از عمر جمهوری اسلامی ایران چهل سال می گذرد و اگر هر دو سال دو انتخابات و بطور متوسط هرسال یک انتخابات برگزار شده باشد چیزی حدود چهل انتخابات را این ملت پشت سر گذاشته اند که شاید در دنیا بی نظیر باشد. این همه انتخابات که به جرات می توان گفت هزاران میلیارد تومان هزینه بر دوش این ملت برجای گذاشته است، گرچه برای اقشار خاصی منافعی داشته است اما لاینحل ماندن بسیاری از معضلات در بخش های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و بخصوص بین المللی کشور نشان می دهد که این همه انتخابات به رغم تکرارهای فراوان ( مجلس شورای اسلامی 10 بار، ریاست جمهوری 12بار، خبرگان رهبری پنج بار و شوراهای شهر و روستا نیز پنج بار) کارآیی لازم نداشته، چرا که اگر حداقل هرکدام از این نهادهای برآمده از انتخابات به همان اهدافی که در قانون برای آنها تعیین شده بود در دور اول، دوم یا در دوره های بعدی رسیده بودند، این معضلات و مشکلات برزمین مانده و حل نشده در این کشور وجود نداشت.
ممکن است سئوال کنید که این همه انتخابات نتوانسته این معضلات و مشکلات مملکت را حل کند، آیا انتخابات مجلس یازدهم می تواند دسته گلی به سر این کشور بزند!
در پاسخ باید بگویم که دسته گلی که باید از مجلس آینده انتظار داشت تا به سر این کشور بزند نه از جنس انجام وظایف ذاتی مجلس از قبیل حل معضلات و مشکلات جامعه، که باید از جنس کاملا متفاوت از آن باشد، به این معنی که این مجلس باید برای اولین بار به سمت صاحبانش یعنی رای دهندگان برگردد و عنان اختیارش نه در دست باندهای قدرت مرئی و نامرئی که در دست مردم باشد! پرواضح است که در چنین شرایطی دیوارعظیم و آوار انباشته معضلات و مشکلات این جامعه، یکی پس از دیگری در حداقل زمان فرو خواهد ریخت.
برای اینکه مجلس پیش رو به دست مردم بیافتد چکار باید کرد؟
نگارنده با توجه به اینکه از ابتدا شاهد شکل گیری و تکوین این وضعیت ناکارآمد انتخابات در این کشور بوده است در این واپسین روزهایی که مردم و رای آنها، دست بالا را دارد و همه قدرت ها، مجریان، ناظران و بخصوص کاندیداها به دست و پا افتاده اند تا به لطایف الحیل، گوهر گرانبهایی به نام رای را از کف دست مردم بربایند، از رای دهندگان می خواهد که این گوهر گرانبهایشان را به ثمن بخس نفروشند و از این سلاح پرقدرت خود به بهترین نحو برای رسیدن به حقوق حقه خود استفاده کنند.
چگونه از رای خود برای منافع خود استفاده کنیم؟
قبل از هرچیز باید بدانیم که اگر قرار است ترکیب و کیفیت نمایندگان مجلس آینده، مانند مجالس گذشته باشد و صرفا اسامی و چهره ها عوض شود، آب از آب در جامعه تکان نخواهد خورد و درب مجلس نیز درهمان پاشنه سابق خواهد چرخید.
حتما این سئوال قابل طرح است که با قلع و قمعی که درخصوص داوطلبان این دوره انتخابات انجام شده و بسیاری از افراد شایسته از ابعاد اخلاقی، علمی و اجرایی به دلایل واهی از دور رقابت ها کنار گذاشته شدند، مگر می شود افرادی متفاوت از نمایندگان سابق را از میان این تعداد معدود کاندیداها پیدا کرد و به مجلس فرستاد.
در پاسخ من معتقدم که اگر قرار است مجلس آینده متفاوت از همه ادوار گذشته باشد، خیلی تفاوتی نمی کند که نمایندگان آن حتما در همه ابعاد سرآمد و کارامد باشند، به این معنی که ما در مجالس گذشته کم نداشتیم نمایندگانی که در تخصص، تجربه و حتی اخلاق سرآمد بودند و رزومه تحصیلی و شغلی آنها مملو از عناوین و درجات بالایی بود، اما در طول چهارسال، هشت سال ، 12 سال و حتی بیشتر که بر صندلی سبز مجلس تکیه زدند، کاری جز انجام امور عادی و معمولی نمایندگی و تایید عملی شرایط موجود کشور که هرکس دیگر نیز به جای آنها بود به راحتی از عهده آن برمی آمد، انجام ندادند و به قول معروف آهسته می آمدند و آهسته می رفتند تا گربه شاخ شان نزند!
بنا براین می توان گفت که اگر همه فیلترها هم به عنوان مثال از میان برداشته می شد و همه افراد با هر اندیشه، اعتقاد، گرایش و سلیقه وارد عرصه انتخابات می شدند ولی مهم ترین و اساسی ترین خصوصیت لازم برای این دوره انتخابات، یعنی شجاعت در دفاع از حقوق مردم را نداشته باشند، کاری از این مجلس نیز بر نخواهد آمد.
حال ببینیم در این انتخابات چه کسانی به عنوان نماینده واقعی مردم مستحق رفتن به مجلس هستند، به عبارت دیگر، ما اگر قرار است رای بدهیم به چه کسی و به چه کسانی باید اعتماد کنیم که وقتی بر کرسی مجلس تکیه کردند موکلان خود را فراموش نکنند و به قول و قرار خود پا برجا بمانند.
طبیعی است که نمی توان به قول و قرارهای این کاندیداها اعتماد کرد و دلیل روشن آن سابقه چهاردهه نمایندگان ادوار مجلس است که نتایج عملی عملکرد آنها نیز بر همگان روشن است، پس مردم چگونه می توانند مثل سابق بازی نخورند و کالای بنجل با رنگ و لعاب به آنها قالب نشود.
من اگر قرار است از میان این کاندیداها به کسی یا کسانی رای بدهم بطور قطع با ذره بین دنبال اسم هایی می گردم که صاحبش دارای این خصوصیات باشد:
- هیچ سابقه ای در مجلس فعلی و مجالس گذشته به عنوان نماینده نداشته باشد، چرا که اگر شجاعت و توانمندی لازم را داشت حداقل در چهارسالی که در مجلس بوده با تمام وجود برخلاف جریان منفعل مجلس عمل و امکانات پرزرق و برق مجلس را فدای حقوق موکلان خود می کرد. چون این کار را نکرده، بلکه با جریان حاکم در مجلس همراهی و همکاری کرده، معلوم است که اگر این بار نیز قدم به مجلس بگذارد شق القمر که نمی تواند بکند و روز از نو روزی از نو!
- هیچ سابقه ای در مدیریت های میانی و کلان در دولت فعلی و دولت های پیشین و سایر قوای کشور نداشته باشد، چرا که همه می دانیم انتخاب آنها در مدیریت ها نه براساس شایستگی شان، بلکه براساس معیارهایی بوده است که نمایندگان واقعی مجلس حتی یک لحظه نیز درمبارزه با آنها نباید درنگ می کردند. طبیعی است کاندیدایی که سال ها در پست های مختلف مدیریت این جامعه( که از طریق روابط نه ضوابط به آن دست یافته بود) جا خوش کرده بود در صورت رفتن به مجلس، هیچ انگیزه ای برای مبارزه با تبعیض و رانت بازی که خودش از مزایای بی شمار آنها استفاده کرده بود، نخواهد داشت.
- هیچ سابقه و شائبه ای در شراکت با باندهای قدرت و ثروت در کارنامه زندگی خصوصی و اجتماعی خودش نداشته باشد. طبیعی است کاندیدایی که به رغم نداشتن پست های رسمی، از قبل روابط خاص با کانون های قدرت، پول و پله ای بهم زده و تشکیلات اقتصادی یا اجتماعی به ظاهر خصوصی راه انداخته است، اگر به صندلی سبز مجلس با آن همه امتیازات و مزایای قانونی، سیاسی و اقتصادی هم دست پیدا کند، چه ها که نخواهد کرد!!
حال ممکن است بگویید اگر این سه گروه را از لیست انتخاب های مان حذف کنیم دیگر کسی نمی ماند که با فضا و معادلات قدرت در مجلس و دولت و کلا حکومت آشنا باشد و بتواند از حقوق موکلان خود دفاع کند!
من می گویم نیازی نیست کاندیدای منتخب ما به قول معروف گرگ باران دیده باشد و در مقابل فشارهای سیاسی، جناحی و گروهی بتواند دوام بیاورد، بلکه ما کسی را می خواهیم که به غیر از خدا و قدرت مردم به جایی تکیه نکند و شفافیت و صداقت را عملا سرلوحه همه فعالیت هایش قرار دهد.
