همزیستی نیوز - "تکثر رسانه ای یعنی در عین حال که تعدد و فراوانی رسانه ها وجود دارد، محتوای رسانه ها هم با هم فرق داشته باشد.به عنوان مثال هم اکنون در تلویزیون ایران با وجود تعدد کانال ها، تکثری وجود ندارد. یعنی نگاه ها و محتوای برنامه ها روی یک خط و روی یک استاندارد و عرف است. این رویه نباید در مطبوعات هم وجود داشته باشد. یعنی مطبوعات باید در کنار تعدد از تکثر هم برخوردار باشند."
با توجه به اهمیت سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره لزوم توجه بیشتر به تقویت رسانه های غیردولتی، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا در گفت و گویی با «سید وحید عقیلی» استاد دانشگاه و رییس پیشین دانشکده علوم انسانی و اجتماعی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی چرایی رویکرد مثبت تکثر رسانه های غیر دولتی در جهت پویایی سیاسی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داد. متن گفت وگو به این شرح است:
** ایرنا: تقویت رسانه های غیردولتی چه فایده ای برای نظام رسانه ای کشور دارد؟
**عقیلی: نتیجه مستقیم تقویت رسانه های غیر دولتی تکثر رسانه ای است. تعدد و مهمتر از آن تکثر رسانه ای در جوامعی رخ می دهد که به طور نسبی فضای سیاسی و رسانه ای در آنها به نحوی باشد که صدای های گوناگون شنیده شود. همیشه بین مالکیت یک رسانه با محتوای آن رابطه ای مستقیم وجود دارد به گونه ای که شما با آگاهی از مالکیت یک رسانه می توانید محتوای آن را حدس بزنید و برعکس.
اکنون جامعه ما به این آگاهی رسیده است که با سنجش محتوای رسانه ها، مالکیت آنها را حدس بزند. از این رو زمان آن فرا رسیده که برای اغنای افکار عمومی و ایجاد سرزندگی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی جامعه، تکثر واقعی در فضای رسانه ای صورت گیرد.
** ایرنا: از نگاه شما اعطای مجوز برای تشکیل رسانه های مکتوب یا دیجیتال که به تعدد رسانه ها می انجامد، می تواند تضمین کننده تکثر رسانه ای باشد؟
** عقیلی: تکثر رسانه ای یعنی در عین حال که تعدد و فراوانی رسانه ها وجود دارد، محتوای رسانه ها هم با هم فرق داشته باشد.به عنوان مثال هم اکنون در تلویزیون ایران با وجود تعدد کانال ها، تکثری وجود ندارد. یعنی نگاه ها و محتوای برنامه ها روی یک خط و روی یک استاندارد و عرف است. این رویه نباید در مطبوعات هم وجود داشته باشد. یعنی مطبوعات باید در کنار تعدد از تکثر هم برخوردار باشند.
** ایرنا: آیا این تکثر تاکنون در مطبوعات ایران وجود داشته است؟
** عقیلی: متاسفانه تا به امروز به موجب برخی دیدگاه ها و مسایل موجود در جامعه ایران که هم اهل مطبوعات و هم مسوولان از آن با خبر هستند، تکثر رسانه ای آنگونه که باید در فضای مطبوعاتی ایران شکل نگرفته است و نوعی نابرابری بین رسانه های بخش خصوصی و بخش دولتی وجود دارد.
در همین حال رسانه های غیردولتی به لحاظ مالی نیز امکان رقابت با رسانه های دولتی یا وابسته به نهادهایی چون شهرداری و دیگر سازمان ها و وزارتخانه ها را ندارند. بنابر این لازم است نوعی تعادل و عدالت در بین رسانه های دولتی و غیر دولتی ایجاد شود. دراین مسیراعطای مجوز تاسیس به رسانه های خصوصی و پرداخت یارانه به آنها، در صورتی که عدم وابستگی و خصوصی بودنشان به اثبات رسیده باشد، می تواند موثر واقع شود.
** ایرنا: آیا رسانه های وابسته به نهادهای حاکم در همه جای دنیا وجود دارند؟ به طور کلی وجود این رسانه ها تا چه اندازه لازم است؟
** عقیلی: تقریبا در همه کشورها رسانه هایی وجود دارند که تابع حاکمیت و دولت هستند. این موضوع طبیعی است زیرا دولت و حاکمیت کشورها باید سخنگو داشته باشند. در این میان آنچه از اهمیت برخوردار است وجود تعادل در شمار رسانه های دولتی و خصوصی، نوع پرداخت سوبسید یا یارانه و دیگر معافیت های دولتی به آنها است. اگر در این موارد عدالت برقرار باشد، اشکالی در فضای رسانه ای کشور پیش نمی آید.
** ایرنا: به نظر شما ایجاد رسانه خصوصی به معنای واقعی کلمه، در فضای سیاسی و رسانه ای ایران تا چه اندازه امکان پذیر است؟
** عقیلی: ایجاد رسانه خصوصی واقعی، کار خیلی سختی است اما غیر ممکن نیست. به عقیده من در فضای سیاسی امروز ایران، برای تاسیس رسانه های خصوصی، به نظر شورایی مقبول و عدالت محور متشکل از نمایندگان دولت، مجلس، قوه قضاییه و دیگر نهادهای حاکمیتی و خود روزنامه نگاران و اصحاب جراید و مطبوعات نیاز است.
« فکر می کنم این شورا که بنده نام آن را «شورای مطبوعات» می گذارم، بتواند راه حلی برای سروسامان دادن به وضعیت رسانه ای کشور و ارتقای رسانه های خصوصی باشد. »
** ایرنا: به نظر شما حضور نمایندگان نهادهای حاکم در چنین شورایی، اصل خصوصی بودن رسانه های غیردولتی را زیر سوال نمی برد؟
** عقیلی: ما در مسیر تقویت رسانه های غیردولتی نباید مطلق گرا باشیم. هدف ما باید ارتقای نظام رسانه ای با تقویت رسانه های خصوصی باشد. در این مسیر اما نباید آرمانی فکر کرد و در تاسیس رسانه های غیردولتی بر نبود نظارت نهادهای دولتی و دیگر نهادهای حاکم اصرار داشت. بخش خصوصی نمی تواند مدعی شود که به تنهایی برای رسانه ها تصمیم گیری کند زیرا در هیچ جای دنیا اینگونه نیست. با این وجود دولت، دفتر مطالعات رسانه ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نباید به تنهایی برای رسانه ها تصمیم گیری کنند.
باید سهم زیادی از این تصمیم گیری به خود اهالی مطبوعات واگذار شود. عقل سلیم می گوید تصمیم گیری در خصوص رسانه ها باید به طور جمعی صورت گیرد. در این صورت است که هیچ نهاد دولتی، حکومتی یا سازمان خصوصی نمی تواند در شکل گیری رسانه ها فقط خواست ها و منافع خود را در نظر داشته باشد.
همزیستی نیوز - مجید رضاییان دربارهی ضرورت تشکیل سازمان نظام صنفی (رسانهای) معتقد است: اساسا ما نمیتوانیم نظام روزنامهنگاری را همچون نظام مهندسی و نظام پزشکی ببینیم؛ چرا که در حال حاضر رسانههای ما استاندارد نیستند. برای استاندارد شدن رسانهها خودِ روزنامهنگاران باید نقش ایفا کنند. دیگران نمیتوانند این نقش را ایفا کنند.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم در گفتوگو با ایسنا دربارهی ضرورت تشکیل سازمان نظام صنفی تأکید کرد: در این زمینه دو نگاه وجود دارد؛ اینکه اساسا ما نمیتوانیم این نظام را صنفی ببینیم اما بخشی از آن به این مساله برمیگردد که ما باید نظامی از درون خود روزنامهنگاران داشته باشیم، آن نظام مدنی باشد و با انتخاب خود روزنامهنگاران باشد تا نگاههای نخبه در آن باشد و بتوانند رسانهها را استاندارد کنند؛ یعنی راه استاندارد شدن رسانهها باید بر عهده یک نظام صنفی و مدنی باشد که خود روزنامهنگاران آن را انتخاب کرده باشند. در حال حاضر رسانههای ما استاندارد نیستند و برای استاندارد شدن آنها خودِ روزنامهنگاران باید نقش ایفا کنند.
این استاد دانشگاه پس از مطرح کردن نکات بالا، مسائل صنفی را هم بحث دیگری دانست که در ضرورت تشکیل سازمان نظام صنفی تأثیر دارد و در عین حال گفت: در مسائل صنفی من معتقدم اولین چیزی که هر صنف برای هر روزنامهنگاری قبل از مسائل مالی باید به آن متعهد باشد، امنیت شغلی است. به هر حال کار خبرنگار کسب خبر و کسب اطلاعات است. اگر فردا روزی با خبرنگار برخورد کنند شغل خبرنگاری پس چگونه کاری است. رسانه باید امنیت داشته باشد. خبرنگار باید امنیت شغلی داشته باشد. این امنیت شغلی را هم صنف باید ایجاد کند.
این پژوهشگر ژورنالیست در ادامه تأکید کرد که ما باید نگاه تصدیگرایانه و نگاه دولتی بر رسانهها را حذف کنیم و تا زمانی که این راه را میرویم، خطاست.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی اظهارات اخیر رییس جمهور خطاب به رسانهها که مطرح کرد نشاط را به جامعه تزریق کنید، گفت: نکته اصلی در صحبت ایشان، ایجاد امید در کنار شادی و سرزندگی است؛ یعنی این دو با هم معنی داشت.
رضاییان در همین زمینه توضیح داد: از نظر فرهنگی متأسفانه نگاه بستهای به مسائل داریم و بعد لطمه را از همان جایی که نگاهمان بسته بوده است، خوردهایم. اصلا رویکرد فرهنگ و هنر ایجاد امید و نشاط است. ایجاد شادی است که محتوا داشته باشد، پیام و آموزش خودش را هم بدهد. ما اکنون این فضا را بستهایم و نوع برخوردمان با مسائل فرهنگی هم، برخورد بازی نیست. سیاست دولت بر این است که این فضا را باز کند.
او با بیان اینکه نگاه به سوژههای مختلف در عرصه فرهنگ و هنر باید تغییر کند، تأکید کرد: باید این نوع نگاه تسری پیدا کند. دیگران هم باید این نگاه را داشته باشند و رسانه به تنهایی نمیتواند موثر باشد. اما یادمان باشد اگر همه این نگاهها هم بسته باشند، رسانه نباید این نگاه بسته را داشته باشد بلکه باید به تنهایی خودش این مسیر را جلو ببرد و بگوید اهمیتی ندارد، نگاه دیگران چیست. مساله این است که این نگاه را ما داریم، اما باید تقویت شود و نگاهی تحلیلی و کارشناسی باشد.
رضاییان در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی افشاگریهای برخی رسانهها، اظهار کرد: شما در همه جای دنیا یک اطلاعات آشکار و یک اطلاعات کتمان دارید. رسانه حرفهای موظف است سراغ اطلاعات کتمان و یا اطلاعات آشکار برود، اما اطلاعات پنهان کار روزنامهنگار نیست بلکه کار افبیآی و کار ارگانهای امنیتی است.
وی دربارهی اطلاعات کتمان که روزنامهنگاران باید برای به دست آوردن آن تلاش کنند، توضیح داد: روزنامهنگاران در کشف اطلاعات کتمان مسؤول هستند؛ به نوعی که به عنوان مثال یک پروژه عمرانی انجام میشود اما اطلاعاتش را در اختیار نمیگذارد؛ چرا که بعدها مشخص میشود آن پروژه عمرانی کیفیت مهندسی ندارد. اما اگر فردا روزی زلزله سه ریشتری بیاید و به جای سه نفر، ۳۰۰ نفر کشته شوند، چه کسی مسؤول است؟ روزنامهنگار مسؤول است که به دنبال اطلاعات کتمان نرفته است. از طرفی از اینکه بگذریم بد حرف زدنها و طرح کردن نکاتی که اسمش افشاگری نیست و پرداختن به حاشیه و مسائل شخصی افراد نیز غیراخلاقی است و نباید به حریم خصوصی افراد وارد شد.
مجید رضاییان در پایان گفتوگوی خود با ایسنا به اعتقاد بر اینکه رسانههای ما اکنون بر سر مسائل بدیهی ماندهاند، یادآور شد: رسانههای ما باید ابتدا بدیهیات را حل کنند و بعد سراغ مسائل اخلاق بروند. ما اول آزادی بیان را قبول نداریم سپس سراغ مسؤولیت اجتماعی میرویم. اگر آزادی بیان را قبول داریم طبیعی است خبرنگاری که کسب آزادانه اطلاعات میکند در قبال آنچه که به دست میآورد مسؤول است.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعه شب در برنامه گفت وگوی ویژه خبری شبکه مازندران افزود: هدف از تشکیل این سازمان، سپردن همه فعالیت های حوزه رسانه ها به افراد متخصص است.
وی ادامه داد: با تشکیل سازمان نظام رسانه ای، مشکلات رفاهی، بیمه، رسیدگی به تخلفات رسانه ای در مطبوعات، خبرگزاری ها و سایت های خبری زیر پوشش مستقیم و تخصصی این سازمان قرار خواهد گرفت.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تشکیل سازمان نظام رسانه ای را اقدامی بزرگ توصیف کرد و افزود: این مطالبه بحق رسانه ای کشور بود که سبب می شود تا فعالیت های این حوزه در کشور هدفمند شود.
همزیستی نیوز - یک روزنامهنگار باسابقه با پرداختن به پدیدهای به نام «خبرنگارنما» خواستار برخورد با این افراد شد که به اعتقاد وی آبروی خبرنگاران را میبرند.
خبرنگار یا شبهخبرنگار؛ از دور شاید تفاوت چندانی با هم نداشته باشند، اما در جشنوارهها و نشستهای خبری تفاوتشان بسیار به چشم میآید و گاهی حتی توی ذوق میزند.
تعدادشان روز به روز زیادتر میشود؛ به طوری که خبرنگاران اصلی را منزوی کردهاند. معمولاً در نشستهای خبری و جشنوارهها حاضر میشوند، یا قربان صدقه میروند، یا دعوا میکنند. برایشان پوشش اخبار چندان مهم نیست و صرف حضور کفایت میکند؛ به طور کلی هم حفظ وجهه رسانه و خبرنگاران برایشان چندان اهمیتی ندارد.
رضا قویفکر، روزنامهنگار باسابقه و دبیر انجمن پیشکسوتان مطبوعات در گفتوگو با ایسنا درباره این پدیده اظهار کرد: ما در کشورمان بیشتر از روشنفکر، روشنفکرنما داریم، بیشتر از مذهبی، مذهبینما و بیش از ملی و میهندوست، ملینما و وطندوستنما و طبیعی است که در چنین شرایطی بیشتر از خبرنگار، خبرنگارنما داشته باشیم. از طرفی هم جالب درست همانند خیلی از شغلنماهای دیگر که وضعیت معیشیتی آنها خیلی بهتر از شغل واقعی همان رشته است، خبرنگارنماها هم امروزه با دودوزه بازی و در حقیقت کلاهبرداری رسانهای و با تمسک به حرفه خبرنگارنمایی خیلی بیشتر از خبرنگاران واقعی درآمد دارند.
او ادامه داد: اغلب خبرنگارنماها کارت خبرنگاری در جیب دارند که وقتی کنکاش میکنیم متوجه میشویم که یا اصلاً چنان نشریه یا رسانهای وجود خارجی ندارد یا وجود دارد، اما آنقدر کماهمیت و گمنام است که هیچکس آن را نمیشناسد. خبرنگارنماها که درست مثل طفیلیهایی که صبح تا شب در کوچه و خیابان پرسه میزنند تا به مجلس عزاداری کسی بروند و یک نهار یا شام مجانی نوش جان کنند، از طریق رسانهها از نشستهای خبری آگاه میشوند و خود را به آنجا میرسانند، گوشهای مینشینند، لام تا کام هم حرف نمیزنند و تا آخر نشست یا کنفرانس خبری آنقدر مینشینند تا کارت هدیهای از روابط عمومی مربوطه دریافت کنند.
این روزنامهنگار باسابقه با بیان اینکه خبرنگارنماها آبروی خبرنگاران واقعی را میبرند، یادآور شد: خبرنگاری میگفت وقتی در برنامهای به مدیر روابط عمومی گفتم «فلان آقا اصلاً خبرنگار نیست، چرا اجازه دادید به جلسه وارد شود؟»، پاسخ داد درهای سازمان ما به روی همهی خبرنگاران باز است و هدیه هم به اندازه کافی وجود دارد که به همه برسد. این باعث شرمساری است که برخی از مدیران روابطعمومی برای آنکه با تعداد بیشتری از خبرنگاران ارتباط داشته باشند، آن نشست خبری را داغ و مهم جلوه دهند و بدون کنترل، هرکسی را به جای خبرنگار در جلسه مطبوعاتی خود راه دهند؛ حال آنکه این مشکل که متاسفانه آبروی خبرنگاران واقعی را میبرد با یک تلفن به رسانهی مربوطه حل میشود؛ به طوری که وقتی مدیر روایطعمومی با درایت و تدبیر خود با دبیر سرویس حوزه خبری تماس بگیرد و اعلام کند که برای نشست خبری فلان روز لازم است که خبرنگار محترم آن رسانه دعوت شود و اسامی خبرنگاران در دست مسؤول تشریفات آن سازمان باشد، آن وقت فقط خبرنگارانی که دعوت شدهاند به آن جلسهی مطبوعاتی راه خواهند یافت.
دبیر انجمن پیشسکوتان مطبوعات با بیان اینکه خبرنگارنماها اخیراً جسارت را به حدی رساندهاند که غیر از خودشان، دوستان و فامیل را هم به نشستهای خبری دعوت میکنند، گفت: خبرنگارنماها این کار را انجام میدهند تا احیاناً کارتهای هدیه بیشتری نصیبشان شود؛ البته این کارتها معمولاً بین پنجاه تا دویست هزار تومان بیشتر نیست، اما همین رقم برای طفیلیهایی که نه سواد رسانهای دارند، نه شعور و آگاهی اجتماعی و نه آگاهی از موضوع نشست خبری مبلغ قابل توجهی میتواند باشد. اخیراً خبرنگاری برایم تعریف کرد که پیک موتوری که چند بار خبرنگارنمایی را به نشستهای خبری رسانده است، برایش گفته که دیگر راه و چاه را یاد گرفته و میخواهد خودش به طور مستقل کار کند و در اینگونه نشستهای خبری شرکت کند تا چیزی گیرش بیاید.
قویفکر متذکر شد: به نظرم باید هرچه سریعتر با این پدیده زشت و ناهنجار که صد البته در بیخبری و ناآگاهی برخی روابطعمومیها در جامعه به صورت قارچگونهای رشد میکنند، برخورد شود. از یک سو مسؤولان روابط عمومیها باید موضوع را در کنفرانسهای بررسی مشکلات روابطعمومیها مطرح کنند تا همه از این سوژه چندشآور آگاه شوند و تدبیری برای رفع آن بیابند و از سویی مقامات قضائی باید با چنین افرادی به درستی برخورد کنند که بروز چنین رویههایی بیش و پیش از همه جایگاه خبرنگاران زحمتکش و وظیفهشناس را در جامعه زیر سوال میبرد.
این روزنامهنگار در پایان سخنانش با اشاره به پایین بودن سطح آگاهی برخی از خبرنگاران، گفت: باید در فرصتی مناسب متاسفانه به پدیدهی دیگری با عنوان ناآگاهی و عدم اطلاع برخی خبرنگاران از فنون و تکنیکهای خبرنویسی، گزارشنویسی و به ویژه مصاحبه با مصاحبهشوندگان مختلف پرداخته شود. خبرنگارانی که شوربختانه از سر اتفاق و دردمندانه به دلیل نبودن شغلی دیگر به خیال اینکه در این شغل منافعی هست به سراغ خبرنگاری میروند و در نتیجه نه چیزی عاید خودشان میشود و نه نصیب رسانهای که برایش کار میکنند. برخی خبرنگاران در نشستهای خبری به دلیل عدم آگاهی و نداشتن سواد رسانه و نیز عدم شناخت تکنیکهای مصاحبه یا اصولاً توانایی پرسیدن سوال از مصاحبهشونده را ندارند و یا پرسشهای آنها قالبی و کلیشهای است که به تنها چیزی که شباهت ندارد، مصاحبه است.
همزیستی نیوز – هفته نامه سراسری همزیستی شماره 603به تاریخ 16بهمن ماه 95با مطالب متنوع منتشر شد.
در این شماره می خوانیم:
50هزار دانش آموخته با مدرک دکتری در کشور بیکارند
در بخشی از این مطلب آمده است:
معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: درحال حاضر در کشور 50 هزار دانشآموخته بیکار با مدرک دکتری داریم.
- ظرفیت خالی در دانشگاهها به بحران رسیده است.
- مردم بدانند که دیگر مدرک به درد نمیخورد!
- چارهای جز مهارتی کردن رشتهها نیست.
-امروز 50 هزار دانشآموخته بیکار در مقطع دکتری داریم که سالانه 30 هزار نفر نیز به این آمار اضافه میشود.
-درحالیکه وزارت علوم بهعنوان دستگاهی که بیشترین جذب را در این زمینه دارد، تنها میتواند 2 هزار هیات علمی را در سال به کار گیرد
- امسال دانشگاه علمی کاربردی 130 هزار دانشجو جذب کرد درحالیکه ظرفیت دانشگاه 850 هزار نفر بود، یعنی از هر هفت صندلی، یک صندلی پرشده است که روند کاهش دانشجو در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت.
- حدنصاب داشتن دانشجو در مراکز 500 نفر است، در صورتی که برخی مراکز ما در کشور تنها 50 دانشجو دارند که با این وضعیت نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، چراکه از پس هزینهها برنمیآیند.
سرمقاله: پلاسکو فرو ریخت تا......
دیدگاه: بررسی یک تصمیم افراطی ترامپ
ترامپ مولود افراط است
یادداشت: درس هایی که در قشم آموختم
مقاله: خلیج دلفین ها
دیدگاه دادستان گرگان در خصوص تلگرام
نوروزی متفاوت در انتظار مسافران جزیره قشم است
و چندین خبر، گزارش، مقاله و .......
هفته نامه همزیستی در قطع روزنامه ای با مدیرمسئولی تاج محمد کاظمی و با گستره توزیع سراسری منتشر می شود/
همزیستی نیوز - پس از انتخابات مجلس در اسفند ٩٤ برخی از کارشناسان رسانههای مجازی و شکستن انحصار خبری رسانههای رسمی را مهمترین بخش حادثه سالهای اخیر قلمداد میکردند و معتقد بودند این رسانهها با ظرفیتی که در خبررسانی دارند میتوانند باعث اتفاقات مثبتی در آینده کشور باشند.
بدونشک کسی ظرفیت این رسانهها در تاثیرگذاری بر افکار عمومی را نمیتواند نادیده بگیرد اما در همان زمان برخی از اساتید حوزه ارتباطات با تأیید این تأثیر مثبت هشداری را نیز درخصوص معایب فضای مجازی ذکر میکردند که در آن برهه زمانی کمتر شنیده شد.
حسینعلی افخمی، مدرس ارتباطات در همین خصوص معتقد است: «رسانههای رسمی در شرایط دنیای امروز رسانهای باید بتوانند از ویژگی «خبر موثق» به خوبی استفاده کنند، چراکه یکی از آفتهای بزرگ فضای مجازی امکان ایجاد شایعه و خبر کذب به راحتی آب خوردن است. اگر رسانههای رسمی عنصر خبر موثق را در کنار سرعت به درستی حفظ کنند جامعه متوجه تفاوت اخبار در این رسانهها با رسانههای مجازی میشود.»
متاسفانه شنیدهنشدن صداهایی از این جنس باعث شد که وقوع حادثه پلاسکو و ازدحام مردم در اطراف محل وقوع حادثه، بحث معایب رسانههای مجازی با تاوانی تلخ در جامعه بهتر شنیده شود.
مفهوم «شهروند - خبرنگار» اصطلاحی است که از چندسال پیش برخی از رسانههای برون مرزی برای تهیه مواد خام گزارشهای خبری خود از آن استفاده کردند و درواقع منظور از این اصطلاح فیلمهایی است که مردم حاضر در صحنه از حوادث غیرمترقبه میگیرند. پس از مدتی اما این اصطلاح از رسانههای برونمرزی به خبرگزاریها و رسانه ملی کشور نیز وارد شد؛ اصطلاحی که در ابتدا برداشت مثبتی از آن وجود داشت اما حادثه پلاسکو نشان داد که همیشه و همه جا حاضران در صحنه بهعنوان راویان بدون جانبداری از حادثه نیستند و گاهی ممکن است همین «شهروند - خبرنگاران» به دلیل ازدحام بالا مانع از رسیدن به موقع نیروهای امدادی به محل حادثه شوند.
در این گزارش نگاهی به مفهوم «شهروند - خبرنگار» خواهیم انداخت اما این بار از جهتی دیگر و درخصوص معایبی که این مفهوم نو در جامعه میتواند داشته باشد.
رسانههای اجتماعی با وجود کارکردهای مثبتشان، به طریقی غیرمستقیم در ایران نقشی منفی یافتهاند. پس از حادثه غمبار ساختمان پلاسکو این نقش منفی تأثیر خودش را بهطور صریح در جامعه نشان داد. در واقع، یکی از کارکردهای رسانههای اجتماعی، اطلاعرسانی به شهروندان و کمک به افراد درگیر در حوادث و بحرانهاست. نمونههایی از کارکرد مثبت این رسانهها در چنین حوادثی در دنیا وجود دارد اما باوجود این نقش بالقوه مثبت، رسانههای اجتماعی به بستری برای بازنمایی خود نیز تبدیل شدهاند، بازنمایی خود که هدف آن عمدتاً کسب محبوبیت از طریق پسند شدن یا همان لایک و بالارفتن تعداد دنبالکنندگان یا فالوئر است.
در حادثه پلاسکو، تلاش برای کسب پسندها و دنبالکنندگان بیشتر در رسانههایی همچون اینستاگرام و تلگرام موجب شد تا افراد زیادی برای گرفتن عکس و فیلم به محل حادثه مراجعه کنند و ازدحام جمعیت باعث اخلال در کمکرسانی شد. البته این تنها یک فرضیه است و عوامل دیگری نیز در ازدحام افراد دخیل بوده است، اما این عامل که در بسیاری از عکسها و فیلمها نیز قابلمشاهده است عاملی مهم و اثرگذار است. توجه به این مسأله حداقل دو موضوع خوب و کاربردی برای تحقیق در این زمینه به دست میدهد: نخست چرایی علاقه وافر کاربران ایرانی به پسند شدن و تعداد دنبالکنندگان و مقایسه آن با نمونههای دیگر و دوم، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر ذائقههای کاربران در مواقع بحرانی است، چراکه همزمان با این اتفاق تعداد زیادی نیز به نکوهش رفتار دسته نخست پرداختند. شکلگیری هشتگهایی همچون # من-گوسفند-هستم و #سلفی گیران از جمله این واکنشها بود.
افراد به اصطلاح «شهروند - خبرنگار» درکی از سواد رسانهای ندارند
سیداحمد موسویصمدی، کارشناس رسانه در همین خصوص معتقد است: «مزیت شبکههای اجتماعی در سرعت بالای انتقال اخبار و امکان ارسال خبر از یک رسانه شخصی به میزانی برای همه ما هیجانانگیز است که گاهی حاضر میشویم خیلیچیزها را فراموش کنیم یا به تعبیر بهتر به آنها فکر نکنیم. حادثه ساختمان پلاسکو نمونه تمام عیار چنین اتفاقی است. ازدحام جمعیت برای مشاهده و ثبت لحظات عجیب و خطرناک و ارسال نخستین تصاویر از محل حادثه، علاوه بر مخاطرات جانی که برای خود فرد دارد، باعث بروز مشکلاتی در فرآیند اطفای حریق و امدادرسانی میشود. وقتی همه ما #خبرنگار- بحران میشویم، سعی میکنیم دلخراشترین صحنهها، سختترین زاویهها و نزدیکترین نماها را از واقعه مخابره کنیم. اما یادمان میرود که این تجربه هیجانانگیز به چه قیمتی رقم میخورد. حتی تصور اینکه شاید به خاطر ازدحام بیمورد، امکان نجات دادن یک نفر از زیر آوار کم شود، آواری است بر سر همه ما.»
وی درخصوص لزوم توجه به مفهوم سواد رسانهای در اتفاقاتی همچون حادثه پلاسکو خاطرنشان میکند: «سواد رسانهای فقط مهارتی درباره رژیم مصرف رسانهای یا تفکر انتقادی و تولید محتوای رسانهای استاندارد نیست، اخلاق، تدبیر، تعقل و درک شرایط بحرانی همه و همه مواردی است که باید بیش از پیش به آنها فکر کنیم.»
بیژن نفیسی، مدرس ارتباطات نیز یکی از معایب انتشار اخبار براساس دریافتیهای مردم را توجه نداشتن این افراد به انتشار ندادن تصاویر فجیع به دلیل آموزش ندیدن در این خصوص میداند. نفیسی با اشاره به اهمیت در محوریت قرار گرفتن رسانههای رسمی برای انتشار اخبار خاطرنشان کرد: «امروز رسانههای اجتماعی در اختیار مردم قرار گرفتهاند و چون مردم ما از سواد رسانهای خوبی برخوردار نیستند و از اطلاعرسانی و پوشش اخبار در مواقع بحرانی اطلاعاتی ندارند، اغلب شاهد بیاخلاقیهایی در این رسانههای اجتماعی هستیم. امروز جامعه ما به آموزش سواد رسانهای آن هم در سطح گسترده نیازمند است. چراکه امروز به نوعی رسانهها در اختیار مردم قرار گرفتهاند و از آنجایی که به اصول طلاعرسانی آشنا نیستند، اغلب شاهد چنین اتفاقاتی هستیم که همانند امروز در پی فروریختن ساختمان پلاسکو تصاویر نامناسبی منتشر میشوند. افرادی که در رسانههای اجتماعی خبررسانی میکنند نمیدانند که گاهی مسائل اخلاقی را فراموش و اصول حرفهای را زیر پا میگذارند. الان در کشورمان آموزشهای راهنمایی و رانندگی از دبستان آغاز میشود، ولی برای موضوع مهم و تاثیرگذاری مثل حضور در رسانههای اجتماعی هیچ برنامهریزی وجود ندارد.»
وقتی رسانه ملی نیز با تعداد بالای خبرنگار خود به دنبال «شهروند - خبرنگار» میگردد
سوالی که پس از وقوع حادثه پلاسکو به ذهنها میرسد، این است که چرا با وجود تأکید به حضور نیافتن مردم عادی در مکانی که حادثه رخ داده است، در برخی از رسانهها شاهد اقدام به تشویق حضور یافتن مردم و فیلم و عکس گرفتن آنها هستیم؟! همین امر سبب شد که برخی از مردم که یا محل کارشان آنجا بود و یا برای کنجکاوی به آنجا میآمدند، در محل حادثه تجمع کنند و این درحالی بود که این تجمع سبب میشد امدادرسانی به حادثهدیدگان و تلاش برای اطفای آتش، بهدلیل همین ازدحام با مشکل مواجه شود. در این بین بارها مسئولان و ماموران آتشنشانی از طریق بلندگو از مردم میخواستند که به خیابانهای اطراف خیابان جمهوری مراجعه نکنند ولی متاسفانه اینگونه نشد و هر لحظه بر ازدحام جمعیت افزوده شد؛ بهگونهای که در آن همه مشکلات امدادرسانی که وجود داشت، در یکی از رسانهها آمده بود که «تصاویرتان را برای ما ارسال کنید تا با نام خودتان منتشر شود...» و از طرفی هم یکی از شبکههای تلویزیونی اخبار تصاویر و فیلمهای مردم را بهعنوان شهروند - خبرنگار پخش کرد.
حال این سوال پیش میآید که این همه گفته میشود در محدوده بروز هر حادثهای مردم حضور نداشته باشید تا امدادرسانیها به موقع انجام شود، آیا در این میان برخی از رسانهها با مطرحکردن این چنین مسائلی سبب تشویق به حضور یافتن مردم و فیلم و عکس گرفتن نمیشوند؟ فاجعه امروز فقط در آتشسوزی نبود، بلکه فاجعه یعنی اینکه گروهی برای نجات جان هموطنان تلاش میکردند ولی جمعی دیگر به فکر گرفتن سلفی و تهیه گزارش تصویری بودند. برخی مسئولان حاضر در محل نیز با بیان اینکه عکاسان و خبرنگاران در محل حضور داشته و به نظر نمیرسد که نیازی به فعالیت شهروند - خبرنگارها و تجمعشان برای ثبت تصویر در محل عملیات وجود داشته باشد، از شهروندان میخواستند که مسیرهای اطراف ساختمان پلاسکو را برای تردد خودروهای امدادی باز بگذارند. در این میان آن چیزی که بعد از وقوع این امر چشمگیر بود، این بود که در تمام شبکههای اجتماعی مردم نسبت به این بیمبالاتیها در تجمع واکنش نشان میدادند و همه با پخش تصاویر و مقایسه این امر با سایر کشورها ابراز تاسف میکردند. با این حال، برخی شبکههای تلویزیونی همچنان مردم را تشویق میکردند که خبرنگار تلویزیون باشند.
در کنار این درخواست اما یکی دیگر از انتقادهایی که به رسانه ملی وارد میشد درخصوص انتشار اخباری بود که بعد از چند دقیقه تکذیب میشد که یکی از عوامل این اتفاق استناد صداوسیما به اخبار فضای مجازی بود. بهعنوان مثال به دنبال اعلام خبر پیدا شدن چهار تن از جانباختگان حادثه «پلاسکو»، خبرگزاریها نیز به این خبر شبکه صداوسیما، استناد و آن را در رسانههای خود منتشر کردند؛ این درحالی بود که به گفته خبرنگاران حاضر در محل حادثه، از ورود خبرنگاران دیگر رسانهها به محل پیدا شدن اجساد جلوگیری شده بود و تنها خبرنگاران صداوسیما امکان تهیه خبر از آن محل را داشتند. در ادامه، دقایقی پس از تکذیب خبر توسط سخنگوی آتشنشانی، انتقادهایی در شبکههای اجتماعی مطرح شد و به دنبال آن، برخی از خبرگزاریها بابت انتشار اطلاعاتی غلط از مخاطبانشان عذرخواهی و اعلام کردند که این خبر را به استناد خبر اعلام شده توسط شبکه خبر منتشر کرده بودند.
در این میان خبرنگار اعزامی شبکه خبر در ارتباطی مستقیم به مخاطبان اعلام کرد که خبر پیدا شدن پیکر چهار تن از جانباختگان که توسط این شبکه اعلام شد، به استناد اخباری بوده است که در برخی از خبرگزاریها منتشر شده بود.
اما در میان حجم گسترده خبرهایی که از حادثه پلاسکو منتشر شده، مهم آن نیست که این اشتباهات در اعلام اخبار به نظر مسئولان برمیگردد یا سیاستهای خبری صداوسیما؛ مهم این است که آشفتگی اعلام اخبار در شرایطی که مردم و بهخصوص خانوادههای آتشنشانهایی که در زیر آوار ماندهاند شرایط مناسبی ندارند، میتواند صدماتی را به دنبال داشته باشد که شاید بعضا جبرانناپذیر هم باشد. این درحالی است که از روز شنبه که از حضور خبرنگاران در محل پیداشدن پیکر جانباختگان جلوگیری شده است، تعداد اخبار کذبی که دقایقی بعد توسط یکی از مسئولان تکذیب میشود، افزایش یافته و این میتواند اعتماد مردم را به رسانهها خدشهدار کند.
باید نهادهایی را نقد کرد که فرد را وامیدارند تا به هرقیمتی که شده خود را نشان دهد
در این میان اما برخی از کارشناسان معتقد بودند که نباید همه اشتباهات را به گردن مردم حاضر در محل واقعه و کسانی که به اصطلاح «شهروند- خبرنگار» نامیده میشوند، انداخت. در همین خصوص محمدمهدی اردبیلی، جامعهشناس معتقد است: «به جای نقد سرسری رفتار مردم در حادثه پلاسکو و ژستهای فحاشانه پاکدست و انداختن تقصیر به گردن این یا آن تماشاگر یا بحثهای بیهوده و فرافکنانه درباره بافرهنگی یا بیفرهنگی مردم، باید عمیقا نهادهای اصلی دستاندرکار در جامعه نمایش را نقد کرد که فرد را وامیدارند تا به هرقیمتی که شده خود را نشان دهد. وقتی کسی خودی برای نشان دادن نداشته باشد، مجبور است «خود را با دیگری» نشان دهد. این «نشان دادن خود همراه با دیگری» از نمایش خود در مقام عکسبردار فلان رویداد «جذاب» گرفته تا اوج حضور خودنمایانه، یعنی «سلفی» را دربرمیگیرد.
به گفته او، «نمایش فاجعه» در سه سطح اتفاق میافتد: ١. تماشای فاجعه به صورت دستهجمعی از فاصلهای امن (و حتی ناامن)؛ ٢. تصویربرداری از فاجعه و ٣. حضور نمایشی در فاجعه (سلفی). حال، اعتبار من به آن رویدادی است که خودم را با آن نشان میدهم. این رویداد، هرچه مهیبتر، عظیمتر و فاجعهبارتر باشد، من احساس بزرگی بیشتری میکنم و اصلا برایم مهم نیست که حضور من در فلان جا منجر به مرگ یا آزار چه کسانی میشود. این ربطی به بافرهنگی و بیفرهنگی ندارد.» اردبیلی در ادامه با اشاره به مفهوم «میل به خودنمایی» اظهار داشت: «از مهدی هاشمی عزادار مشتاق عکسبرداری در کنار جنازه پدر، تا سلفیهای کژ و کوژ لب غنچههای اینستاگرامی، تا خیل عزاداران حاضر در تشییع جنازه مرتضی پاشایی تا تماشاگران مبهوت فروریزی ساختمان پلاسکو، تا حتی کشتهشدگان فاجعه، همه و همه قربانی محصولات جامعه نمایشند؛ قربانی تلاش برای «تماشا/نمایش» پوچی خودشان. میل به «خودنمایی» به منزله «پوچنمایی» امروز بیش از هر زمانی در تاریخ، در جامعه ما بیداد میکند و خطر این است که فرداروزی فرصتطلبی مقتدر از راه سر برسد و از این میل به سود اهدافش بهره ببرد و لشکری از خودنمایان دگرشیفته را تشکیل دهد. بیرحمی این لشکر را میشود از هماکنون، از سلفیهای خندان امروزشان با فاجعه دریافت. رسالت ما اما بهجای متهمکردن قربانیان (اعم از خندان و گریان)، نقد نهادهای فرهنگیای است که فرصتطلبانه و با اغراض گوناگون در تلاشند نوع نوین و مفرطی از جامعه نمایش را شکل دهند که چیزی نمیطلبد جز نمایش پوچی و تماشای پوچی ...»
سعید خال، استاد ارتباطات نیز برخلاف برخی دیگر از کارشناسان عملکرد صداوسیما را در حادثه پلاسکو مثبت ارزیابی میکند. خال با اشاره به اینکه اخیرا شاهد تحولی در بخش خبری رسانه ملی هستیم، اظهار داشت: «بهنظر میرسد در اتفاقات اخیر همچون درگذشت آیتاللههاشمی رفسجانی یا فروریختن ساختمان پلاسکو که اتفاقات مهمی محسوب میشوند، بخش خبری سازمان صداوسیما به خوبی توانست در بحث پوشش اخبار عمل کند. پوشش اخبار حوادث در رسانه ملی باید به گونهای باشد که علاوهبر شفافسازی و پوشش همزمان اخبار حوادث به این نکته هم توجه کرد که حس ناامنی در جامعه به وجود نیاید. آنچه مسلم است انتشار اخبار حوادثی همچون آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو که صبح پنجشنبه رخ داد، در فضای مجازی با سرعت بیشتری انجام میگیرد؛ اما نمیتوان به صحت اخبار منتشر شده در فضای مجازی مطمئن بود و به همین خاطر است که در این فضا شایعه بسیار رواج پیدا میکند و اخباری منتشر میشود که اغلب باعث سردرگمی بیشتر مخاطبان میشود.»
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه پیششرط ورود مفهوم «شهروند- خبرنگار» در جامعه ما آموزش سواد رسانهای به شهروندان است، خاطرنشان کرد: «سواد رسانهای مخاطبان باعث میشود تا بتوانند با خواندن اخبار در شبکههای مجازی، برداشت درستی از آن اخبار داشته باشند و به راحتی به هر خبری اعتماد نکنند. درست است که سرعت در انتشار اخبار امتیاز بسیار بالایی محسوب میشود، اما باید به عدم اعتبار این اخبار نیز توجه کرد. در این شرایط شاهدیم که رسانههای رسمی همانند خبرگزاریها اخبار ر ا با سرعت کمتری از شبکههای مجازی منتشر میکنند، ولی اخبار منتشر شده صحت دارند و میتوان به آنها اعتماد کرد. اما در این میان که نه میتوان به اخبار فضای مجازی اعتماد کرد و هم خبرگزاریها دیرتر از فضای مجازی اخبار موثق را منتشر میکنند، رسانه ملی میتواند با پوشش آنلاین و حضور در محل حادثه، نیاز خبری مخاطبان را برطرف کند. صداوسیما میتواند ضمن سریع بودن در انتشار اخبار در شفافسازی اخبار حوادثی همچون اتفاق پلاسکو نقش بسیار مهمی را ایفا کند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان رسانه، نیاز به آگاهی در همه جوامع وجود دارد و این نیاز باید توسط رسانهها برطرف شود؛ تلاش شبانهروزی خبرگزاریها و رسانههای تصویری و رادیویی در دنیا برای اطلاعرسانیهای لحظه به لحظه از اتفاقات جاری نیز حاکی از همین هدف است که برای رسانهها تعریف شده است؛ البته در این میان رسانههای دیگری همچون روزنامهها و شبکههای خصوصی نیز بنا به ساختارشان برای تحلیلهای خبری که انجام میدهند، هزینهای دریافت میکنند، اما پرداخت هزینه تنها برای آگاهی از اخباری که با منابع موثق در رسانههای رسمی منتشر و در شبکههای اجتماعی بازنشر میشوند، اتفاقی است که امروز چندان با منطق مخاطبان همخوان نیست.
خن آخر
«مصلحت» یکی از مهمترین خطوط قرمز رسانهها، بهویژه رسانههای دولتی و حکومتی است؛ هر چند، رسانههای دیگر نیز به حکم اخلاق و مسئولیت اجتماعی، موظف به رعایت آن هستند. یادمان نرفته پوشش خبری سونامی را. آنجا که تصاویر، اجساد روی هم انباشته شده را نشان میداد، اما وزیر کشور ژاپن بنابر «مصلحت» میگفت مردم نگران نباشند. اتفاقی نیفتاده است. یا در کشور اروپایی، صرفا بنابر «مصلحت» اقتصادی، خبر فوران آتشفشان و تعطیلی فرودگاهها پوشش داده نشود، نکند به اقتصاد گردشگریاش آسیب برسد.
بدونشک منظور از «مصلحت» این نیست که دروغ بگوییم. اتفاقا برعکس، منظورم این است که اینقدر دروغ نگوییم. هنوز هیچ چیز مشخص نیست. یک کانال خبری در دقایق اولیه حادثه با دعوت کردن مخاطبان به کانالش میگوید: «تاکنون ۳۰آتشنشان جان باختهاند.» نمیشود خبرنگاران و رسانهها با انتشار اخبار درگذشت دهها امدادرسان، حتی اگر واقعیت داشت خانواده آنان را نگران کنند و بعد توقع داشته باشند خانوادههای آنان در خانه بنشینند. خبرنگار مسئول است از انتشار ادعاهای بیربط، دروغین، غیرعقلانی، جناحی، تبلیغاتی و گمراهکننده جلوگیری کند. در چنین شرایطی است که باید نسبت به مفهوم «شهروند- خبرنگار» با احتیاط قضاوت کرد. هنگامی که خبرنگاران رسمی ما نیز گاهی دچار خطاهایی در پوشش خبری بحران میشوند نباید انتظار داشت که عملکرد مردمی که در صحنه حادثه حضور دارند و احیانا خود را شهروند- خبرنگار تلقی میکنند درست باشد. قبل از ورود این مفهوم به کشور بایستی تلاش شود جامعه را به سلاح سواد رسانهای مجهز کرد.
روزی که همه ضعیف عمل کردیم
به گزارش ایسنا، در ادامه این گزارش، قادر باستانی - کارشناس ارتباطات - در یادداشت کوتاهی نوشته است: من روز تلخ ٣٠دی بهصورت اتفاقی، نزدیک حادثه پلاسکو بودم و فروریختن ساختمان را به چشم خود دیدم. درخصوص این حادثه از نظرگاه ارتباطی مواردی به نظرم جالب آمد که برای دوستان عزیز مینویسم. نخست اینکه اگرچه شبکههای اجتماعی، سرعت و حجم اطلاعرسانی را به شدت بالا بردهاند، اما هنوز رسانههای سنتی میداندار هستند.
