ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - اصغر فرهادی پیش از اکران عمومی فیلمش در هند نسبت به آینده سینمای این کشور ابراز امیدواری کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه «The Stattesman»، در پیش‌نمایش ویژه فیلم «فروشنده» قبل از آغاز اکران عمومی این فیلم در هند که توسط آکادمی تصاویر متحرک هند تدارک دیده شده بود، «اسمریتی کایران» رئیس جشنواره فیلم بمبئی پیام ویژه‌ای را از سوی اصغر فرهادی برای مخاطبان هندی خواهند.

در این پیام آمده است: "تاکنون چندین بار به هند و جشنواره فیلم بمبئی آمده‌ام و انچه برایم بسیار قابل توجه بوده عشق و علاقه سینمادوستان جوان هندی است. انها سینما را به شکلی بسیار جدی دنبال می‌کنند و بسیار پرشور هستند. من نسبت به آینده سینمای هند بسیار خوشبین هستم. پیام‌ها، ایمیل‌ها و نامه‌های فراوانی از سینمادوستان هندی دریافت می‌کنم و این چیزی است که مایه آرامش است و من میبینم که نگرش و رابطه مخاطبان هندی با سینما بسیار مهم و شفاف است.

فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی برنده دو جایزه از جشنواره کن و همچنین اسکار بهترین فیلم خارجی زبان از تاریخ 31 مارس (11 فرودین) در سینماهای هند اکران عمومی می‌شود.

ساخته فرهادی تاکنون به فروشی بالغ بر 2.24 میلیون دلار در سینماهای آمریکا دست یافته و در میان سایر کشورهای خارجی بهترین عملکرد را با بیش از 1.8 میلیون دلار در سینماهای فرانسه به ثبت رسانده است. سینماهای ایتالیا و اسپانیا نیز به ترتیب با بیش از 828 و 426 هزار دلار و یونان و بریتانیا با 220 و 110 هزار دلار از دیگر بازارهای موفق خارجی فیلم «فروشنده» بوده‌اند.

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - جمعی از مردم و هنرمندان به همت خانه سینما بعدازظهر بارانی 13 اسفند ماه در موزه سینما گردهم آمدند تا از اصغر فرهادی و گروه فیلم‌ «فروشنده» برای دریافت دومین اسکار سینمای ایران تقدیر کنند.

به گزارش ایسنا، اصغر فرهادی در مراسم تقدیرش گفت: من اصلا قرار نبود، فیلم «فروشنده» را بسازم و می‌خواستم فیلمی در جایی دیگر کار کنم. اما به طور اتفاقی و احساسی خواستم این فیلم را بسازم و خوشحالم که آن تصمیم احساسی را با همه گرفتاری‌هایی که برای فیلم بعدی‌ام به وجود آورد، گرفتم.

کارگردان فیلم «فروشنده» اظهار کرد: فردا شب برای مدتی طولانی به سفر می‌روم و امشب خاطره خوبی بود که برای من ساختید.

او با قدردانی از مردم و همکارانش از عباس کیارستمی یاد کرد و گفت: اگر او امشب اینجا بود، ردیف اول می‌نشست و احتمالا صحبت هم می‌کرد! جایش خیلی خالی است و حیف است کسی که در سینمای ایران و جهان حق دارد را به سادگی از دست دادیم.

وی همچنین با گرامی داشتن یاد یدالله نجفی از همکارانش در فیلم «فروشنده» و خانه سینما که برنامه تجلیل از او را تدارک دیده بودند قدردانی کرد و افزود: از این رویه برگزاری نکوداشت‌ها تشکر می‌کنم. آن هم نه به خاطر اینکه برای خودم برگزار شده بلکه از این جهت که در فضایی که احساس دلسردی وجود دارد، چنین اتفاقاتی خوشایند است. همچنین این جایزه و موفقیت‌ها را به شخص خودم متعلق نمی‌دانم و آرزو می‌کنم از این مهری که به من دارید و مردم به من دارند، دچار کبر و غرور نشوم و قدردان باشم.

 

ادامه مطلب...

اصغر فرهادی با این جملات سخنان خود را پایان داد، اما هنگامی که می‌خواست در جای خود بنشیند، یکی از حاضران با صدایی بلند خطاب به او گفت که من پیش از این در جایی شماره‌ام را به شما دادم و قرار بود از من برای بازی دعوت کنید اما این کار را نکردید و به من بدهکار هستید.

فرهادی پس از این صحبت‌ها اظهار کرد: دعا کنید! خدا توانی به من بدهد که با همه حاشیه‌ها فقط روبروی‌ خود را نگاه کنم و دلگرم باشم که باز هم اینجا کار کنم.

او با اشاره به اینکه این صحبت بهانه‌ای شد که حرفهای ابتدایی‌ام را بیشتر باز کنم، یادآور شد: نوروز دو سال قبل وسایل‌ام را جمع کرده بودم و حتی چمدان‌ام را بسته بودم و می‌خواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این شهر و کار کردن در من وجود داشت و خوشحالم که آن نوروز در این جا ماندم و یادم است که در خیابان بودم که به دستیارم در اسپانیا زنگ زدم و گفتم حال من، حالی نیست که به آنجا بیایم.

این کارگردان اظهار کرد: دعا کنید خدا توانی به من بدهد که با این حاشیه‌ها باز بر گردم و این جا فیلم بسازم، چون فیلم ساختن در این جا برای من فیلم سازی با دلم است اما در آنجا با عقلم.

پیش از سخنرانی اصغر فرهادی،سینماگران و برخی هنرمندان حاضر در برنامه صحبت کردند.

همایون اسعدیان کارگردان سینمای ایران که اجرای برنامه را برعهده داشت، در همان ابتدای مراسم با اشاره به اینکه در شرایطی که هر روز در گوشه‌ای از جهان صدای جنگ شنیده می‌شود، در ادامه اینگونه سخنانش را ادامه داد: ما افتخار می‌کنیم که سینمای ایران، مروج صلح، دوستی فارغ از هر نژاد، رنگ و مذهبی است.

 

شاهسواری: ما با سینمای خود با دنیا حرف می‌زنیم

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما هم در سخنانی ضمن عذرخواهی از تمام مهمانانی که در بیرون از سالن مانده بودند،گفت: کم کم باید برای افتخارآفرینی سینمای ایران فکر دیگری کنیم و شاید سال آینده در همین موقع باید در استادیوم آزادی جمع شویم.

وی با اشاره به درگذشت کاظم فریبرزی و مهین کسمایی در روزهای گذشته یاد یدالله نجفی صدابردار فقید فیلم «فروشنده» را که در میانه فیلمبرداری درگذشت، گرامی داشت.

شاهسواری بیان کرد: در جهان فعلی آوای تاریخ و تمدن ما و شور و هیجان سینمای ایران پراکنده می‌شود و این جهان بدون این آوا حتما چیزی کم دارد. ما با سینمای خود با دنیا حرف می‌زنیم و ایجاد همدلی می‌کنیم و مردم را به سمت خود و به قصد مفاهمه جلب می‌کنیم.

مدیرعامل خانه سینما خطاب به اصغر فرهادی گفت: تو ثابت کردی که سینمای ایران محصول یک نفر یا دو نفر نیست. ما به سهم خود از تو سپاسگزاریم و متاسفیم که جمع بزرگتری را نمی‌توانیم اینجا میزبانی کنیم، اما هر پیروزی تو برگ زرین دیگری در سینمای ایران است.

 

بزرگ‌نیا: یک فیلم بدون نقد و چالش فیلمی مرده است

در بخش بعدی این مراسم محمد بزرگ‌نیا  رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: باید قبول کنیم اتفاق مهمی در سینمای ایران رخ داده و کسب دو جایزه اسکار توسط فرهادی ارزش و اعتبار سینمای ایران را نه در داخل بلکه در خارج از کشور هم فوق العاده بالا برده است و این مسئله را حتی مخالفان هم نمی‌توانند نادیده بگیرند.

او با تبریک به اصغر فرهادی برای دومین جایزه اسکار و رفتار هوشمندانه‌اش پیش از دریافت جایزه اظهار کرد: باید تبریک گفت؛ برای آنکه اصغر فرهادی با «فروشنده» گسترده‌ترین فضای نقد و اظهارنظر را در جامعه ایران به وجود آورد. یک فیلم بدون نقد و چالش فیلمی مرده است بنابراین نقد منفی هم می‌تواند دارای ارزش باشد، به شرط آنکه در پوشش نقد، شادکامی را تلخ نکنیم.

بزرگ نیا اضافه کرد: تبریک آخر را هم برای این می‌گویم که فیلمی ساختید که با ارزش ترین جوایز را از آن خود کرد و در داخل و خارج از کشور از آن استقبال شد، هر چند امروز جای عباس کیارستمی خالی است و اگر بود حتما از این جایزه خوشحال می‌شد.

 

 

ادامه مطلب...

ایوبی خطاب به فرهادی چه گفت؟

در ادامه این مراسم رئیس سازمان سینمایی هم که در سالن موزه سینما حاضر بود خطاب به اصغر فرهادی گفت: می خواستم به عشق شما مطلبی بنویسم ولی نتوانستم. به همین دلیل می‌خواهم حرف بزنم اما نمیدانم چه بگویم! چون فکر می‌کنم این جا باید با زبان دل صحبت کرد، آنهم وقتی که اهل دل و معرفت در این جا هستند.

حجت الله ایوبی با یادآوری خاطره خود از اولین باری که فیلم «فروشنده» را در دفتر این فیلمساز دیده است،گفت: آن زمان آقای فرهادی گفت که فکر می‌کند؛ فیلم «فروشنده» را مردم ایران دوست خواهند داشت و من هم گفتم که اصغر فرهادی در درجه اول برای مردمش فیلم می‌سازد و فیلمساز مردم ایران است. او از جایی آمده و ریشه در خاک دارد. عاشق وطن‌اش است و همه جهان او را دوست دارند.

او با بیان اینکه عباس کیارستمی هم چنین ویژگی‌هایی داشت، یادآور شد: یک روز از او (کیارستمی) پرسیدم چطور شد با این عشق در این جا ماندی؟ و او گفت: من این امامزاده «چیذر» را با جهان عوض نمی‌کنم. پس این سینماگران ما هستند و من تاسف می‌خورم که گاهی متن‌هایی را می خوانیم یا حرف‌هایی را علیه این سینماگران می‌شنویم.

ایوبی با اشاره به اینکه موفقیت اسکار و جایزه کن برای سینمای ایران افتخار است از روزی یاد کرد که در جشنواره کن قرار بود فیلم «فروشنده» به نمایش گذاشته شود و رئیس جشنواره کن از اثر فرهادی به عنوان سینماگری از "ایران کشور سینما" یاد کرده بود.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: عربستان سعودی حاضر است، تمام چاه‌های نفت اش را بدهد اما بگویند عربستان سعودی کشور هنر است،  ولی نخواهند گفت. کشور سینما یعنی کشوری که نمی‌توان آن را تروریست خواند. این ارزش سینمای ایران است و کار بزرگی است که اهالی سینمای ایران انجام می‌دهند.

ایوبی با بیان اینکه زمانی فردوسی، خیام، مولانا، حافظ و سعدی با زبان شعر و ادب سخن می گفتند، گفت: امروز ما با زبان سینما همان حرفها را می‌زنیم و بر بام جهان ایستاده‌ایم.

وی خطاب به اصغر فرهادی سخنانش را اینگونه ادامه داد: امروز می‌خواستم به نحوی از شما تجلیل کنم و دیشب به ذهنم رسید که جلسه شما نباید فقط سینمایی باشد، به همین دلیل به استاد محمدعلی موحد که تجلی شمس در جهان امروز است زنگ زدم و برخلاف انتظارم و در میان ناباوری ایشان را در این جا می‌بینم.

رییس سازمان سینمایی با اشاره به اینکه اساتید هنرمند دیگری همچون امیرخانی، صادق زاده و افجه ای هم دعوت شده اند گفت: از همه هنرمندان رشته های مختلف دعوت کرده‌ام و خواستم آن ها در این جا باشند که این هدیه بنده به شماست.

 

محمدعلی موحد : هر شب که شب قدر نمی‌شود

در ادامه محمدعلی موحد عرفان پژوه و تاریخ‌دان که به همراه یک هدیه به مراسم آمده بود، خطاب به اصغر فرهادی گفت: آقای فرهادی امشب شب مبارکی است. سن و سال من اقتضای حضور در این مراسم را ندارد اما یک مجلس استثنایی است. چون هر شب که شب قدر نمی شود.

او افزود: آمدم شما را از نزدیک ببینم و بگویم که چقدر تحسین می‌کنم و ارج می نهم آن متانت همراه با هوشیاری بی‌مانند و درک درست و واکنش نجیبانه و سنجیده شما را در برابر موقعیتی نامنتظر و همچنین آن پیام موجز و درخشان که جهان را شگفت‌زده کرد.

وی با آرزوی شادکامی و اینکه فرهادی راه خود را در امان حق ادامه دهد، گفت: دلم می خواست هدیه‌ای با خود بیاورم اما دستم کوتاه بود و چیزی که لیاقت شما را داشته باشد به عقلم نرسید. به همین دلیل اولین کتابی را که شصت سال قبل از من چاپ شده و یادگار دوران جوانی‌ام است به یادگار آوردهام.

فاطمه معتمدآریا: صدقه بدهیم برای فرهادی، سینمای ایران و این همه مهر و مهربانی

فاطمه معتمدآریا دیگر هنرمندی که در این مراسم حاضر بود با اشاره به اینکه از حضور استادی همچون محمدعلی موحد که حضورش از هر جایزه ای مهم‌تر است ذوق زده شده است، گفت: با زندگی این روزهای که سراسر ستم و نابخردی است نتوانستم در هفته گذشته لبخند بر لب نداشته باشم و صدقه ندهم برای اصغر فرهادی، سینمای ایران، این همه مهر و مهربانی و شعوری که از فرهنگ ایران و سواد و نشاط، نشات گرفته است.

وی با اشاره به فرهنگی که عباس کیارستمی هم در آن بوده است، گفت: ما سیاوشانی داریم که تا به آخر این فرهنگ را حفظ می‌کنند و شعفی را تجربه می‌کنیم که این سیاوش زمانه ما سرافراز از حلقه آتش بیرون آمده است.

معتمدآریا در پایان سخنان خود افزود: افتخار اصغر فرهادی فقط برای خودش و خانواده‌اش نیست. بلکه تاجی بر سر ماست و بزرگترین تاجی بود که در سال نو می شد بر سر ما گذاشته شود.

در ادامه این مراسم هایده صفی‌یاری (تدوین‌گر) یک پیام صوتی را از بهرام بیضایی برای حاضران پخش کرد و آن را هدیه‌ای به اصغر فرهادی عنوان کرد.

بهرام بیضایی در این پیام با اشاره به اینکه این جشن را بهانه می‌کند و به هر ایرانی در هر کجای جهان که جایزه‌ای در فیلم سازی گرفته و یا خواهد گرفت تبریک می‌گوید، گفت: همچنین به هر کسی در دنیا که فیلم خوبی را ساخته و جایزه نگرفته است تبریک می‌گویم چون بسیارند نام‌های بزرگ و سپاس نادیده و احترام من به هر فیلم خوبی است که با تدبیر اولیای امور، تماشاگران احتمالی‌اش از دیدن آن دور مانده اند.

بیضایی همچنین با تبریک به اصغر فرهادی در پیام خود ادامه داده بود: به اصغر فرهادی برای تمام جایزه‌هایی که با گفتمان فرهنگی‌اش در آثارش گرفته و نیز برای خودداری‌اش از سفر و نامه‌ای که نوشت تبریک می‌گویم و این را بگویم که جایزه‌ها به اثر بزرگ شوند نه اثر به جایزه. برای من «فروشنده» مثل هر اثر دیگر فرهادی برای پالایش درونی‌ آن سزاوار ستایش بوده حتی اگر جایزه نمی‌گرفت.

سیدمحمد بهشتی : با هنر فرهادی عدل آشکار شد

سید محمد بهشتی مدیرسابق سینمایی و فعال فرهنگی دیگر سخنران این مراسم بود که اظهار کرد: با اتفاقی که در سینمای ایران افتاد، یکی از چیزهایی که برایم روشن شد، عدل بود. سینمای ایران به همت تلاش اهل سینما در طول دهه‌های گذشته به مقامی رسیده بود که می‌بایست در بازی‌های خیلی بزرگتری شرکت میکرد یعنی یک کارگردان ایرانی اسکار را کارگردانی کند و همه را به بازی بگیرد تا حرفی را بزند و امکانی را فراهم کند که چهره واقعی هموطنانش نشان داده شود.

او گفت: این بازی بزرگ با هنر فرهادی به بهترین کیفیت اتفاق افتاد و به نظرم اینجا عدل آشکار شده است.

در پایان این مراسم حجت الله ایوبی، رضا میرکریمی، محمد بزرگ نیا، محمد علی سجادی، محمد حسین حقیقی،صادق‌زاده، امیرخانی و مصطفی کیایی هدایایی را به اصغر فرهادی اهدا کردند که 2 تابلوی 2 هنرمند مطرح "صادق زاده و امیرخانی" بود.

ضمن اینکه کلاه مرحوم یدالله نجفی هم به اصغر فرهادی اهدا شد.

 

حاشیه‌نگاری بر متن برنامه‌ی اسکار

در این مراسم جمع زیادی از مردم و سینماگران حضور داشتند که به دلیل ازدحام جمعیت نتواستند به سالن راه پیدا کنند و مجبور شدند در محوطه‌ی حیاط موزه سینما از طریق ال سی دی برنامه را پیگیری کنند.

علیرضا داودنژاد،فرشته طائرپور، حبیب رضایی،مازیار میری، رضا میرکریمی، محمد حسین حقیقی،وحید موساییان، کامران ملکی و... از دیگر هنرمندان حاضر بودند.

شهرام ناظری و حافظ ناظری هم از هنرمندان حاضر بودند که به دلیل ازدحام جمعیت نتوانستند به سالن راه پیدا کنند و سرانجام در پایان مراسم با همراهی اصغر فرهادی به دفتر مدیریت موزه سینما هدایت شدند.

پریسا بخت‌آور و سارینا فرهادی همسر و فرزند فرهادی نیز در این مراسم او را همراهی کردند،شیرین آقاکاشی بازیگر و برخی عوامل دیگر فیلم حاضر بودند و فرهادی پیش از سخنانش از عوامل فیلمش که در سالن حاضر بودند،خواست تا بایستند.

 شهاب حسینی و ترانه علیدوستی از بازیگران اصلی «فروشنده» از غایبان این برنامه بودند.

محمد علی موحد مولوی شناس مطرح که او نیز با وجود سن و سال بالا در مراسم شرکت کرده و اولین کتاب خود را که 60 سال قبل منتشر شده به عنوان یادگاری به فرهادی داد.

پیش از ورود اصغر فرهادی به سالن سینماتوگراف موزه سینما،تصاویری از فیلم‌هایش پخش شد؛ کلیپی که مروری بر آثار این کارگردان سرشناس سینمای ایران بود.

این برنامه راس ساعت 19 بعدازظهر با پخش سرود جمهوری اسلامی آغاز رسمی شد و تا دقایقی پس از ساعت 20 ادامه داشت.

همایون اسعدیان کارگردان سینمای ایران که اجرای این برنامه را برعهده داشت،در ابتدا از سوی اصناف سینمای ایران و کانون کارگردانان دریافت اسکار را به اصغر فرهادی تبریک گفت.

هایده صفی یاری تدوین‌گر آثار فرهادی نیز پیام صوتی بهرام بیضایی کارگردان سینما و تئاتر ایران را که چند سالی است در خارج از کشور زندگی می‌کند،در این برنامه توسط گوشی همراه‌اش پخش کرد.

در این مراسم کلیپی از دیدار اصغر فرهادی با محمدرضا شجریان در منزل این خواننده، هنگام برگزاری یکی از مسابقات ملی فوتبال ایران به سرمربی‌گری «کی‌روش» پخش شد.

همچنین در بخش دیگری از مراسم تقدیر از اصغر فرهادی، کلیپی از فیلم‌های این کارگردان پخش شد که تدوین آن را امیر کاستاریکا دیگر کارگردان مطرح جهانی انجام داده بود.

 

صحبت‌های کوتاه فرهادی در جمع خبرنگاران

اصغر فرهادی که با ازدحام جمعیت پس از مراسم مواجه شده بود،نتوانست پاسخگوی خبرنگاران باشد و تنها خطاب به آنها گفت که همه حرف‌هایش را در بیانیه‌ای که در مراسم اسکار، خوانده شد،گفته است.

او درباره انتخاب انوشه انصاری (فضانورد) و فیروز نادری (پروفسور ایرانی ناسا) برای دریافت جایزه‌اش هم فقط توضیح داد: آنها  دو ایرانی موفق هستند که به‌دلیل اینکه زمین را از بالا می‌بینند، مرزها را نمی‌بینند.

این کارگردان همچنین معتقد است: جایگاه سینمای ایران پیش از این هم بالا بود و فیلمسازان با مشکلاتی که داشتند فیلم‌های خوبی ساختند.

اصغر فرهادی به خاطر اعتراض به قانون اخیر ترامپ مبنی بر ممانعت از حضور هفت کشور مسلمان از جمله ایران به مراسم اسکار نرفت اما جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار را برای دومین‌بار بعد از «جدایی نادر از سیمین» برای فیلم «فروشنده» کسب کرد.

 

این خبر از ساعت 19 تا 21 بروز رسانی شد.

 

 

ادامه مطلب...

 

 

 

ادامه مطلب...

 

ادامه مطلب...

 

 

 

ادامه مطلب...

 

ادامه مطلب...

 

 

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - خبر دریافت اسکار اصغر فرهادی در انتهای بخش خبری ساعت 14 (روز دوشنبه) صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اعلام شد.

 به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در حالیکه خبر دریافت جایزه اسکار از سوی اصغر فرهادی برای فیلم «فروشنده» در بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی و ایران سر و صدای زیادی به پا کرده است، صدا و سیما همچنان از این ماجرا دور مانده است و اخبار ساعت 14 شبکه یک سیما(روز دوشنبه) تنها در انتهای بخش خبری‌اش به این خبر مهم و افتخار آفرینی برای سینمای ایران پرداخت.

در متن خبر نیمروزی شبکه یک در چند خط کوتاه به دریافت جایزه اسکار پرداخته شد و سپس در گزارشی کوتاه درباره تاثیر سیاسی اوضاع اخیر آمریکا بر این جایزه اشاره شد.

انوشه انصاری و فیروز نادری به عنوان نمایندگان فرهادی در این مراسم جایزه اسکار را دریافت کردند که نام این دو نیز در خبر شبکه یک نیامد تا این بار نیز تلویزیون نتواند در خوشحالی این افتخار ملی برای سینمای ایران سهم چندانی داشته باشد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - فیلم «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۱۷ شناخته شد.

به گزارش ایسنا، اصغر فرهادی برای دومین بار سینمای ایران را صاحب جایزه اسکار کرد، او که پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» توانسته بود، اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی را به دست بیاورد، در هشتاد و نهمین مراسم اسکار توانست با فیلم «فروشنده» این جایزه را از آن خود و سینمای ایران کند.

پروفسور فیروز نادری و انوشه انصاری که از سوی اصغر فرهادی برای حضور در مراسم اسکار معرفی شدند،این جایزه را دریافت کردند.

انوشه انصاری به هنگام دریافت جایزه به نقل از فرهادی فرمان مهاجرتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا را محکوم کرد و گفت: برای احترام به مردم کشورم در مراسم اسکار شرکت نکردم.

این فضانورد ایرانی طبق برخی منابع خبری حاضر در مراسم اسکار، شالی را پوشیده بود که نقشه هوایی مشهد روی آن نقش بسته بود و پیامش این بود که از فضا مرزها دیده نمی‌شوند.

 در بیانیه اصغر فرهادی که انصاری آن را خواند، آمده است:

«افتخار بزرگی‌ است که برای دومین بار این جایزه با ارزش را دریافت می‌کنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیه‌کننده‌ام الکساندر ماله‌گی و پخش‌کنندگانم کوهن مدیا و آمازون تشکر می‌کنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی.

متاسفم که امشب در کنار شما نیستم. من به احترام مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیر انسانی منع ورود مهاجران مورد بی‌احترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم.

تقسیم‌بندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی باعث ترس می‌شود؛ ترسی که توجیهی‌ است دروغین برای خشونت‌ها و جنگ‌ها؛ جنگ‌هایی که مانع بزرگی بوده‌اند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شده‌اند.

سینماگران می‌توانند با چرخش دوربین‌هایشان به مشترکات انسانی، کلیشه‌هایی که از ملیت‌ها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه‌ همدلی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدلی چیزی‌ است که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم.»

پیش از این اصغر فرهادی و ترانه علیدوستی در اعتراض به سیاست‌های مهاجرتی دونالد ترامپ از حضور در اسکار ۲۰۱۷ انصراف داده بود. فرهادی دو ایرانی سرشناس ساکن آمریکا (دکتر فیروز نادری و انوشه انصاری) را به نمایندگی خود روانه این مراسم کرده بود.

ادامه مطلب...

 
 
"هجمه های رسانه‌ای از آسمان و از زمین می‌بارد/
ما 62 شبکه تلویزیونی و 83 ایستگاه رادیو یی در سراسر کشور داریم/
ماهیانه 185 میلیارد تومان حقوق کارمندان صدا و سیما  می‌شود."
 
همزیستی نیوز - رئیس سازمان صدا و سیما با اشاره به اینکه به دنبال ایجاد پوشش دیجیتالی حداکثری شبکه های رسانه ملی در سراسر کشور هستند، گفت: صدا و سیما به دنبال استفاده از قوای فکری جامعه با توانایی قدرت بیان قوی و موثر برای جذب مخاطب بیشتر بوده و می خواهد از این افراد در رسانه ملی استفاده کند.

به گزارش جماران، علی عسگری امروز (یکشنبه، ۸ اسفندماه) با حضور در فراکسیون مستقلین به سوالات و مطالب مطروحه از سوی نمایندگان پاسخ داد.

 وی با اشاره به انتقاد برخی نمایندگان در این خصوص که پوشش دیجیتالی رسانه ملی در همه شهرها و استان های کشوروجود ندارد، افزود: این مسئله باعث شرمندگی ما است؛ این در حالی است که فرستنده ها توسط شرکت ها دانش بنیان تامین شده اند و هیچ مشکلی به لحاظ تامین تکنولوژی لازم را نداریم و تنها مشکل ما بودجه است؛ ضمن آنکه صداوسیما بیش از یک دهه است فریاد می زند به دنبال تکمیل پوشش است اما به دلیل همین مشکلات مالی تاکنون این اتفاق به درستی صورت نگرفته است.

لزوم تقویت رابطه شبکه‌های استانی با نمایندگان

رئیس صدا و سیما در خصوص انتقاد نمایندگان در رابطه با ضرورت استفاده از حضور کارشناسی نمایندگان مجلس در برنامه های تخصصی، توضیح داد: خوشبختانه در مراکز برخی از استان ها تعامل خوبی میان شبکه های استانی و نمایندگان ایجاد شده است و این را در نشست با چند نماینده استانی متوجه شدم چرا که تماما از عملکرد شبکه استانی خود راضی بودند اما نمایندگان استان هایی که از عملکرد شبکه های تلویزیونی خود راضی نیستند مشکل خود را ارجاع دهند تا آن را پیگیری و حل و فصل کنیم؛ همچنین بارها گفته‌ام در برنامه های تخصصی نیز باید از فرصت کارشناسی نمایندگان استفاده شود.

«ثریا» سیاه نمایی کرد، تعطیل شد

علی عسگری در ادامه درخصوص برنامه «ثریا» با اشاره به آن قسمت از برنامه که وزیر بهداشت در آن حضور داشت، توضیح داد: من خودم آن برنامه را دیده ام؛ هرچند دست اندرکاران آن برنامه بچه های انقلابی هستند اما با این وجود برنامه را به مدت 2 ماه تعطیل کردیم چرا که معتقدیم نباید سیاه نمایی کرد. در واقع رویکرد این برنامه درست نبود به همین دلیل تعطیل شد تا دست اندرکاران آن ضوابطی را بپذیرند و به آن ها تاکید کردیم باید به میهمانان خود اعم از مدیران و وزرا احترام بگذارند.

رئیس رسانه ملی تاکید کرد: انقلابی بودن خوب است و ما خود افتخار می‌کنیم دیدگاه انقلابی را مطرح می‌کنیم اما تندروی خوب نیست به همین دلیل ما نسبت به این موضوع حساسیت و دقت داریم تا مبادا سیاه نمایی شود چرا که برای من شخصا مهم است برنامه های رسانه ملی اعتبارات نظام را زیر سوال نبرد.

سیاست رسانه ملی درباره مخاطرات سیستم بانکی سکوت است

وی ادامه داد: مخاطراتی نیز در سیستم بانکی کشور وجود دارد، اما رویکرد صداوسیما این است که در این خصوص صحبت نکند چراکه سبب تخریب این سیستم و آغاز یک سری مسائل در کشور می‌شود لذا مراقبت‌های خود را بسیار بالا برده‌ایم.

علی عسگری همچنین در ادامه گفت: ما 62تلویزیون و 83 رادیو در سراسر کشور داریم بنابراین ممکن است اشتباهی صورت گیرد که با کمال میل در جهت رفع اشتباهات اقدام می‌کنیم.

وی با بیان اینکه به دلیل تحولات فناوری و تکنولوژی رسانه‌ها نقش اساسی در زندگی افراد پیدا کرده‌، تاثیر عمیقی بر افکار عمومی و باورهای مردم دارند و سپهر رسانه‌ای جهانی، سپهر عجیب و غریب و بسیار جدی شده است، افزود: در این شرایط می‌بینیم که رسانه ملی تلاش کرده خود را همپای رسانه‌های جهانی رشد داده و نقش خود را ایفا کند.

فعالیت 250 شبکه فارسی زبان در ماهواره

رئیس صدا و سیما با تاکید بر اینکه اگر در زمینه نظامی در صلح مسلح به سر می‌بریم اما به هر حال دشمنانی داریم که در زمینه ماهواره یک جنگ تمام عیار را بدون آنکه وقفه در پیش گرفته‌اند، ادامه داد: زمانی که به سمت مدیریت رسانه ملی رسیدم 160 شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان فعال بود که اکنون از250 شبکه عبور کرده است، آیا این تعجب‌آور نیست؟ کاملا مشخص است جریانی با مطالعه لایه‌های اجتماعی ایران و علیرغم سختی‌های موجود در ایجاد شبکه اما به این کار با سرعت بالا اقدام می‌کنند.

برنامه شبکه‌های مجازی برای تخریب فرهنگ و هویت ایرانی

وی با بیان اینکه شبکه‌های مجازی نیز با تمام قدرت و جدیت کار می‌کنند و برای تخریب فرهنگ و هویت ایرانی برنامه دارند، بنابراین هجمه‌های رسانه‌ای از آسمان و از زمین می‌بارد، افزود: باید بیشتر از این مراقب نسل جوان باشیم چراکه جنگ فرهنگی تمام عیار را علیه هویت و فرهنگ ایران شکل داده و سامان داده اند.

افت رسانه ملی، امنیت ملی را دچار مشکل خواهد کرد

علی عسگری تاکید کرد: احساس می‌کنم و تحلیلم این است که آن‌ها در برنامه‌های خود سال 95 را سال افول رسانه ملی ایران پیش‌بینی و برای آن برنامه‌ریزی کرده بودند، البته شدت توسعه ماهواره نشان از جدی بودن این جنگ دارد اما خوشبختانه رسانه ملی علیرغم تمام مشکلات افولی نداشت درحالی که اگر رسانه ملی افت کند در زمان کوتاه  مشکل امنیت ملی پیدا خواهیم کرد، درواقع اگر نتوانیم افکار عمومی را توجیه و تبیین کنیم و پاسخ دهیم حجم برنامه‌های ماهواره‌‌ای ذهن مردم را تخریب خواهد کرد و بعد از مدت کوتاهی به مسئله امنیتی تبدیل می‌شود لذا مسئله رسانه ملی بسیار حیاتی و جدی است.  

تولیدات کنونی صداوسیما با قرض و بدهی ساخته شده است

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند ما در جنگ سرد و رسانه‌ای هستیم اما رسانه ملی با مشکلات جدی رو به رو است، افزود: این سازمانی که امروز به دست من رسیده ماهیانه 185 میلیارد تومان حقوق کارمندانش می‌شود درحالی که کل بودجه‌ای که دولت به ما می‌دهد 1200 میلیارد تومان است و می‌گویند؛ مابقی را خودتان بدست آوردید، چگونه؟ درواقع در این رکود باید تبلیغاتی را روی آنتن ببریم که خودمان بسیاری از آن‌ها را قبول نداریم.

علی عسگری با بیان اینکه صدا و سیما فقط 7 هزار ایستگاه دارد و حتی در اطراف ارتفاعات ایستگاه احداث شده است که اداره آنها هزینه دارد اما منابعی برای اداره آنها ندارد، افزود: تولید برنامه در 62 تلویزیون هزینه بسیاری می‌طلبد و بدانید امروز هر چه در تلویزیون می‌بینند به دلیل منابع محدود حاصل بدهی است، که هر ماه اضافه می‌شود چراکه خوب می‌دانید تلویزیون در حال افت بود و تولید و ساخت برنامه‌ها به منظور راه اندازی مجدد آن تنها با قرض و بدهی امکان پذیر بود.

1100 میلیارد تومان؛  بدهی رسانه ملی/ دولت کمک نمی‌کند

وی با بیان اینکه سقف‌بدهی رسانه ملی در سال جاری از  1100 میلیارد عبور کرده است، افزود: دوستان ما در برج دوم سال جاری 570 میلیارد تومان از منابع تبلیغات پیش‌خور کرده بودند تا سازمان اداره شود چراکه سازمان هر ماه نزدیک به 300 میلیارد تومان بیشتر هزینه دارد، این در حالی است که دولت در چند ماه اخیر کمکی به ما نکرده است.

رئیس صدا و سیما با ابراز نارضایتی از اینکه رسانه ملی گاهی مجبور است برخی از نیروهای خود را استثمار کند، اضافه کرد: کارمندان رسانه ملی حقوق‌ وشرایط کاری لازم را ندارند اما همچنان کار می کند که نشان از غیرت بچه‌ها دارد.  

سهم صداوسیما از بودجه کشور ناچیز است/ پیشنهاد اختصاص 2درصدی

علی عسگری با بیان اینکه بیش از 4هزار میلیارد تومان بودجه جاری رسانه ملی در سال است، و باید حدود نزدیک 1000 میلیارد تومان نیز برای عمرانی خودشان نیاز دارند، گفت: روش دیگر تامین بودجه این است که درصدی از  بودجه کشور به رسانه ملی  اختصاص داده شود، در حالی که ابتدای انقلاب با یک شبکه و نصفی یک درصد بودجه  کشور به رسانه ملی داده می‌شود اما امروز با وجود 62 تلویزیون و 83 رادیو حتی  یک درصد بودجه را نیز نداریم درحالی که باید نزدیک 2 درصد این بودجه را باید داشته باشیم.

وی با بیان مثالی در این خصوص ادامه داد: حدود 6 هزار میلیارد تومان تنها هزینه اداره شبکهBBC  فارسی زبان می‌شود و باید پرسید چرا باید برای یک شبکه در انگلستان باید اینگونه هزینه شود و یک سازمان بزرگ با 145 شبکه در شرایط بسیار سختی اداره شود.

مجلس برای بودجه رسانه ملی در روزهای باقی مانده تعیین تکلیف بودجه کاری کند

رئیس رسانه ملی با بیان اینکه به مقام معظم رهبری نامه نوشته و درخواست افزایش بودجه پایه صدا و سیما را داشته و ایشان به رئیس مجلس فرموده اند که کمک کند، افزود: انتظار  داشتیم همان 7 دهم درصدی که در کمیسیون تلفیق برنامه پنج ساله ششم تایید شد داخل بودجه سالانه هم بیاید و پایه بودجه افزایش داشته باشد؛ اما با این شرایط رسانه ملی در سال آینده قابل اداره نیست لذا امیدوارم در روزهای باقی مانده برای تعیین تکلیف بودجه سال 96 کاری برای رسانه ملی شود چراکه اگر رسانه ملی آسیب ببیند جامعه آسیب خواهد دید.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - بامداد فردا(دوشنبه) نام برندگان نهایی جایزه آکادمی اعلام می‌شود تا هشتاد و نهمین تندیس طلایی اسکار به بهترین دستاوردهای سینمایی در سال 2016 برسد. با اعلام فهرست برندگان اسکار بیش از چهار ماه گمانه‌زنی و تحلیل مداوم درباره برندگان نهایی این جایزه معتبر سینمایی به پایان می‌رسد. در این چند ماه و به‌ویژه در سه، چهار هفته اخیر حواشی بسیار زیادی دامنگیر دوره هشتاد و نهم اسکار شده و اجرایی شدن قانون جدید دولت آمریکا درباره ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور، مناسبات و معادلات این دوره از جایزه اسکار را در بخش بهترین فیلم خارجی زبان به کلی تغییر داده است. در این بخش فیلم «فروشنده» آخرین ساخته کارگردان اسکاری ایران، ‌اصغر فرهادی که پیش از این جوایز بهترین بازیگری و بهترین فیلمنامه جشنواره کن را کسب کرده بود، یکی از نامزدهای پنج‌گانه است.

 در کنار فیلم فرهادی، «تونی اردمان» به کارگردانی «مارن آده» کارگردان زن آلمانی، «مردی به نام اُوِه» به کارگردانی «هانس هولم» سوئدی، «سرزمین مین» به کارگردانی «مارتین زاندولیت» دانمارکی و «تانا» به کارگردانی مشترک «بنتلی دین» و «مارتین باتلر» استرالیایی این شانس را داشته‌اند که در میان پنج نامزد نهایی کسب اسکار بهترین فیلم خارجی زبان باشند.تا پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ، به‌عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، تحلیل‌ها و نظرسنجی‌ها درباره برندگان این بخش جایزه اسکار سه فیلم «مردی به نام اوه»، «فروشنده» و «تونی اردمان» را در کانون توجه قرار می‌داد. این در حالی بود که عمده منتقدان و کارشناسان سینمایی جهان توجه بیشتری به فیلم آلمانی تونی اردمان نشان می‌دادند و پیش‌بینی می‌شد که خانم مارن آده، فیلمساز آلمانی در روز هشتم اسفند بخت در دست گرفتن تندیس طلایی اسکار را داشته باشد، اما تغییر بزرگ سیاسی در آمریکا معادلات پیش‌بینی جایزه آکادمی را هم تغییر داد.

قانون جنجالی دولت ترامپ درباره ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا و به دنبال آن تحریم حضور در مراسم اسکار از سوی تیم سازنده فیلم فروشنده، توجه‌ها را از تونی اردمان به فروشنده بازگرداند. بیانیه‌های متعددی از سوی برگزارکنندگان جایزه اسکار و سینماگران بزرگی در حمایت از فرهادی و در اعتراض به سیاست‌های ناسیونالیستی دولت ترامپ منتشر شد و در یک فرآیند چند هفته‌ای، روند پیش‌بینی‌ها تغییر کرد. حالا این فیلم «فروشنده» بود که با اختلاف بیش از 3 درصدی در مقابل فیلم تونی اردمان، شانس اول جایزه اسکار بود. هرچند که پیش‌بینی‌ها قطعیتی ندارند و هنوز تعداد قابل‌توجهی از پیش‌بینی‌ها به نفع تونی اردمان است، اما بعید نیست که اختلاف عمیق هالیوود و دولت ترامپ سرانجام موجب‌آن شود که‌دومین اسکار ایرانی هم در تاریخ سینما ثبت شود.به هر حال هرچه زمان به برگزاری مراسم اسکار و اعلام برندگان نزدیک‌تر شد، پیش‌بینی‌ها بیشتر به فروشنده متمایل شد.