کاندیدایی که امروز ما می خواهیم کسی نیست که با تشکیلات عریض و طویل، تبلیغات چند صد میلیاردی، تحصیلات چندین دکتری وفوق لیسانسی و مهم تر از همه تجربیات به اصطلاح اجرایی و تقنینی، 24 ساعته شهر ها و روستاها را روی سر مردم خراب کند و رای جمع کند.
بلکه کاندیدای منتخب ما می تواند فردی گمنام با حداقل تحصیلات و تجارب موردنیاز اما بری از همه آلودگی های سیاسی واقتصادی باشد و تنها یک خصوصیت بارز و منحصر بفرد داشته باشد و آن هم چیزی نیست جز شجاعت و قدرت دفاع از حقوق همه موکلان خود در مجلس!
حال می رسیم به صفحه پایانی این دفتر که ببینیم چگونه چنین کاندیدایی را در میان خیل کاندیداها پیدا کنیم و مهم تر از پیدا کردن، چه تضمینی است که او وقتی وارد مجلس شد به موکلان خود خواسته یا ناخواسته پشت پا نزند!
من معتقدم که به برکت ابزاری که امروز چون عقاب بر سر افراد و گروه های غیرآشکار و غیرشفاف، 24 ساعته در پرواز است و به قول معروف مو را از ماست بیرون می کشد، یعنی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می توان کارهای بزرگی کرد، کارهایی که حکومت ها و دولت ها با ایجاد و تاسیس صدها سازمان و نهاد با صرف هزاران میلیارد از بیت المال موفق نشدند آن کارها را انجام بدهند و آن پاسخگو کردن هرکسی که به مردم قول می دهد.
البته این به این معنی نیست که با ضبط صدا، تصویر و فیلم افرادی که به مردم قول می دهند می توان با پخش آن در فضای مجازی در موعد مقرر، طرف را مجبور و مجاب به پاسخگویی کرد، بلکه نگارنده معتقد است که با تمهیداتی می توان این ابزار را در خصوص کاندیداها بکار گرفت و از آن برای شناخت نیت واقعی کاندیداها، دفاع از حقوق رای دهندگان و پاسخگو کردن نمایندگان و عمل کردن به وعده ها و قول و قرارهای شان استفاده کرد.
روال کار هم می تواند این گونه باشد که گروه ها و محافل مرجع در هرحوزه انتخابیه مطالبات و خواسته های اصلی و اساسی موکلین را در قالب فیلم، تصویر و متن از کاندیداها بپرسند و پاسخ آنها را نیز در همان قالب ها ضبط کنند و فقط یک نکته کلیدی را در پایان صحبت های کاندیداها فراموش نکنند و آن می تواند این باشد که به هرکاندیدا ضرب العجل زمانی تعیین شود، به این معنی که کاندیدا باید به زبان خود و در جلو دوربین به مردم قول بدهد که فی المثل اگر در دو دوره شش ماهه نتواند به وظایف اصلی خود مطابق وعده های داده شده عمل کند، از کرسی نمایندگی مجلس استعفا دهد!
این روش و نحوه سخن کاندیداها در این فیلم می تواند درون و نیت واقعی آنها را برملا کند به این معنی که اگر کسی شیفته خدمت است با صراحت این ضرب العجل را می پذیرد ولی اگر شیفته قدرت است بطورطبیعی اما، اگر، تبصره و شرط و شروط برای آن می گذارد که تفاوت این دو برخورد، بهترین معیار برای انتخاب فرد شایسته می تواند باشد.
مضاف بر اینکه این فیلم بهترین مدرک برای پاسخگو کردن کاندیداهایی است که به مجلس راه می یابند، موکلان با در اختیار داشتن این فیلم می توانند نماینده را در موعد مقرر به چالش بکشند.
طبیعی است تخطی نماینده از قولی که داده است به مثابه بازپس گرفتن رای از سوی موکلان از نماینده در قالب یک اقدام سمبلیک خواهد بود، ولی انتشار گسترده فیلم در فضای مجازی می تواند تا حد زیادی نماینده را در نزد افکار عمومی بخصوص در حوزه انتخابیه اش با چالش های جدی مواجه سازد، که این، شاید قدمی کوچک از سوی رای دهندگان و عبرتی بزرگ برای نمایندگانی باشد که به رای مردم نه به عنوان امانت که به عنوان ضمانت ارتقاء خود و اطرافیانش نگاه می کنند!
تاج محمد کاظمی
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.