در خیابان جمهوری، اغلب مغازهها در پاساژهای مختلف، اگرچه به چشم خود شاهد روند حادثه بودند، اما در همه مغازههایی که من دیدم، شبکه خبر صداوسیما روشن بود و اخبار از طریق آن دنبال میشد. دوم اینکه شبکه خبر، بدون مقایسه با شبکههای مشابه در کشورهای پیشرفته، در این حادثه در قواره خوبی ظاهر شد و حادثه را از نزدیک و زنده گزارش کرد؛ گرچه هم خبرنگار و هم مجری میتوانستند بهتر از این جلوه کنند، اما در هر حال مخاطب راضی بود. نکته سوم اینکه آنچه من دیدم، هم مردم و مدیریت بحران حادثه، هر دو جای انتقاد بسیار دارند. مردم حاضر در صحنه که اصلا متوجه مسئولیت شهروندی خود نبودند و مثل دنبالکردن کودکانه یک هیجان روزانه، در پی سرگرمی بودند و مدیریت بحران که شلخته عمل میکرد و محل حادثه شیرتوشیر بود و وحدت فرماندهی قابل مشاهده نبود.
نکته چهارم اینکه مطلب قابل مطالعه و بررسی برای علمای علوم ارتباطات، حضور فوری برخی افراد در محل حادثه و اقدام برای شایعه پراکنی و جوسازی در محیط است. آنچه من دیدم، چند نفر مطالب خاص و هدفداری را در همان تجمع مردم بیان میکردند. مثلا یک خانم با ظاهر ناراحت و هراسان، مرتب تکرار میکرد که این حادثه تروریستی است، اما حکومت نمیخواهد اعلام کند و بیشتر از هزار نفر در زیر آوار ماندهاند، ولی تلویزیون آن را پنهان میکند. مرد میانسالی میگفت تقصیر شهردار است. اگر یک صدم آن هزارمیلیارد تومان تجهیزات پروژه انتخاباتی پل صدر را به خرید تجهیزات برای آتشنشانی میداد، امروز شاهد این حادثه نبودیم و آتش به راحتی از بالا مهار میشد. مرد جوان دیگری میگفت که در موتورخونه ساختمان، داعش بمب جاسازی کرده بود تا ساختمان فروبریزد. یک راننده تاکسی مسن، دولت را مقصر میدانست و میگفت به دستاندرکاران گفته بودند که این ساختمان از نظر ایمنی مشکل دارد و باید خراب شود و دوباره ساخته شود، اما او با پرداخت وام مخالفت کرده بود. نکته آخر نیز اینکه برخی خبرنگاران سایتها و بنگاههای مختلف خبری، بخشی از اطلاعات خود را از گروههای تلگرامی نقل میکردند که بعداً کذب بودن آنها مشخص میشد و در حوادث غیرمترقبه، جایگاه تیمهای خبری، جایگاه متزلزل و نامشخصی است.
منبع: روزنامه شهروند
همزیستی نیوز - رئیس کل دادگستری استان هرمزگان در تشریح جزئیاتی تازه از دستگیری ۳۲ نفر از مدیران و اعضای کانالهای تلگرامی در این استان گفت: این افراد با تحریک اشخاص به انحرافات جنسی، گرایش به مضامین غیر اخلاقی و ایجاد پروفایل غیر واقعی به جذب بیش از ۳۰۰۰ نفر در کانالهای غیراخلاقی اقدام کرده بودند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام و المسلمین اکبری در گفتوگو با «میزان» افزود: این افراد به انتشار محتویات مستهجن از قبیل ویدئو و عکس در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی تلگرام، واتسآپ و اینستاگرام اقدام میکردند که بر اساس بندهای «الف» و «ب» فهرست مصادیق محتوای مجرمانه، مورد تعقیب قضایی قرار گرفتند و به دستور مقام قضایی و با عملیات مرکز اطلاعات فضای مجازی نیروی انتظامی استان هرمزگان دستگیر شدند.
وی ادامه داد: در پی این اقدام قضایی، مدیران ۷۸ صفحه، کانال و گروه در شبکههای اجتماعی مذکور، دعوت، احضار یا دستگیر شدهاند که گزارشات مردمی نقش موثری در شناسایی این افراد متخلف داشته است.
رئیس شورای قضایی استان هرمزگان اظهار کرد: در راستای اقدامات پیشگیرانه دستگاه قضایی استان هرمزگان و به دستور مقام قضایی، کارشناسان مرکز اطلاعات فضای مجازی و پلیس فتا در پوشش اطلاعاتی با تلاشهای شبانهروزی موفق به شناسایی این ۷۸ کانال، گروه و اکانت در شبکههای اجتماعی مجازی شدند که در جهت نشر اکاذیب، بر هم زدن نظم عمومی، ایجاد رعب و وحشت در مردم، اشاعه مضامین ضد فرهنگی و تشویش اذهان عمومی نسبت به انتشار موارد غیر اخلاقی و تبلیغات نامتعارف و غیرمجاز در حوزه اماکن عمومی اقدام میکردند.
اکبری خاطرنشان کرد: با تکمیل مستندات، پرونده این افراد در حال رسیدگی است و به دستور مسئولان قضایی استان هرمزگان تعدادی از کانالهای مذکور مسدود شده است.
وی گفت: این اقدام در پی افزایش سطح مطالبات عمومی مردم به منظور برخورد با مجرمان مجازی و با هدف حمایت از کیان خانواده و جامعه اسلامی و پالایش فضای مجازی از محتوای غیراخلاقی و مجرمانه صورت گرفته است.
رئیس کل دادگستری استان هرمزگان با بیان اینکه گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی در کنار مزایای آن، آسیبهای فراوانی را نیز ایجاد کرده است، تصریح کرد: متأسفانه افزایش بیش از پیش محتوای ضد اخلاقی و ضد ارزشی که کیان خانواده را هدف قرار داده، از جمله این آسیبهاست.
اکبری همچنین با هشدار به افرادی که نسبت به ایجاد کانالهایی از این دست و با محتوای غیراخلاقی اقدام میکنند، تاکید کرد: دستگاه قضایی هرگز اجازه نخواهد داد که عدهای سودجو با اقدامات مخرب، مجرمانه و هنجارشکنانه، امنیت عموم مردم و کاربران فضای مجازی را به خطر بیندازند.