درست در آستانه آغاز رای‌گیری نهایی اسکار، هاروی وینشتاین، تهیه کننده سرشناس هالیوود، از اصغر فرهادی حمایت کرد و کارگردانی او در «فروشنده» را تحسین کرد. او که در لندن سخنرانی می‌کرد، به شدت قانون جدید ترامپ را مورد انتقاد قرار داد و بارها به تمجید از ساخته اصغر فرهادی پرداخت. وینشتاین اگر قوی‌ترین تهیه کننده حال حاضر دنیا نباشد قطعا یکی از بزرگ‌ترین آنهاست. فردی که یک تنه کمپانی‌اش را در برابر هفت غول هالیوود، برادران وارنر، دیزنی، فاکس، کلمبیا، یونیورسال، پارامونت و متروگلدوین مه یر، نگه داشته و به سختی با آنها به رقابت می‌پردازد. پس از آن، نوبت به دیمین شزل، کارگردان فیلم «لا لا لند» رسید که به حمایت از «فروشنده» بپردازد. او که ساخته جدیدش با 14 نامزدی، یکی از رکوردداران تاریخ اسکار به حساب می‌آید، در مراسم جایزه انجمن کارگردان‌های آمریکا وقتی برای گرفتن جایزه‌اش روی سن آمد با اشاره به نام اصغر فرهادی و گفتن جمله «سینما یک زبان مشترک است.» به انتقاد از قانون ترامپ و حمایت از کارگردان ایرانی «گذشته» پرداخت.در ادامه شهرداری لندن اعلام کرد که ساعتی قبل از آغاز مراسم اسکار، به صورت رایگان، «فروشنده» را در فضای میدان مشهور ترافلگار، واقع در منطقه وست مینستر اکران می‌کند. شهرداری لندن در اعلامیه خودش این اقدام را تبلیغی برای نشان دادن آزادی اقلیت‌ها اعلام کرده است.

 بیانیه نامزدهای اسکار در اعتراض به ترامپ

اما اتفاق قابل توجه در این باره بیانیه‌ای بود که دیروز، نامزدهای این بخش جایزه اسکار نوشتند. سازندگان 5 فیلم نامزد بهترین فیلم غیرانگلیسی جوایز سینمایی اسکار در بیانیه‌ای مشترک، موج ناسیونالیسم را که در آمریکا و دیگر کشورها ریشه دوانده تقبیح کردند.بسیاری از کارشناسان معتقدند که انتشار این بیانیه برای کاهش حواشی موثر بر رای داوران اسکار بوده است. ترویج اتحاد و تاکید بر همدلی سینماگران رقیب در اسکار از مهم‌ترین ویژگی‌های این بیانیه بود.در این بیانیه آمده است:«به نمایندگی از تمامی نامزدها، به صورت متفق‌القول و قاطع، فضای متعصبانه و ناسیونالیسم موجود میان بخشی از جمعیت و متاسفانه سیاستمداران در آمریکا و بسیاری از دیگر کشورها را تقبیح می‌کنیم. ترس ایجاد شده به سبب تفکیک افراد براساس جنسیت، رنگ، مذهب و.. به‌عنوان وسیله‌ای برای توجیه خشونت موجب نابودی چیزهایی می‌شود که ما نه تنها به‌عنوان هنرمند، بلکه به‌عنوان انسان به آنها بستگی داریم: تنوع فرهنگ‌ها، فرصت غنی‌شدن با چیزی که ظاهرا «خارجی» است و اعتقاد بر اینکه مواجهات انسانی ما را به سویی بهتر سوق می‌دهند.

این دیوارهای تقسیم‌کننده مردم را از تجربه چیزی ساده اما بنیادین محروم می‌کنند و آن کشف این موضوع است که ما خیلی متفاوت نیستیم. بنابراین ما از خودمان پرسیده‌ایم سینما می‌تواند چه کاری انجام دهد؟ اگر چه ما نمی‌خواهیم در قدرت سینما مبالغه کنیم، معتقدیم که هیچ رسانه دیگری چنین بینش عمیقی به شرایط دیگر انسان‌ها ندارد و احساسات ناآشنا بودن را به کنجکاوی، همدلی و دلسوزی تبدیل می‌کند، حتی برای کسانی که به ما گفته‌ شده دشمن ما هستند. صرف‌نظر از اینکه چه کسی برنده شود ما از تفکر بر اساس مرزها اجتناب می‌کنیم. ما معتقدیم چیزی به عنوان بهترین کشور، جنسیت، مذهب و رنگ پوست وجود ندارد و می‌خواهیم این جایزه نمادی از اتحاد بین‌الملل و آزادی برای هنر باشد. حقوق انسانی چیزی نیست که آن را تقاضا کنید و به سادگی برای همه وجود دارد، به همین دلیل ما این جایزه را به تمام مردم، هنرمندان، روزنامه‌نگاران و فعالانی تقدیم می‌کنیم که برای ترویج اتحاد و درک و همچنین برای حمایت از آزادی بیان و شأن انسانی تلاش می‌کنند، ارزش‌هایی که این روزها محافظت از آنها از هر زمان دیگری حائز اهمیت‌تر است.»

 پیام ویدئویی فرهادی برای تجمع هنرمندان

از سویی دیگر هنرمندان وسینمادوستان آمریکایی در یک گردهمایی که بیرون ساختمان آژانس سینمایی UTA در بورلی هیلز برگزار شد، به سیاست‌های دولت ترامپ اعتراض کردند و پیام ویدئویی اصغر فرهادی را نیز که به همین دلیل ضبط شده بود برای حاضر ان پخش کردند. اصغر فرهادی در این پیام ویدئویی گفت:‌ «در زمانی که سیاستمداران تلاش می‌کنند تا از راه جدایی انداختن میان فرهنگ‌ها، ادیان و ملیت‌ها تنفر را تبلیغ کنند، مایه دلگرمی است که جامعه سینما برای نشان دادن مخالفت خود، مردم را در نمایشی از اتحاد گرد هم آورده است.» او ادامه داد: «امیدوارم این اتحاد ادامه داشته باشد و به نبرد با دیگر بی‌عدالتی‌ها کشیده شود. فیلم‌سازان با چرخاندن دوربینشان به سمت ویژگی‌های مشترک انسانی و ضبط کردن آنها می‌توانند کلیشه‌ها را از میان ببرند.» آژانس سینمایی UTA چندی پیش اعلام کرده بود که در اعتراض به فرمان اجرایی تبعیض‌آمیز ترامپ و در حمایت از اصغر فرهادی مهمانی پیش از مراسم اسکار را لغو کرده است و به جای آن یک گردهمایی اعتراضی برگزار خواهد کرد.

منبع: دنیای اقتصاد

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - بیست و هشتمین نشست هم‌اندیشی ویرایش با موضوع نگارش و دستور زبان، با حضور اساتید برجسته در انتشارات فنی ایران برگزار شد.

به گزارش ایسنا در این نشست، که چهارشنبه، چهارم اسفندماه برگزار شد، استاد علی صلح‌جو ریاست جلسه را بر عهده داشت و دکتر علاءالدین طباطبایی، دکتر امید طیب‌زاده و محمدمهدی مرزی سخنرانان این جلسه بودند. اولین سخنران، دکتر علاءالدین طباطبایی، زبان‌شناس، نویسنده و مترجم به صحبت درباره ی چیستی نگارش پرداخت و گفت: "زبان‌شناسان به دلایل متعدد، گفتار را بر نوشتار مقدم می‌دانند. تاریخ یکی از این دلایل است؛ زیرا انسان اندیشمند از همان ابتدا برای برقراری ارتباط نیاز به زبان داشته، در صورتی‌که  خط حدود 10 هزار سال است که بوجود آمده است. دلیل دیگر هم زمانی است؛ کودکان ابتدا زبان گفتار را می‌آموزند، سپس زبان نوشتار را. علاوه بر آنکه افرادی در جامعه هستند که نانویس هستند یعنی بیسواد هستند. نمی نویسند ولی صحبت می کنند. در باب اهمیت گفتار بر نوشتار در تمدن بشر، جای بحث است و نوشتار در تمدن بشر اهمیت بسیاری دارد."


وی افزود: "می‌توان از دیدگاه تفکر به زبان نگریست؛ آنگاه می‌بینیم که بدون زبان نمی‌توان فکر کرد. مخصوصاً هنگامی که تفکر انتزاعی می شود، قطعاً باید از زبان استفاده کرد."

او دو کارکرد اساسی زبان را ابزار ارتباط با دیگران و ابزار تفکر دانست و درباره رابطهء تفکر و نوشتار اظهار کرد: "گفتار عموماً یک عمل ناخودآگاهانه است، اما نوشتار قطعاً از روی تفکر و تامل صورت می‌گیرد؛ پس اگر بگوییم زبان در تفکر نقش مهمی دارد و نوشتار هم از روی تفکر صورت می‌گیرد می‌توان رابطه بین نوشتار و تفکر را فهمید و اهمیت نوشتار را درک کرد."

وی در ادامه گفت: "نوشتار به بشر حافظه تاریخی داده است. اگر بشر نوشتار نداشت، انتقال سینه به سینه بود و حتی ممکن بود مطالب اشتباه نقل شوند. نوشته ها به حافظه تاریخی بشر کمک شایانی کرد و انباشت علم نتیجه اختراع نوشتار است."

همچنین او دربارهء تفاوت توجه بشر به قواعد دستوری زبان در گفتار و نوشتار سخن گفت که گفتار به قواعد دستوری توجهی نمی‌کند اما در نوشتار برعکس است و حتی اشتباه هم می‌کند و مثالی از یک بیت شعر معروف حافظ می‌زند که می‌گوید:
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض/ ورنه هر سنگ و گلی لولوء و مرجان نشود
درصورتی که باید می‌گفت "بشود". وی معتقد است این نوع اشتباهات در ترجمه‌ و تالیف‌ها بسیار زیاد است.

به نظر طباطبایی نوشتار رسانه ای متفاوت از گفتار است و نیازمند آموزش آگاهانه است زیرا باعث اشتباه کردن ما در دستور زبان می‌شود.

وی افزود که هرچه بین گفتار و نوشتار کمتر فاصله باشد بهتر است اما به هرحال این دو، دو نوع رسانه مختلف هستند و ما نمی‌توانیم قواعد رسانه گفتار را در رسانه نوشتار اعمال کنیم.

نکته مهمی که طباطبایی بدان اشاره کرد تفاوت گفتار با نوشتار است زیرا نوشتار کندتر تغییر می‌کند. نقش نوشتار ایجاد ارتباط بین نسل‌های مختلف است. پس نوشتار برای ایجاد این ارتباط باید ثابت باشد. وقتی می‌توانیم نثر سعدی، فردوسی، حافظ را بخوانیم و بفهمیم نشان از همین نوع ارتباط دارد.

وی درباره تغییرات زبان گفت: "در زبان چیزی به نام تکامل وجود ندارد بلکه تغییر و تحول دائمی است. زبان‌ها دستگاه‌های پیچیده‌ای هستند که برای انتقال اطلاعات بکار می‌روند و اینکه ما می‌توانیم سعدی بخوانیم و بفهمیم مختص زبان فارسی نیست. درباره دیگر زبان های دنیا هم اینگونه است.

دکتر امید طبیب‌زاده، زبانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، دومین سخنران این محفل، درباره "بررسی شکسته‌نویسی در داستان های معاصر فارسی" سخنانی ایراد کرد.

وی دو نوع تغییر آوایی در زبان را نام برد. یکی تغییر در درون یک گونه واحد زبانی است که بصورت ناخودآگاه شکل می گیرد. نوع دوم تغییر در درون یک زبان نیست بلکه در دو گونه متفاوت یک زبان است. تلفظ های متفاوتی که به سبک مربوط می شود را شکسته می‌گوییم و دیگر موارد، شکسته محسوب نمی‌شود.

او در ادامه، سؤالی مطرح کرد که آیا در دیالوگ‌های داستان‌ها و آثار ادبی باید به لغز نوشتار بنویسیم یا اینکه می‌توانیم به زبان گفتار هم بنویسیم؟ و گفت: "پاسخ‌های متفاوتی به این سوال داده شده است؛ ابوالحسن نجفی صراحتا گفت هیچ کس نباید شکسته بنویسد. اما منوچهر انور نظری متفاوت داشت و همچنین علی صلح‌جو نیز اصولی را برای شکسته‌نویسی بیان کرد.

دکتر طبیب‌زاده با بررسی 51 اثر از سال 1300 تا 1395 با موضوع شکسته نویسی، نتیجه گرفت که داستان‌نویسان ایرانی در ابتدا داستان را مانند نثر و نظم قدیم یعنی بدون شکستن کلمات می‌نوشتند و زمانی که با این تمهید ادبی آشنا شدند، به تدریج آن را بیشتر به‌کار گرفتند. در فاصله سال‌های 20 تا اواسط دهه 40 استفاده از این تمهید به اوج خود رسید و سپس رفته‌رفته از میزان استفاده آن کاسته شد و در دو دهه اخیر این میزان، روی 7 درصد ثابت ماند. در نوشتن  فعل‌ها، شکسته نویسی بیشتر است زیرا تفاوت سبکی را می‌رساند و قاعده کاهش هجا هم در آن مشهود است.

وی در پایان پیشنهاد داد باید کلمات پرکاربرد را شناسایی کنیم و صورتی برای شکسته کردن آنها به دست آوریم و آنها را در فرهنگ های فارسی بیاوریم تا تثبیت شود.

"نیاز ویراستار به دستور زبان و حد دستوردانی او" موضوع سخنرانی محمدمهدی مرزی، آخرین سخنران این جلسه بود. او دو دیدگاه را بر دستور زبان حاکم دانست؛ یکی دستور زبان سنتی (تجویزی) و دیگری دستور زبان مبتنی بر یافته‌های زبان شناختی (توصیفی). بنا به نظر وی، شخصیت بخشی (صنعت تشخیص) یکی از مسائل دست و پاگیر دیگر برای ویراستاران است؛ آیا می‌توانیم بگوییم "سرمای هوا، مدارس را تعطیل کرد"؟ یا باید بگوییم "سرمای هوا باعث تعطیلی مدارس شد." 

وی در ادمه به بیان دیگر مسائل پیش‌روی ویراستاران اشاره کرد و گفت: "نکته دیگر، استفاده از "را" قبل از فعل است که در محاوره زیاد به کار می رود. در صورتی‌که در نوشتار بعد از مفعول استفاده ‌می شود."

نکته دیگر، استفاده از کلماتی مانند "گاها" و "خواهشا" است که در گفتار رواج دارد و  به مدد تنوین عربی قیدهای جدید ساخته می‌شود. سالها واژه "اما" همواره اول جمله می‌آمد برای آنکه سرنخی به خواننده بدهد. اتفاقی حادث می شود و به یکی دو کلمه بعد منتقل می شود که روزنامه‌نگاران بیشتر از این نوع نگارش استفاده می‌کنند.

وی در ادامه همین بحث گفت: "جمع بستن اسم جنس نوع دیگری از تغییر است که به‌سبب ترجمه به کرات بوجود آمده است، در صورتی‌که در دستور زبان سنتی با جمع بستن، اسم جنس، معرفه می‌شود؛ اسم جنس به صورت مفرد زیبا است و نشان‌دهنده ذوق نگارنده است."

وی در پایان تعریفی از دستور زبان ارائه می‌دهد و می‌پرسد آموختن دستور زبان چه کمکی به دانش ناخودآگاه می‌کند و پاسخ این سؤال خود را در مقاله دکتر حسین سامعی که خود زبانشناس است، می‌یابد. در این مقاله، سامعی با طرح این پرسش که ویراستار تا کجا به دستور زبان نیاز دارد، به بررسی نسبت میان ویرایش و دستوردانی می پردازد؛ دستور را دانش ناآگانه زبان می داند؛ بدین معنی که با اتکا به این توانایی، فرد می تواند عبارتهای زبانی- به ویژه زبان مادری اش- را دریابد.

وی ضمن بی معنا دانستن آموزش دستور زبان، معتقد است که وقوع خطا در زبان امری عادی است و اتفاق می افتد. عده ای نظیر کودکان به علت عدم تسلط بر کاربرد زبان مرتکب خطا می شوند. خطا یا سهوی است و یا عمدی؛ خطای سهوی خطایی است که غالباً خود فرد هم در بازگشت به مطلب به آن پی می برد اما خطای عمدی یک خطای زیبایی شناختی است که ممکن است به تفاهم آسیب بزند.

دکتر سامعی با توضیح "واجبات زبانی" و "ممکنات دستوری" ادامه می دهد؛ آنچه ویراستار باید بداند دانش ممکنات دستوری است. او مانند هر سخنگویی واجبات را می داند و بعد از قرار گرفتن در ساحت جهان ذهنی نویسنده، نیازمند داشتن دانش و بینشی درباره صورت ها و قواعد موازی زبان و دستور است؛ دانش و بینش، همان امکانات زبانی است که در هیئت گونه های زبانی، همزمان متجلی می شوند.

ادامه جلسه به پرسش و پاسخ در باب ویراستاری، شکسته نویسی و... گذشت.

جلسات هم‌اندیشی ویرایش به همت انتشارات فنی ایران برگزار می‌شود.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - علیرضا لبش می‌گوید: چیزهایی که به عنوان طنز در فضای مجازی منتشر می‌شود بیشتر به سمت مسخره‌بازی پیش می‌رود.

این شاعر و طنزپرداز در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این‌که هر اتفاقی وجوه مثبت و منفی دارد، درباره تأثیر فضای مجازی بر طنز گفت: ما دچار عقب‌ماندگی فرهنگی هستیم و عقب‌ماندگی فرهنگی فحش نیست؛ مسئله است، عقب‌ماندگی فرهنگی یعنی یک فرهنگ مادی وارد کشور می‌شود اما فرهنگ معنوی آن وارد نمی‌شود.

او در ادامه افزود: تلفن همراه و شبکه‌های مجازی در کشور ما تولید نشده بلکه وارد جامعه شده‌اند اما متأسفانه فرهنگ استفاده از آن‌ها وارد کشور ما نشده است. جامعه ما بیشترین استفاده را از فضای مجازی در دنیا دارد و مردم ساعت‌های زیادی برای آن وقت می‌گذارند اما در جوامع دیگر زمان محدودی برای آن صرف می‌شود و افراد صرفا برای انجام کارهای شخصی‌شان به آن مراجعه می‌کنند. این موضوع در ایران به معضل اجتماعی تبدیل شده است.

لبش خاطرنشان کرد: کسانی که فرصت ابراز وجود نداشتند و درگیر مافیای نشر بودند با آمدن فضای مجازی این فرصت را پیدا کردند. ما قبلا در صنعت نشر و پخش کتاب دچار هژمونی بودیم که بعد از آمدن فضای مجازی این هژمونی تا حدی شکست. وبلاگ نوشتن خوب بود، در واقع فضای عاقلانه و معتدلی بود؛ اما با رفتن به سمت تلگرام و اینستاگرام، این فضای عاقلانه از بین رفت و لایک و فالوئر معیار خوب بودن اثر و هنرمند شد.

او با تأکید بر این‌که فضای مجازی تبعات منفی بسیاری داشته است، اظهار کرد: حتی زبان معیار جامعه عوض شده و زبان تلگرامی و اینستاگرامی رایج شده است. روزنامه‌نگاران مجبور شده‌اند از اصطلاحات تلگرام و اینستاگرام استفاده کنند و در واقع فضای مجازی قوانین خود را بر ما دیکته کرده است. فضای مجازی زندگی و ادبیات ما را دچار دگرگونی کرده، البته دگرگونی چند صباح دیگر خود را در کتاب‌ها نشان می‌دهد و به فرهنگ غالب جامعه ما تبدیل می‌شود.

علیرضا لبش همچنین در ارزیابی شب‌های شعر طنز، با بیان این‌که شب‌های ‌شعر طنز باعث آشنایی بیشتر مردم با شعر طنز می‌شود اظهار کرد: طنز مانند سوپاپ اطمینان در جامعه عمل می‌کند، یعنی باعث می‌شود ناراحتی‌، خشم‌ و عصبانیت‌ مردم با زبان نرم و آرام‌تری گفته شود و مردم این خشم ‌و عصبانیت ‌و انتقادها را با زبان طنز بشنوند و بخندند و حالشان بهتر شود.

این شاعر و نویسنده افزود: هدف اصلی طنز مطرح کردن مشکلات مردم و رساندن انتقاد ‌آن‌ها به گوش جامعه، سیاستگذاران و دست‌اندرکاران امور است و هدف فرعی آن ایجاد زیبایی و لذت هنری و در نهایت ساختن فرصت التذاذ هنری در قشر فرهیخته و شکل دادن سرگرمی برای عامه مردم است. در جامعه ما تقریبا سرگرمی خاصی وجود ندارد و این شب‌های شعر برای مردم نعمتی است.

لبش درباره آسیب‌های این شب‌های ‌شعر گفت: گاهی اوقات شب‌های شعر طنز از هدف اصلی خود یعنی حالت جدی و انتقادی دور می‌افتد و هدف فرعی ایجاد سرگرمی، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. همچنین به خاطر فضایی که در این شب‌های شعر وجود دارد و مخاطبان پرورش‌نیافته‌ای که در این برنامه‌ها حضور پیدا می‌کنند، آثاری را از طنزپردازان طلب می‌کنند که در آن‌ها وجه انتقاد کمتر و وجه سرگرمی بیشتر وجود دارد، این مسئله باعث می‌شود برخی طنزپردازان بر اساس سلیقه مخاطب شعر بگویند. وقتی میل مخاطب بر سلیقه هنری هنرمند بچربد، از شکل ادبی و هنری اثر کاسته می‌شود و اثر به سمت دادن پیام مستقیم و به هر قیمتی به خنده انداختن مخاطب پیش می‌رود. در این صورت، بر اساس سیاستگذاری مدیران این شب‌های شعر، بیشتر طنزپردازانی به این محافل راه پیدا می‌کنند که خنده بیشتری از مخاطب بگیرند و بیشتر این برنامه‌ها به یک شو شاد تبدیل می‌شود.

او با بیان این‌که کارکرد برگزاری برنامه‌ها در فرهنگسراها و دانشگاه‌ها متفاوت است، خاطرنشان کرد: برخی برگزارکنندگان محافل شعر طنز تفاوت طنز و فکاهه را نمی‌دانند. فرهنگسراها به دلیل داشتن مخاطب از هر سن، جنس و قماشی به دنبال یک فکاهه‌پرداز می‌روند و مخاطب آن‌ها نیز چنین چیزی می‌خواهد. اما این مسئله در دانشگاه‌ها هم نفوذ کرده است. کسانی هم که به دانشگاه‌ها دعوت می‌شوند، عموما فکاهه‌پردازند. درحالی‌که دانشجو با مخاطب عادی فرق می‌کند؛ دانشجو یک مخاطب فرهیخته است و ما باید برای او شعر طنز بخوانیم و او را با شعر طنز آشنا کنیم. عموما مسئولان به دنبال برگزاری یک برنامه پرمخاطب با جو شاد هستند و هیچ‌کدام به فکر مخاطب‌سازی و پرورش مخاطب نیستند. مخاطب باید با شعر طنز مواجه شود و زیبایی‌ها و ظرافت‌های آن برایش تشریح شود تا سلیقه‌اش دیگر آثار نازل‌تر را قبول نکند.

این طنزپرداز درباره تأثیر جشنواره‌ها بر طنز با اشاره به کارکرد این جشنواره‌ها گفت: کارکرد اول این است که استعدادهای جدید در حوزه طنز را که دیده نمی‌شوند و امکان دیده شدن ندارند، کشف و معرفی می‌کنند و برای آن‌ها فرصتی ایجاد کنند که کارشان شنیده و خوانده شود. کارکرد دیگر این است که طنزپردازان از کارگاه‌هایی که در کنار این جشنواره‌ها برگزار می‌شود استفاده کنند و با استادان این حوزه آشنا شوند و ارتباط متقابلی بین طنزپردازان شکل بگیرد.

او ادامه داد: کارکرد سوم این جشنواره‌ها که کارکرد پنهانی است و در همه جای دنیا مرسوم است این است که جشنواره‌ها یکی از منابع درآمد هنرمندان به غیر از چاپ کتاب و نوشتن برای مطبوعات هستند.

لبش در عین حال درباره آسیب‌های برگزاری جشنواره‌ها اظهار کرد: برخی شاعران کارشان شده رصد کردن جشنواره‌ها و شعر گفتن برای آن‌ها. شده‌اند جشنواره‌زی و با پول جشنواره‌ها زندگی می‌کنند.

او با بیان این که جشنواره‌ها ذائقه شاعران را عوض می‌کنند، گفت: جشنواره‌ها شاعران را به سمت سفارش‌پذیر شدن و موضوع‌پذیر شدن می‌برند. طنزپرداز کار خودش را ارائه نمی‌دهد و بر اساس ذائقه داور شعر می‌گوید.

او در ادامه اظهار کرد: برخی از داوران برای مخاطب ذائقه می‌سازند و در جشنواره‌ها ذائقه‌سازی اتفاق می‌افتد که بعد از مدتی همه شاعران جوان مثل هم شعر می‌گویند؛ شعری که مورد پسند داوران جشنواره‌هاست. داوری که در همه جشنواره‌ها حضور دارد ذائقه مخاطب و ذائقه شاعر جوان را شبیه ذائقه خود می‌کند. در نگاهی کلی‌تر تقریبا ۹۰ درصد کتاب‌های پرفروش شبیه به هم و شبیه ذائقه داورانی خاص هستند و این مسئله، تفاوت سلیقه در هنر را که اصل اساسی است از بین برده است.

این طنزپرداز در بخش دیگری از این گفت‌وگو با بیان این‌که چیزی به عنوان برنامه‌های طنز تلویزیون نداریم گفت: آن‌چه در تلویزیون به اجرا مربوط می‌شود کمدی است. در سریال‌های طنز با سیت کام کمدی مواجهیم و در برنامه‌هایی مانند «خندوانه» و «دورهمی» استدآپ کمدی اجرا می‌شود و چیزی به عنوان طنز وجود ندارد. طنز یک مقوله نوشتاری است و وقتی وارد فضای سینما و تلویزیون می‌شود نامش می‌شود کمدی.

لبش با اشاره به برنامه مشاعره طنز «قندپهلو» اظهار کرد: از ابتدا مخالف این مسئله بودم که شعر طنز در تلویزیون به مسابقه گذاشته شود. برنامه «قندپهلو» یک شو شاد تلویزیونی موفق است که دست‌اندرکارانش کار خودشان را بلد هستند. مردم ما واژه طنز را با «قندپهلو» شناختند. از این لحاظ خوب بود اما این برنامه درباره ماهیت طنز آدرس غلط به مخاطبان داد. البته قصد سازندگان آن برنامه این نبود و قصدشان ساختن یک شو تلویزیونی بود و در کنارش می‌خواستند مردم با طنز آشنا شوند اما در نهایت به نظر من نتیجه‌ای را که می‌خواستند نگرفتند و به اهدافشان نرسیدند. نمی‌دانم شاید هم ایشان به هدفشان رسیده باشند اما به نظر من طنز و طنزپردازان از این برنامه طرفی نبستند و در کل تاثیر مثبتی در روند طنز نداشت.

او در پایان ابراز امیدواری کرد طنزپردازان به تعریف درستی از طنز برسند و طنز درست را معرفی کنند و گفت: طیف‌های مختلفی در طنز داریم که اختلاف سلیقه و نظر و حتی اختلاف عقیده دارند. این اختلاف‌ها خوب است و باعث رشد می‌شود اما این‌ها نباید باعث دشمنی شود. طنزپردازان موجودات در حال انقراضی هستند و هیچ نهادی از آن‌ها حمایت نمی‌کند، امیدوارم همه طنزپردازان بتوانیم زیر یک سقف جمع شویم و بتوانیم کانون یا انجمن صنفی برای خود تاسیس کنیم و از یکدیگر حمایت کنیم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هرمزگان گفت: برای استانی مانند هرمزگانی با این نوار ساحلی طولانی صفر بودن امکانات ورزش دریایی مایه خجالت است و باید به دنبال ایجاد ظرفیت لازم در زمینه توسعه این امر باشیم.

به گزارش ایسنا، منطقه خلیج‌فارس، حجت‌الاسلام محمد عبادی زاده شامگاه پنج‌شنبه(28 بهمن) شامگاه پنج‌شنبه(28 بهمن) در نشست جمعی از صاحب‌نظران سیاسی و علمی استان با احمد مرادی، افزود: متأسفانه در استان هرمزگان توجهی به رشته‌های دانشگاهی مرتبط با نیاز استان نمی‌شود و در مسیری گام برمی‌داریم که در حال حاضر با فارغ‌التحصیلانی مواجه هستیم که شاید کاری برای آن‌ها وجود نداشته باشد.

وی بابیان اینکه نمونه این ناهماهنگی ایجاد رشته‌های دانشگاهی است که با ظرفیت استان همخوانی ندارد و روی دست دولت مانده است، تصریح کرد: دانشگاه‌های استان باید براساس نیازسنجی مناسب از رشته‌های شغلی در هرمزگان شکل‌گرفته و دانشجو بپذیرند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رشته‌های دانشگاهی دیمی ایجادشده‌اند، خاطرنشان کرد: بنده در دانشگاه هرمزگان تدریس می‌کنم و در این دانشگاه درجایی که باید از وجود رشته فقه و حقوق دفاع کنم اما به‌صراحت باید بگوییم دانشگاه هرمزگان رشته فقه و حقوق نمی‌خواهد زیرا نیازهای استان به این رشته همخوانی ندارد.

وی اضافه کرد: به‌جای این رشته‌ها که نقشی در همراهی با ظرفیت‌های استان ندارند باید رشته حقوق دریا، حقوق تجارت، حقوق حمل‌ونقل و سایر رشته‌هایی که ظرفیت آن در استان فراهم است، ایجاد شود تا به حقوق خود آشنا و بتوانیم از ظرفیت‌های استان دفاع کنیم و بدانیم که از چه حقوقی برخورداریم.

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هرمزگان ادامه داد: سهم هرمزگان از توسعه نباید مشکلات جانبی آن از جمله مخاطرات زیست‌محیطی باشد بلکه به تناسب ظرفیت‌ها باید توسعه در مفهوم واقعی اتفاق بیفتد.

عبادی زاده در ادامه بابیان اینکه سال‌هاست مصیبت غم‌انگیز فروش نرفتن محصولات کشاورزی را داریم، خاطرنشان کرد: توسعه صنایع تبدیلی می‌تواند به این بحران پایان دهد که این ظرفیت باید در بستر توسعه استان ایجاد شود.

این مسئول همچنین گفت: در واقع نقشه و برنامه مدونی برای آینده استان نداریم و باید کمیته‌های راهبردی مردمی با محوریت صاحب‌نظران و نخبگان فعال شوند و مطالبه گری کنند.

وی خاطرنشان کرد: برای مطالبه گری در چارچوب قانون و هنجارهای جامعه، باید یقه گرفت و حقوق حقه مردم را طلب کرد تا منافع مردم روی زمین نماند.

حجت‌الاسلام عبادی زاده با اشاره روند نگران‌کننده آمار طلاق در استان هرمزگان و سست شدن بنیان خانواده در آن، افزود: نسبت ازدواج به طلاق در برخي شهرهاي استان سه‌به‌یک بوده و فاجعه است و باید هشدار دهیم که توسعه كليساهاي خانگي و فرقه‌ها در هرمزگان باید جدی گرفته شود و اگر فکری به حال آن نشود در آینده به مشکلی جدی برمی‌خوریم.

این استاد دانشگاه هرمزگان با تأکید بر غفلت از ظرفیت گردشگری ساحلی، خاطرنشان کرد: امکانات استان در زمینه توسعه ورزش‌های ساحلی صفر است و برای استانی با داشتن این نوار ساحلی خجالت‌آور است که در ورزش‌های ساحلی حرفی برای گفتن نداشته باشد.

وی ادامه داد: امکانات استان در این زمینه صفر است و زمانی که سری به ساحل بندرعباس بزنیم فقط نباید انتقاد کرد که بیاید جلوی اختلاط را بگیرید، باید ظرفیت آن را هم ایجاد کنیم تا بانوان مجبور نباشند با لباس به دریا بروند و شنا کنند و این نیاز هرمزگان است که برای بانوان ظرفیت و زیرساخت لازم فراهم نشده است.

حجت‌الاسلام عبادی زاده تصریح کرد: بانک جامع اطلاعاتی که می‌تواند محور برنامه‌های توسعه استان باشد نداریم و با تغییر دولت‌ها تاریخ‌مصرف اطلاعات تدوین‌شده هم تمام می‌شود و دردی از توسعه متوازن دوا نمی‌کند.

وی در پایان گفت: در شاخص‌های فرهنگی از جمله پاسداری از ظرفیت فرهنگ بومی و اصیل هم برنامه جامعی نداریم و طرح‌های اقتصادی پیوست فرهنگی ندارند، طبعأ وقتی برنامه نباشد انحراف هم دور از انتظار نیست.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - «برنده جایزه ویژه هیات داوران رسانه رسمی را متهم به تحقیر و نفی و انکار سینما کرد. در این یادداشت ۱۰ نکته در باب این نامهربانی برشمرده شده است.»

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «وقتی صداوسیما مدام فیلم‌های هالیوودی را تبلیغ و پخش می‌کند معلوم است که برای سینما برنامه‌ای می‌گذارند که مدام در حال تخریب سینمای ایران است و به توهین و حاشیه‌سازی می‌پردازد. تلویزیون از تحقیر، توهین، نفی، انکار، طرد و سرکوب سینما دست بردارد و این موضع خصمانه را پایان دهد.» اینها سخنان علیرضا داوودنژاد، کارگردان نام‌آشنای سینمای ایران، در آیین اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است که پس از دریافت جایزه ویژه هیات داوران و در انتقاد از رویکرد و رفتار صداوسیما در قبال سینما بر زبان آورد. او خود امسال با فیلم «فراری» در جشنواره شرکت کرده بود و جایزه بهترین بازیگر مرد نقش اول نیز به محسن تنابنده، بازیگر همین فیلم تعلق گرفت.

تلویزیون رسمی البته این برنامه را با تأخیر پخش کرد و و همان گونه که پیش‌بینی می‌شد، این سخنان را نپسندید و به قیچی سانسور سپرد. اما چرا «سیما» تا این اندازه با «سینما»ی ایران نامهربان است؟ مگر سینمای ملی بخشی از تولید ملی و فرهنگ ملی نیست که رسانه رسمی از بام تا شام داعیه‌دار آن است؟

در چرایی نامهربانی و به تعبیر آقای داوودنژاد مواضع خصمانه «سیما» علیه «سینما» این موارد را می‌توان برشمرد:

۱- هرگاه دولتی غیر اصولگرا بر سر کار بیاید که مواضع اصلاح‌طلبانه یا اعتدالی دارد، این نامهربانی فزونی می‌گیرد. چون سینما و جشنواره فجر را ذیل وزارت ارشاد و دولت یا متعلق به سپهر عمومی جامعه و خارج از اراده یا علاقه یا سلیقه خودشان می‌دانند و نمی‌خواهند به آن بها و رسمیت بدهند یا در زمره موفقیت‌های دولت به حساب آید. این در حالی است که بار اصل بر دوش بخش خصوصی است.

۲- نگاه مدیریت تلویزیون رسمی به هنر اساسا ایدیولوژیک است و از این رو تنها بخش ایدیولوژیک سینما یا جنبه‌های عوام‌پسندانه آن را می‌پسندند. از این رو به جز چند کارگردان خاص که نیاز به ذکر نام‌شان نیست، دیگران یا دعوت نمی‌شوند یا اگر هم دعوت شوند، در برنامه هفت آماج حملات و انتقادات مجری و کارشناس قرار می‌گیرند.

نکته جالب این که آن قدر که از تلویزیون ایران فیلم‌های آمریکایی پخش می‌شود، فیلم‌های اروپایی را که با فکر و اندیشه سر و کار دارد، کمتر شاهد هستیم.

۳- یکی از بهانه‌ها نوع پوشش خانم‌های بازیگر است. این در حالی است که در فیلم‌های خارجی زنان همین حجاب حداقلی را هم ندارند ولی ظاهرا آن فیلم‌ها بلااشکال است و بازیگر نیز جدای جامعه نیست و فیلمساز هم از جامعه تأثیر می‌پذیرد.

۴- شماری از کارگردانان و بازیگران سینما اهل کنش‌های سیاسی یا اجتماعی‌اند که خاصه در موسم انتخابات پر رنگ می‌شود. گرایش غالب رسانه رسمی اما به سوی اصولگرایان رادیکال است و طبعا دوست ندارند این کارگردانان و بازیگران به عنوان گروه‌های مرجع اجتماعی شناخته شوند. بنا بر این از آنان کمتر دعوت می‌کنند تا مایه شهرت بیشتر آنان نشوند.

۵- بخشی از نیروهای سنتی با اصل سینما مشکل دارند و شاید رسانه رسمی می‌خواهد دل آنها را به دست آورد. این در حالی است که دو شبکه «آی فیلم» و «نمایش» مدام فیلم و سریال پخش می‌کنند و نیاز به خوراک دارند و نمی‌توان از الگوی عربستان - که سینما ندارد - تبعیت کرد. ایران از نظر تولید فیلم که در برخی سال‌ها سر به ۱۴۰ فقره می‌زند، مقام اول را در منطقه دارد و قابل قیاس با عربستان سعودی نیست که مجهز به همه وسایل مدرن است اما حتی یک سالن سینما هم ندارد.

۶- توجه تلویزیون به سینمای ملی موجب رونق و فروش فیلم‌ها می‌شود و این به استقلال آنان یاری می‌رساند. آن وقت کی بیاید برای سریال‌های تلویزیونی و امثال «معمای شاه» بازی کند؟

در نوروز ۹۵ که آگهی‌های فیلم‌های سینمای ایران از شبکه‌های پربیننده ماهواره‌ای پخش شد، سینما هم به فروش بالایی دست یافت. شاید هم می‌خواهند بگویند باید به ما پول بدهید تا درباره شما بگوییم. نگاه تجاری به فرهنگ یا تجاری‌سازی فرهنگی که در سال‌های اخیر سیطره یافته، شاید به کجا سرایت نکرده که به جام جم تسری نیافته باشد؟

۷- در رسانه رسمی بیش از برنامه و راهبرد، چند اراده فائقه وجود دارد و سلیقه آنهاست که می‌چربد و چنان شهرت دارند که نیاز به معرفی‌شان نیست. اگر اراده کنند تهیه‌کننده‌ای فرصت سر خاراندن ندارد و اگر اراده کنند، همان تهیه‌کننده بیکار می‌شود و تنها کار او شاید این باشد که روزها را در پشت درِ اتاق آن مدیر یا زیردستان برای دریافت مجوز بگذراند. یک مدیر ارشد خوشش می‌آید برنامه هفت را فریدون جیرانی اجرا کند ولی او و همکاران و تیم او که می‌روند جیرانی هم باید جای خود را به گبرلو بدهد و قبلی که بازمی‌گردد نوبت به بهروز افخمی می‌رسد.

در این میان تنها استثنا عادل فردوسی‌پور است که چون فوتبال با فکر و سیاست سر و کار ندارد، تحمل می‌شود اما هم او نیز اگر گاهی پای خود را از گلیم تعریف شده، درازتر کند، تذکر می‌گیرد.

۸- سر و کار سینما با طبقه متوسط است. بیشتر سینماروها از طبقه متوسط‌اند که از نگاه سیاسی و اجتماعی آنها دولت و مجلسی شکل گرفته که باب میل نگاه سیاسی حاکم بر رسانه رسمی نیست. بنا بر این مار در آستین نمی‌پرورانند!

۹- یک فیلم عادی یک میلیارد تومان هزینه دارد و برای برگشت سرمایه باید نظر مشتری یا همان بیننده را تأمین کرد. بنابر این گزیر و گزیری ندارند جز این که سراغ سوژه‌هایی بروند که فیلم «بفروشد». صداوسیما هزار میلیارد تومان بودجه دارد و ۲۰ میلیارد آن را می‌دهند تا «معمای شاه» و امثال آن ساخته شود. اما دست تهیه‌کننده بخش خصوصی تا این حد باز نیست. کمتر از این هم باز نیست. بنابر این طبیعی است که سینما سراغ موضوعات دیگری برود که چه بسا باب میل تلویزیونی‌ها نباشد.

۱۰- دست آخر این که علاقه به فیلم و سینما ذوق و تربیت هنری می‌خواهد و بدون احساس زیبایی‌شناختی به دست نمی‌آید. نمی‌توان از برخی کسان که هیچگاه تابلوی نقاشی نخریده، به آوای موسیقی گوش نسپرده، از فیلمی لذت نبرده و هنر را ذات زندگی نمی‌دانند، انتظار داشت که به هنر و هنرمند بها دهند. اینها ذوق و شوقی می‌خواهد که در همه نیست. اما درک بُغض آشکار در صدای علیرضا داوودنژاد و این که از چه و چرا می‌نالد ذوق خاصی نمی‌خواهد.»

پیشخوان

آخرین اخبار