواد و دخانیات و دیگر آسیب ها از پدر و مادرها و فامیل و آشنایان به کودک منتقل می شود اما در اینجا از الگوی همسالان غفلت شده است؛ بسیاری از کودکان و دانش آموزان با مهارت «نه گفتن» غریبه هستند و در بین همسالان خود برای کم نیاوردن حاضرند هرکاری کنند. آسیب های اجتماعی بین کودکان و نوجوانان از چشم دیگر اقشار جامعه نامرئی نیست؛ پس از تعطیلی مدارس می توان دانش آموزانی را در خیابان ها دید که سیگار به دست دارند و یا با الفاظ زشتی یکدیگر را مورد خطاب قرار می دهند اما والدین فکر می کنند کودک آنها از این آسیب ها مبرا است و بهترین فرزند روی زمین را دارند.
دوستی داشتم که تعریف می کرد فرزندش بسیار نجیب و سر به زیر است. این پسر نوجوان حتی به طورکامل به فرائض دینی خود نیز عمل می کرد. این نوجوان هرگاه او خانه نبود لحظه به لحظه با او تماس می گرفت و می پرسید که مثلا غذا را گرم کنم یا خانه را مرتب کنم؛ روزی او زودتر از سر کارش به خانه بازمی گردد و پسرنوجوانش را با یکی از دوستان ناباب می بیند. پدر دیگری نیز برایم تعریف می کرد که حتی در اتاق فرزندش دوربین گذاشته بود و دخترش از اخلاق و رفتار خوب زبانزد فامیل بود اما در نهایت متوجه می شود که دختر نوجوانش گل مصرف می کند. این مسائل ناشی از این می شود که به طورمثال آن پدر به دوربین و آن مادر نیز به فرائض دینی ظاهری اطمینان کرده بود غافل از اینکه مسائل تربیتی، دینی، عقیدتی و محبت و دوستی با کودک توامان در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان نقش دارند و یکی به تنهایی کفایت نمی کند.
خطرات برای دانش آموزان فقط به مواد و سیگار ختم نمی شود؛ بسیاری از خطرات نوپدیدی در ایران در رابطه با آسیب های جنسی نیز آنان را تهدید می کند که به علت تابو بودن به راحتی قابل تشخیص و بیان نیست. بسیاری از تین ایجرها (نوجوانان 13 تا 19 سال) از مدارس و طبقات اجتماعی گوناگون با آسیب های نوپدیدی روبرو هستند. بنابراین حتی والدین نباید خیالشان راحت باشد که به طورمثال دخترم با جنس مخالف ارتباطی ندارد و من دیگر کاری به او نداشته باشم. این درحالی است که شاید حتی غفلت از تنها ماندن نوجوانان همجنس نیز خطراتی را متوجه آنان کنند. نوجوانی علت گرایش خود به آسیب را برایم ترند (مد) اجتماعی و نوجوان دیگر علت را محدودیت ها، عنوان می کرد. می گفت دوران شما گذشته است، اگر من با همسالان خود همراهی نکنم دیگر دوستی نخواهم داشت. موبایل و شبکه های اجتماعی نیز به این به اصطلاح ترندهای اجتماعی دامن می زنند. شاغل بودن والدین نیز وقت کمی برای رسیدگی به امور فرزندان در اختیارشان قرار می دهد و در این شرایط الگوپذیری نوجوانان از همسالان خود شدت می گیرد و وای به روزی که یکی از این همسالان هم دچار آسیب باشد و هم نقش مدیریتی گروه همسالان را برعهده بگیرد آنگاه است که می تواند عده زیادی از نوجوانان را به یک آسیب اجتماعی ترغیب کند و اطمینان بیش از حد والدین به فرزند خود یا به شیوه های تربیتی شان می تواند زندگی کودک و نوجوان را تباه کند.
سادات حسینی خواه
منبع: ایرنا
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.