b_300_300_16777215_00_images_962_yaraneh.jpg

طبق نتایج نظر سنجی ایسپا(مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران) که در رسانه ها انعکاس یافت، اشتغال مهم ترین خواسته مردم تهران از دولت آینده اعلام شد.

رئیس جمهوری که روز جمعه 29اردیبهشت ماه جاری با انتخاب مردم ایران مامور تشکیل دوازدهمین کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران خواهد شد، چگونه می تواند این خواسته نه تنها مردم تهران که خواسته کل مردم ایران، یعنی ایجاد اشتغال پایدار را اجابت کند؟

سئوال، سئوال بزرگی است! البته، سئوال کنندگان هم در واقع، ملت بزرگ ایران است! طبیعی است شان پاسخگوی این سئوال هم باید همسنگ این ملت باشد، ملتی که هر چهارسال پای صندوق های رای حاضر می شود و با اعتماد به یک کاندیدا او را به مدت چهار سال به ریاست جمهوری کشورش بر می گزیند به این امید که به نیازهای اساسی اش از جمله همین اشتغال پاسخ درخور بدهد.

پاسخ این سئوال بزرگ چه می تواند باشد؟ "پرداخت کارانه 250هزارتومانی به هر ایرانی بیکار! و ایجاد پنج میلیون شغل در کشور!" این پاسخ مرا به یاد راه حل 45هزارتومانی آن معمار بزرگ قرن انداخت که طرح هدفمندی یارانه ها را به شیوه "خویش فهم" اجرا کرد و سنگی را به داخل چاه انداخت که هنوز که هنوز است کسی نتوانسته آن را بیرون بیاورد!

پرداخت کارانه 250هزارتومانی و پرداخت یارانه 45هزارتومانی در واقع دو روی یک سکه اند. به عبارت دیگر خاستگاه فکری طرح کارانه و یارانه نقدی یکی است و آن چیزی نیست جز پاک کردن صورت مساله.

اشتغال در همه دنیا دارای یک مفهوم واحد است و از یک استاندارد جهانی تبعیت می کند و این طور نیست که من نسخه ای من درآوردی بپیچم و بگویم" 5میلیون شغل ایجاد می کنم و قبل از ایجاد این تعداد شغل نیز نفری 250هزار تومان هم بعنوان کارانه ماهانه به آنها پرداخت می کنم"  یعنی در واقع اگر 250هزار تومان را در پنج میلیون ضرب کنیم1250میلیارد تومان پول ناقابل! هر ماه به این افراد باید پرداخت شود.

در خوش بینانه ترین حالت، اگر متوسط هزینه لازم برای ایجاد یک شغل پایدار در دنیا را چیزی حدود 300میلیون تومان در نظر بگیریم با مبلغ کارانه مذکور می توان هرماه تنها 4100شغل پایدار در کشور ایجاد کرد.

حال اگر با این روند بخواهیم پنچ میلیون شغل پایدار مطابق با استانداردهای جهانی در کشور ایجاد کنیم براساس طرح پرداخت کارانه مذکور حدود 100سال! طول می کشد تا این تعداد شغل ایجاد شود.

از طرف دیگر اگر این مبلغ یعنی 1250میلیارد تومان را بگذارید کنار 3500میلیارد تومان پولی که دولت هر ماه به عنوان یارانه نقدی به 75میلیون ایرانی پرداخت می کند، دولت باید چیزی حدود 35درصد  نیز به پرداختی های نقدی قبلی خود اضافه کند.

 یعنی در صورت اجرای طرح کارانه نه تنها کمکی به دولت برای بیرون کشیدن آن سنگ کذایی نخواهد شد، بلکه سنگ دیگری نیز به درون چاه پرتاب خواهد شد!

اما چگونه می توان به سمت حل مشکل بیکاری و ایجاد اشتغال پایدار در کشور حرکت کرد، بطوری که هم مردم اسیر این شعارهای پوپولیستی نشوند و هم اینکه در یک فرایند منطقی پایه های اشتغال پایدار در کشور ساخته و پرداخته شود.

این هدف قابل دستیابی است به این شرط که فضا و شرایط برای توسعه سرمایه گذاری داخلی و بخصوص سرمایه گذاری خارجی به عنوان بستری مطمئن برای اشتغالزایی در کشور کاملا مهیا و مساعد شود.

برای نیل به این هدف نیز در کنار رفع موانع ریز و درشت سرمایه گذاری داخلی، تنش زدایی و توسعه روابط با دنیا باید سرلوحه  سیاست خارجی کشور شود تا از قبل آن، جذب سرمایه گذاری خارجی شتاب بگیرد.

با این تفاصیل تفکری که به ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی اعتقاد ندارد می تواند با غول بیکاری در کشور مقابله کند یا تفکری که در چهار سال گذشته تمام هم و غم خود را بکار گرفت تا راه ورود سرمایه گذاری خارجی به کشورهموار شود؟

 آیا منادیان خشونت و مخالفان توسعه روابط خارجی کشور برای میلیون ها ایرانی بیکار می توانند شغل ایجاد کنند یا این منادی دوستی و صلح با دنیاست که  می تواند این در بسته را یک بار برای همیشه به روی میلیون ها ایرانی جویای شغل باز کند؟

انتخاب تفکر و منادی مناسب با ماست!

تاج محمد  کاظمی 

           

 

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار